اسقف اعظم یورک در مورد قدرت صلیب و رستاخیز


نوشته شده توسط جو می

من از اسقف اعظم کاترل می پرسم که چرا شادی رستاخیز در درک ما از مرگ رخنه کرده است، که مطمئناً باید جشن گرفته شود، با توجه به اینکه پیام مسیحی تولد در امید زنده بسیار مهم است.

این واقعاً طرز فکر ما در مورد مرگ و نحوه ارتباط ما با آن را تغییر می دهد. مرگ هنوز در زندگی ما وجود دارد، او انکار می کند.

«در انجیل یوحنا، در فصل چهاردهم، عیسی شب قبل به دوستانش می‌گوید که من می‌روم تا جایی برای شما آماده کنم، او در مورد مرگ خود صحبت می‌کند. او از اتفاقات پس از مرگ صحبت می کند و به آنها می گوید: “من برمی گردم تا شما را با خود ببرم تا جایی که من هستم شما نیز باشید.”

“بنابراین، ما می فهمیم که صلیب مانند دروازه ای به سوی زندگی ابدی است، جایی که مسیح پیش از ما رفت، او پشت سر ما راه رفت. و ما بر این باوریم که همانطور که در مرگ او شریک هستیم، در رستاخیز او نیز شریک خواهیم بود، بنابراین بله، غم و اندوه در جمعه خوب وجود دارد زیرا ما عمق و هزینه محبت خدا به خود را در مسیح می بینیم. اما عید پاک روز شادی است.

رستاخیز یک موضوع کلیدی در خدا فراموش شده است: صلیب بزرگترین امید همه است، اولین کتاب از دو کتاب اخیر او. او که دقیقاً به این دلیل که عیسی «در چنین شور و تفرقه‌ای شرکت داشت» به عنوان رویدادی توصیف می‌شود که «تنها امید و معنا را به زندگی ما می‌آورد»، او از رستاخیز به عنوان «باور اصلی ایمان مسیحی که همه دیگران پیرامون آن ساخته شده‌اند – عدسی» یاد می‌کند. که از طریق آن ما دیگران را درک می کنیم.

او ادعا می کند که حتی در روز کریسمس، ما تولد مسیح را “از دریچه رستاخیز” جشن می گیریم.

او ادامه می‌دهد: «یکی از راه‌های درک عیسی قیام‌شده، بخش اول خلقت جدید است، که وعده بزرگ کتاب مقدس در مورد خلقت جدید، آسمان جدید و زمین جدید است. حال، اگر به فرهنگی که امروزه کلیسا در بریتانیا و اروپا در آن قرار دارد فکر کنیم، موافقم که شادی و مژده رستاخیز، که فرهنگ ما را در گذشته شکل داده است، فرهنگ امروز ما را شکل نمی دهد.

U P برای Pilgrim: The Christian Faith: A Journey from A to Z است، دومین و آخرین کتاب او، مسیحیان مقدمه ای برای کلمات کلیدی، ایده ها و مفاهیمی خواهند یافت که در سفر با ایمان و تبدیل شدن به بخشی از کلیسا با آنها مواجه خواهند شد. اسقف اعظم کوترل در مورد صلیب و رستاخیز در همان صفحه می نویسد، بدون اینکه آنها را از هم جدا کند. او می خواهد مردم آنها را به عنوان “دو روی یک سکه” ببینند.

او می‌گوید: «اینها دو رویداد متفاوت هستند، عیسی واقعاً بر روی صلیب مرد و با این کار او در اعماق معنای انسان بودن شریک شد و به اعماق آن رفت، اما عواقب گناه انسان را نیز بر عهده می‌گیرد که مرگ است. خود اما قیامت هم همینطور

رویدادی در تاریخ بشریت، اگرچه این رویداد در تاریخ بشر است که با ابدیت تلاقی می کند.

