دولت ترامپ در دیوان عالی امتیاز بالایی کسب کرد. قوانین ضربه را بگیرید


در یک دوره تاریخی برای دیوان عالی، دونالد ترامپ و محافل محافظه کار که نقش مهمی در اصلاح سیستم قضایی داشته اند، چندین پیروزی قابل توجه به دست آورده اند. این اصطلاح تأثیر ایدئولوژی را بر مهمترین تصمیمات دادگاه برجسته کرده است، از افزایش چشمگیر چشم انداز سیاسی و حقوقی ترامپ تا شکست های قابل توجه برای دولت نظارتی. اکثریت محافظه‌کار که توسط سه قاضی منصوب شده توسط ترامپ تقویت شده‌اند، احکامی صادر کردند که تأثیرات ماندگاری بر اختیارات ریاست‌جمهوری، چارچوب نظارتی و برداشت عمومی از بی‌طرفی قوه قضاییه خواهد داشت.

احکام این اصطلاح، شکاف عمیقی را در دادگاه نشان داد که محافظه کاران برتری دو به یک نسبت به لیبرال ها داشتند. این شکاف ایدئولوژیک بسیاری از آمریکایی ها را به این باور رسانده است که تصمیمات دادگاه بیشتر به دلیل تعصب سیاسی است تا تفسیر بی طرف از قانون. این دیدگاه احتمالاً با نتایج دوره ای که به نفع برنامه های محافظه کار است و مستقیماً به نفع ترامپ است، تقویت می شود.

دادگاه همچنین با تناقضات داخلی به ویژه در مورد اخلاق قضایی مواجه بود. این مسائل با تصویب اولین آیین نامه رفتاری توسط دادگاه، البته بدون سازوکارهای اجرایی، به اوج خود رسید. به عنوان مثال، قاضی ساموئل آلیتو به دلیل امتناع از انصراف خود از پرونده ها علیرغم سؤالاتی در مورد بی طرفی خود، مورد بررسی قرار گرفته است و این موضوع به بحث در مورد معیارهای اخلاقی دادگاه دامن می زند.

جان رابرتز، قاضی ارشد، که اغلب بین استقلال قضایی و انتظارات محافظه کار تعادل برقرار می کند، نقش کلیدی در چندین تصمیم مهم ایفا کرده است. یکی از تأثیرگذارترین آنها تصمیم دادگاه برای اعطای مصونیت گسترده به روسای جمهور سابق از تعقیب کیفری بود. این حکم، همراه با محدود کردن اتهامات مداخله در انتخابات علیه ترامپ توسط دادگاه، یک پیروزی حقوقی قابل توجه برای رئیس جمهور سابق بود که به دنبال دور دوم ریاست جمهوری است.

رابرتز همچنین نظر لغو تصمیم 40 ساله شورون را که سنگ بنای حفظ مقررات فدرال بود، نوشت. برکناری شورون، تصمیمی که به دادگاه ها اجازه داد تا تفسیر مقامات اداری از قوانین مبهم را نادیده بگیرند، نشان دهنده تغییر قابل توجهی در توازن قدرت بین قوه قضاییه و تنظیم کننده ها است. این تغییر راه را به روی چالش های قانونی بیشتری برای مقررات فدرال باز می کند، که می تواند منجر به کاهش قابل توجهی در اختیارات اداری شود.

قاضی کتانجی براون جکسون، در مخالفت خود، نسبت به “سونامی دعوی قضایی” که می تواند ناشی از این تصمیم باشد، هشدار داد و پتانسیل هرج و مرج نظارتی را برجسته کرد. این نظر در تصمیمات جنجالی دیگری نیز تکرار شد که در آن اکثر دادگاه ها متهم به افراط و تفریط قضایی و استکبار شدند.

تأثیر بر قدرت ریاست جمهوری و دولت اداری

تصمیمات دادگاه در این دوره نشان دهنده یک پارادوکس از دیدگاه قدرت ریاست جمهوری و دولت اداری است. از یک سو، احکام، توانایی سازمان‌های دولتی را برای عمل مستقل محدود می‌کند، که یک هدف محافظه‌کارانه دیرینه است. از سوی دیگر، آنها به طور موثری اختیارات رئیس جمهور را تقویت می کنند و به اقداماتی اجازه می دهند که برخی ممکن است خارج از چارچوب قانونی در نظر بگیرند. این اثر دوگانه قدرت را در عملیات سیاسی کاخ سفید متمرکز می کند در حالی که مکانیسم های نظارتی سنتی بوروکراسی فدرال را کاهش می دهد.

مایکل دورف، استاد حقوق اساسی در دانشگاه کرنل، این تناقض را برجسته کرد و خاطرنشان کرد که اقدامات دادگاه هم قوه مجریه را محدود می کند و هم اختیارات رئیس جمهور را گسترش می دهد. چنین پویایی احتمالاً پیامدهای گسترده ای برای عملکرد قوه مجریه و ارتباط آن با سازمان های نظارتی خواهد داشت.

این اصطلاح با بحث شدیدی بر سر فروتنی داوری در مقابل غرور داوری مشخص شد. قاضی النا کاگان، که در تصمیم برای سرنگونی شورون مخالف بود، اکثریت را به عدم رعایت احترام قضایی متهم کرد. رابرتز، در مقابل، استدلال کرد که فروتنی واقعی مستلزم تصحیح اشتباهات گذشته، دفاع از موضع اکثریت به عنوان یک اصلاح مسیر ضروری است.

