در کشورهای دموکراتیک با رأی گیری اجباری، مانند استرالیا و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، اکثریت قریب به اتفاق رأی دهندگان در هر انتخابات رأی خود را به صندوق می اندازند. با این حال، در ایالات متحده، که در آن رای دادن داوطلبانه است، مشارکت داستان بسیار متفاوتی را بیان می کند. اگرچه مشارکت رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده به 67 درصد رسید که بالاترین میزان از سال 1900 است، این میزان هنوز به طور قابل توجهی کمتر از کشورهای دارای سیستم رای گیری اجباری است. از نظر تاریخی، مشارکت رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بین 50 تا 65 درصد بوده است و کسانی که رای نداده اند نقش اساسی در تعیین نتیجه انتخابات دارند.
از بسیاری جهات، تصمیم به ماندن در خانه در روز انتخابات یک عمل منفعلانه نیست، بلکه یک اقدام فعال است. در سیستم منحصربهفرد کالج انتخاباتی ایالات متحده، پیروزی نه تنها به رای مردم، بلکه به پیروزی در ایالتهای کلیدی میدان نبرد نیز بستگی دارد. بنابراین، رای دهندگانی که رای نمی دهند، به ویژه در ایالت های نوسان، ممکن است ناخواسته با امتناع از حمایت از نامزدی که دوست دارند، به نامزدی که کمترین ترجیح را دارند، کمک کنند. این پویایی افراد غیر رای دهنده را به یکی از مهم ترین عوامل در انتخابات آمریکا تبدیل می کند.
کالج انتخاباتی ایالات متحده: جایی که غیرانتخاب کنندگان مهم هستند
در اکثر کشورهای دموکراتیک، نامزدی که بیشترین آرا را داشته باشد برنده انتخابات است. با این حال، ایالات متحده از کالج الکترال استفاده می کند، سیستمی که آرای الکترال را بر اساس پیروزی های ایالتی به جای آرای ملی اختصاص می دهد. در نتیجه، کاندیداها بر پیروزی در ایالتهای کلیدی میدان نبرد مانند پنسیلوانیا، فلوریدا و ویسکانسین تمرکز میکنند، جایی که آرای الکترال قابل تصاحب است و انتخابات اغلب با حاشیههای کم تعیین میشود.
در این ایالتهای میدان نبرد، مشارکت بسیار مهم است. برنده همه آرای انتخاباتی را می گیرد، چه با 10 رای برنده شود و چه با 10000 رای. وقتی رای دهندگان در خانه می مانند، عملاً به نامزدی که دوست دارند رای می دهند و به نفع رقیب خود رای می دهند. همانطور که یکی از دانشمندان علوم سیاسی می گوید، “آمریکایی ها به کاناپه می روند تا علیه منافع خود رای دهند.”
حزبگرایی و رفتار رأیدهندگان: ملتی که عمیقاً از هم جدا شده است
ایالات متحده عمیقاً بر اساس خطوط حزبی تقسیم شده است. بر اساس نظرسنجیهای اخیر، حدود 30 درصد از آمریکاییها جمهوریخواه، 30 درصد دموکرات و 40 درصد بقیه مستقل هستند. با این حال، دههها تحقیق نشان میدهد که بسیاری از به اصطلاح «مستقلها» به شدت به یکی از دو حزب اصلی گرایش دارند. حدود نیمی از نامزدهای مستقل به جمهوریخواهان و نیمی دیگر به دموکراتها تمایل دارند. این قطبیسازی باعث میشود که هر رأی، بهویژه در ایالتهای نوسان، بیشتر به حساب بیاید.
یکی از بارزترین پیشبینیکنندههای مشارکت رایدهندگان، نارضایتی از نامزدها است. بر اساس نظرسنجی اخیر گالوپ، 9 درصد از جمهوری خواهان با دونالد ترامپ مخالف هستند، در حالی که تنها 5 درصد از دموکرات ها همین احساس را در مورد کامالا هریس دارند. این نارضایتی می تواند به طور قابل توجهی بر رفتار رأی دهندگان تأثیر بگذارد. هنگامی که رای دهندگان از نامزدهای حزب خود ناامید می شوند، احتمال بیشتری دارد که در خانه بمانند و عملاً خود را از معادله سیاسی حذف کنند.
معضل حزب جمهوری خواه: رای دهندگان ناراضی و عامل “خستگی ترامپ”.
در سال 2016، ترامپ با متقاعد کردن برخی از دموکراتهای ناراضی – بهویژه رایدهندگان سفیدپوست طبقه کارگر در کمربند زنگزده – که در خانه بمانند یا به یا مخالف یک نامزد حزب ثالث رأی دهند، یک پیروزی غافلگیرکننده به دست آورد. به سرعت به سال 2024 می رسیم و کمپین ترامپ با چالش دیگری روبرو خواهد شد: حفظ جمهوری خواهان سرخورده در کنار خود. زنان حومه شهر، کهنهسربازان و جمهوریخواهان سنتی از ترامپ ابراز نارضایتی میکنند، بهویژه در مورد مسائلی مانند حقوق باروری، امنیت ملی و خلق و خوی قطبیکننده او.