وقتی به اسقف اعظم می گویم که داستان هایی از تدفین مسیحیان شنیده ام که در فرهنگ کلیسای مسیحی انگلستان ایده رستاخیز، “بزرگترین امید” پس از مرگ وجود ندارد، او به من می گوید که چنین نشده است. تجربه او

«من معمولاً مردم را به مراسم تدفین دعوت نمی‌کنم، اما می‌توانم به شما اطمینان دهم که وقتی مراسم تدفین را برگزار می‌کنم، البته غم و اندوه وجود دارد. درست است زیرا ما در این زندگی با شخصی که دوستش داشتیم خداحافظی می کنیم و او را دیگر در این زندگی نخواهیم دید. بنابراین، البته غم و اندوه وجود دارد. اما آیات اول یوحنا 14 قرائتی است که برای مراسم تشییع جنازه در کلیسای انگلستان تنظیم شده است، زیرا آنها از امید انجیل مسیحی صحبت می کنند، من می روم تا جایی برای شما آماده کنم، من برمی گردم و شما را با خود می برم. هم به واقعیت مرگ می پردازد و هم با امید به رستاخیز.»

او در می نویسد یک چیز خوب، که ما معمولاً به روح القدس فکر نمی کنیم. از او می پرسم که چگونه می توانیم این رابطه را از طریق این داستان مصلوب بهتر درک کنیم.

«اعتقاد اصلی به خدا تثلیث است. بنابراین، هنگامی که ما مسیحیان، حتی زمانی که از کلمه تثلیث استفاده نمی کنیم، بلکه صرفاً در مورد خدا صحبت می کنیم، باید هر بار که در مورد خدا صحبت می کنیم به خود یادآوری کنیم که در مورد خدایی صحبت می کنیم که به عنوان پدر، پسر به ما مکشوف شده است. و روح القدس

«بنابراین، در هر رویدادی در زندگی عیسی، یعنی طبق تعریف، یک رویداد تثلیثی، عیسی پسر خدا است. بنابراین، او نیز شخص دوم تثلیث است. و بنابراین درک صلیب از طریق دریچه تثلیث به ما کمک می کند زیبایی و رمز و راز آن را درک کنیم.

به من می گوید: «برای فهمیدن بعضی چیزها باید زیر پایشان بایستی». به معنای واقعی کلمه، برای بررسی موقعیت کسانی که به صلیب نزدیک می شوند.

“شاید تفاوت بین دلهره و درک این است که ما به صلیب می رسیم. در نهایت، ما دست خالی به صلیب می رسیم، به عنوان کسانی که در شرف مرگ هستند، می آییم، مانند کسانی که گناه کرده اند و خود را شکست داده اند. و ما زیر آن می ایستیم تا بشنویم که عیسی با ما صحبت می کند. و این سخنانی که او به سربازانی که آنها را میخکوب کردند گفت، پدرشان، آنها را ببخش، آنها نمی دانند چه می کنند، اینها کلماتی است که عیسی به من و شما و سپس به دزد روی صلیب امروز می گوید. ، در بهشت ​​با من خواهی بود. او این کلمات را برای من و شما می گوید. و بنابراین برای درک آن، می آیید و زیر آن می ایستید. کتاب (فراموش شده توسط خدا) سعی می کند شما را به صلیب برساند و بله، توضیحاتی در مورد کلمات عیسی آمده است: «چرا مرا ترک کردی»، کلماتی که درک آنها دشوار است، اما داستان های زیادی نیز در مورد چگونگی وجود دارد. مردم به صلیب، همانطور که من قدرت صلیب را در خدمت او دیدم.

وقتی می‌پرسم آیا روایت، این ایده امید پس از رستاخیز تنها در صورتی کار می‌کند که به بهشت ​​اعتقاد داشته باشید، اسقف کاترل سریعاً اشاره می‌کند که وقایع رستاخیز یک موضوع ایمانی نیست.