این درگیری های فلسفی به رسیدگی دادگاه به پرونده های مربوط به ترامپ نیز سرایت کرده است. قضات محافظه کار، از جمله نیل گورسوچ و برت کاوانا، منصوبان ترامپ، به طور مداوم به نفع رئیس جمهور سابق حکم داده اند. این توافق انتقاد قضات لیبرال را برانگیخت که تصمیمات را با انگیزه سیاسی و نه قانونی می دانستند.

شهرت دیوان عالی در سال‌های اخیر ضربه خورده است، به‌ویژه از زمانی که Roe v. Wade لغو شد. اعتماد عمومی به دادگاه به عنوان یک داور بی طرف عدالت کاهش یافته است و اکثریت بزرگ آمریکایی ها معتقدند که قضات توسط ایدئولوژی های شخصی هدایت می شوند. این تصور با احکام برجسته این اصطلاح، که اغلب با منافع سیاسی محافظه کار مطابقت داشت، تقویت شد.

قاضی رابرتز بارها از دادگاه در برابر اتهامات طرفداری دفاع کرده است و معروف است که رئیس جمهور ترامپ را در سال 2018 به دلیل انتقاد از “قاضی اوباما” سرزنش کرد. با این حال، تصمیمات اخیر دادگاه نتوانسته است نگرانی ها در مورد تعصب ایدئولوژیک او را برطرف کند.

علیرغم اکثریت محافظه‌کار، دادگاه در این دوره از تصمیم‌گیری عمده درباره سقط جنین اجتناب کرد، احتمالاً به دلیل ماهیت سیاسی موضوع در یک سال انتخابات. با این حال، او با وجود ممنوعیت شدید ایالت، با صدور یک حکم اجازه می دهد سقط جنین اضطراری در آیداهو از سر گرفته شود. این تصمیم سؤالات گسترده‌تری در مورد دسترسی به سقط جنین در ایالت‌های دارای قوانین محدودکننده را حل نکرد و باعث عدم اطمینان قابل توجهی در پی آن شد.

در یک پرونده دیگر مرتبط با سقط جنین، دادگاه به اتفاق آرا شکایتی را برای محدود کردن دسترسی به میفپریستون، دارویی که در بسیاری از سقط‌ها استفاده می‌شود، رد کرد. این تصمیم به طور محدود بر موقعیت حقوقی شاکیان متمرکز شد و از تصمیم گیری گسترده تر در مورد ماهیت پرونده اجتناب کرد.

دادگاه همچنین موضوعات مهم مربوط به کنترل اسلحه را مورد بررسی قرار داد. او قانون فدرال خلع سلاح تهدیدات خشونت خانگی را تایید کرد، تصمیمی که راهنمایی هایی را در مورد اینکه چگونه دادگاه های پایین تر باید استانداردهای سختگیرانه جدید دادگاه عالی برای سلاح گرم را تفسیر کنند، ارائه می دهد. با این حال، در یک پرونده جداگانه، دادگاهی ممنوعیت دوران ترامپ را برای سهام بی‌سابقه لغو کرد که نشان‌دهنده نبردهای ایدئولوژیک جاری بر سر حقوق اسلحه است.

مجادله اخلاقی و پویایی درونی

این اصطلاح بدون نمایشنامه داخلی نبود، زیرا قضات با مناقشات اخلاقی و بررسی عمومی مواجه شدند. قاضی سونیا سوتومایور، با تأمل در مورد تأثیر عاطفی تصمیمات دادگاه، چالش های شخصی قضات را تصدیق کرد. این پویایی های داخلی، همراه با مخاطرات بالای پرونده ها، بر فشار و پیچیدگی نقش دادگاه در جامعه معاصر آمریکا تأکید می کند.

امتناع قاضی آلیتو از انصراف خود از برخی پرونده ها علیرغم نگرانی در مورد بی طرفی وی، بر بحث جاری در مورد اخلاق قضایی تاکید کرده است. تصویب منشور رفتاری، اگرچه یک گام رو به جلو است، اما به دلیل عدم وجود مکانیسم های اجرایی مورد انتقاد قرار گرفته است، که باعث ایجاد تردید در مورد اثربخشی آن در پرداختن به مسائل اخلاقی شده است.

دوره دیوان عالی با پیروزی‌های بزرگ ترامپ و منافع محافظه‌کاران، تغییرات گسترده در اختیارات نظارتی، و بحث‌های طولانی‌مدت بر سر اخلاق قضایی و بی‌طرفی همراه بوده است. تصمیمات منعکس کننده دادگاهی است که عمیقاً بر اساس خطوط ایدئولوژیک تقسیم شده است، با پیامدهای گسترده ای برای قدرت ریاست جمهوری، دولت نظارتی و درک عمومی از قوه قضاییه. از آنجایی که دادگاه به حل و فصل این موضوعات مورد مناقشه ادامه می دهد، نقش آن به عنوان یک داور بی طرف همچنان موضوع بررسی و بحث عمومی شدید است.

دیدگاهتان را بنویسید