برای من، ایمان مسیحی بر اساس رستاخیز عیسی از مردگان است. اینطور نیست که شاگردان احساس قوی داشته باشند که عیسی هنوز با آنهاست – این یک رویداد در تاریخ بشر بود که در آن ابدیت و زمان تلاقی می کنند. و همه چیز بر این بنا شده است.

«من معتقدم که خدا عیسی را از مردگان زنده کرد. من معتقدم که عیسی با مردن با خدا در مسیح سرنوشت ما را به ما نشان می دهد. اکنون برای توصیف آن از انواع زبانها استفاده می کنیم که در میان آنها بهشت ​​یکی از کلماتی است که به کار می بریم. بنابراین من به زنده شدن مردگان اعتقاد دارم. من به جامعه اولیاء ایمان دارم، به قیامت بدن معتقدم. من معتقدم که سرنوشتی برای من و شما در مسیح فراتر از این زندگی وجود دارد. و هیچ لحظه ای نبود که آن را باور کنم.

«این ایمان مسیحی است. و بدون آن واقعاً ایمان مسیحی وجود ندارد، ایمان مسیحی تبدیل به مجموعه ای از احکام اخلاقی و راهنمای زندگی می شود که همه بسیار زیبا و بسیار مفید است، اما ایمان مسیحی نیست.

آسمان چطور؟ من می پرسم. او می گوید: «خب، بهشت، در مسیح بودن است. این گواهی ثابت کتاب مقدس است. که همانطور که خدا عیسی را زنده کرد، ما نیز با او زنده خواهیم شد. اما کتاب مقدس توصیفی از چیستی آن به ما نمی دهد، بلکه به ما این وعده را می دهد که در مسیح خواهیم بود.

او توجه را به تصاویر کتاب مقدس، که غنی و مفید است، جلب می کند – به ویژه “ضیافت” مرتبط با عشای ربانی، که پیش مزه ای از ضیافت بهشتی است، زمانی که ما عیسی را رو در رو خواهیم دید.

زمانی که من به من گفت: “من هنوز فکر می کنم که ما هنوز کار زیادی برای انجام دادن داریم تا به مردم در مورد اصول ایمان مسیحی آموزش دهیم، هم در مورد صلیب و هم در مورد رستاخیز و عشای ربانی، در مورد این مسائل مربوط به امید مسیحی.” از او بپرسید که به نظر او فراموش شده ترین قسمت عید پاک و روزه چیست؟

“من فکر می کنم فراموش شده ترین قسمت عید پاک نیست، فکر می کنم احتمالا فراموش شده ترین قسمت جمعه خوب است. بنابراین من گاهی نگران این هستم که کسانی در یکشنبه نخل به کلیسا می‌روند و گوسانا را می‌خوانند – آنها در یکشنبه عید پاک می‌روند و هللویا را می‌خوانند، اما در جمعه خوب پای صلیب نمی‌ایستند. و من فکر می کنم که هر دو مورد نیاز هستند – ما به واقعیت و درد و حتی وحشت صلیب نیاز داریم.

از او می پرسم زیباترین قسمت داستان رستاخیز عید پاک چیست؟ او جرأت می کند: “اگر من دو گزینه داشته باشم، این خود داستان های عید پاک است، و فکر می کنم این احتمالاً لحظاتی است که مریم مجدلیه صبح زود به آرامگاه می رود، در حالی که هنوز تاریک است، او می خواهد مردگان را مسح کند. عیسی مرده است. ، به نظر می رسد که تمام شده و تمام امیدهایشان بر باد رفته است. قبر خالی است، پیام عجیبی از فرشتگان می‌گوید که او اینجا نیست، او با عجله برمی‌گردد تا پطرس را ببرد، آنها با عجله به سمت قبر می‌روند، وارد قبر می‌شوند، از قبر بیرون می‌آیند، غوغا زیاد است.

“سپس مریم می ماند و درنگ می کند و اولین روز عید پاک است و او عیسی را می بیند که او را با باغبان اشتباه می گیرد و فکر می کنم این احتمالاً تبادلی است که به نظر من زیباترین قسمت داستان است. زیرا عیسی به او می گوید: ای زن، چرا گریه می کنی؟ و من فکر می‌کنم این بسیار زیباست که عیسی بود که در اولین روز عید پاک از مردگان برخاست. و اولین چیزی که می گوید این است که به غم دل مریم می پردازد، به او اهمیت می دهد. و سپس به او می گوید: دنبال کی می گردی؟ منظورم این است که آیا موضوعی مهمتر از این وجود دارد که مردم باید با آن روبرو شوند؟ به دنبال چه کسی هستید؟ قرار است در زندگی از چه کسی پیروی کنید؟ چگونه می خواهید قطب نما خود را تنظیم کنید؟

او می‌گوید: «مری هنوز نمی‌داند با چه کسی صحبت می‌کند، و بعد نام او را می‌گوید و وقتی نامش را می‌گوید، می‌شناسد و چشمانش باز می‌شود. و من تعجب می کنم که آیا یک راز عمیق در اینجا وجود دارد؟ بیش از همه در مورد خدا، خداوند همیشه به دنبال غم و اندوهی است که در قلب ما وجود دارد. او همیشه ما را به چالش می کشد – شما چه کسی را دنبال می کنید؟ به دنبال چه کسی هستید؟ اما شاید تنها زمانی او را بشناسیم که بدانیم او ما را می شناسد. بنابراین وقتی عیسی نام او را بر زبان می آورد، چشمان او باز می شود. بنابراین، برای من، رازهای زیبا و عمیقی وجود دارد که برای زندگی من، برای چگونگی تلاش برای رسیدن به دیگران بسیار مهم است. و چگونه، می دانید، من آرزو دارم مردم عیسی را بشناسند و حقیقت و شادی رستاخیز را بدانند. اما من فکر می‌کنم درس‌های مهمی در مورد نحوه انجام خدمت کلیسا وجود دارد.

U پ زائر استاسقف اعظم کاترل لنت را زمانی برای تنظیم مجدد توصیف کرده است، بنابراین از او می پرسم که چگونه تنظیم مجدد می کند و چه چیزی را برای لنت رها می کند.

“بله، من برای روزه از چیزی صرف نظر می کنم. و همچنین به امور روزه بزرگ رسیدگی می کنم. اما اگر ببخشید، من به شما نمی گویم که آنها چه هستند.

“و دلایل خوبی برای این وجود دارد. پس دلیلش این است که در انجیل متی، وقتی عیسی در مورد روزه و نماز صحبت می کند، چیزهایی که ما آنها را به عنوان رشته های روزه می دانیم – خواندن کتاب مقدس، روزه گرفتن، انکار نفس، دعا، می گوید: اگر این کار را کردید، انجام دهید. آن را به مردم نشان ده، به مکان مخفی خود برو، آن را در خفا انجام بده، و پدرت که در نهان می بیند، آن را خواهد دید و خواهد دانست.

«بنابراین همیشه فکر می‌کردم که باید، خوب است که ما در روزه چیزهایی را به عهده بگیریم و در روزه از چیزها دست بکشیم، اما واقعاً نباید به مردم بگویید، این بین شما و خداست. و به همین دلیل است که من سعی می کنم لنت را جدی بگیرم، اما چند سال پیش تصمیم گرفتم که آن را به رخ نکشم.”

P مخفف Pilgrim: The Christian Faith: A Journey from A to Z (تصویر شده توسط جک سیمور) و Godforsaken: The Cross – The Greatest Hope of All: A Book for Post and Holy Week (Hodder&Stoughton) اثر استفان کاترل، اسقف اعظم یورک است. ، اکنون بیرون هستند.

تصاویر توسط Ravage Productions

دیدگاهتان را بنویسید