کمپین ترامپ به شدت از این خطر آگاه است. ترامپ در تظاهرات اخیر در نیویورک از حامیانش خواست تا «الاغ های چاق خود را از روی کاناپه بردارید» تا به او رأی دهند، و نشان داد که می داند بی تفاوتی در میان پایگاهش می تواند مضر باشد. اگر آن رای دهندگان جمهوری خواه تصمیم بگیرند در روز انتخابات در خانه بمانند، هریس می تواند یک مزیت تعیین کننده در ایالت های میدان نبرد داشته باشد.
هریس و دموکرات ها: آیا آنها می توانند شتاب را حفظ کنند؟
در حالی که ترامپ با ناامیدی از پایگاه خود سر و کار دارد، دموکرات ها با چالش های خود روبرو هستند. انتخابات 2020 شاهد افزایش مشارکت رأی دهندگان بود، به ویژه در میان رای دهندگان جوان، گروه های اقلیت و زنان حومه شهر – گروه های جمعیتی که عمدتاً از دموکرات ها حمایت می کردند. با این حال، حفظ این شتاب در سال 2024 کار کمی نیست.
مبارزات انتخاباتی هریس به شدت به گروه های مختلفی از رای دهندگان علاقه مند شده است، از «سوئیفتی ها» با الهام از تیلور سویفت گرفته تا «هرگز ترامپرز» و کهنه سربازان جنگ های خارجی. وظیفه هریس این است که به این گروه ها انرژی بدهد و در عین حال جمهوری خواهان ناراضی را متقاعد کند که در خانه بمانند.
مشارکت رای دهندگان عامل مهمی در این استراتژی است. از نظر تاریخی، مشارکت بیشتر رای دهندگان به نفع دموکرات ها بوده است، اما روندهای اخیر نشان می دهد که ممکن است اینطور نباشد. از سال 2016، مطالعات نشان داده است که میزان مشارکت بیشتر به نفع جمهوری خواهان بوده است. این تغییر جهت حزب دموکرات که به طور سنتی بر بسیج ائتلاف گسترده ای از رای دهندگان برای پیروزی در انتخابات تکیه می کند، چالشی ایجاد می کند.
معضل غیر رای دهنده: بحرانی برای هر دو طرف
با وجود افزایش فعالیتهای سیاسی در سالهای اخیر، هر دو حزب همچنان با بخشهای بزرگی از پایگاه خود روبرو هستند که رای نمیدهند. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات پیو، 46 درصد از جمهوری خواهان و حامیان جمهوری خواه در سه انتخابات گذشته (2018، 2020 و 2022) رای ندادند. در مقایسه، 41 درصد از دموکرات ها و نامزدهای مستقل دموکرات رای ممتنع دادند. این افراد غیر رای دهنده قدرت تغییر در انتخابات را دارند، به ویژه در ایالت های میدان نبرد که حاشیه ها بسیار اندک است.
هم برای هریس و هم برای ترامپ، متقاعد کردن غیر رای دهندگان به ترک کاناپه و رفتن به پای صندوق های رای بسیار مهم است. برای دموکرات ها، چالش این است که به رای دهندگان جوان، اقلیت و حومه شهر که به پیروزی آنها در سال 2020 کمک کردند، انرژی بدهند. برای جمهوریخواهان، چالش این است که پایگاه ناراضیشان را از ماندن در خانه، سرخورده از سیاستهای بحثبرانگیز ترامپ و شخصیت قطبیساز، نگه دارند.
اشخاص ثالث: اسپویلر یا ناجی؟
فراتر از غیر رای دهندگان، نامزدهای شخص ثالث می توانند نقش مهمی در شکل دادن به نتیجه انتخابات ایالات متحده داشته باشند. در سال 2016، نامزدهای حزب ثالث مانند جیل استین از حزب سبز و گری جانسون از حزب لیبرتارین آرای هر دو نامزد اصلی، به ویژه هیلاری کلینتون را گرفتند. در ایالتهای نوسانی مانند میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا، حاشیه پیروزی ترامپ کمتر از تعداد آرای نامزدهای حزب ثالث بود. این امر باعث شده است که برخی از دانشمندان علوم سیاسی استدلال کنند که رأی دهندگان شخص ثالث به طور غیرمستقیم ریاست جمهوری را به ترامپ واگذار کرده اند.
با نزدیک شدن به سال 2024، گمانه زنی هایی در مورد اینکه آیا یک نامزد خارجی می تواند دوباره کف ترازو را بالا ببرد، وجود دارد. در حالی که تا کنون هیچ نامزد اصلی خارجی ظاهر نشده است، حتی سهم کمی از آرا برای یک نامزد خارجی می تواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد، به ویژه در ایالت های میدان نبرد.
نبرد برای ایالات میدان نبرد: جایی که کاناپه بیشتر اهمیت دارد
همه آرا در سیستم انتخاباتی آمریکا برابر نیستند. رای دهندگان در ایالت های میدان نبرد قدرت نامتناسبی در تعیین نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دارند. در انتخابات اخیر، ایالت هایی مانند فلوریدا، پنسیلوانیا و ویسکانسین بین نامزدهای دموکرات و جمهوری خواه در نوسان بوده و آنها را به کانون های تبلیغاتی تبدیل کرده است.
در این ایالت ها، مشارکت رای دهندگان می تواند شانس یک نامزد را از بین ببرد. در سال 2016، پیروزی ترامپ در ایالت های کمربند رست (میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا) مدیون توانایی او در بسیج رای دهندگان ناراضی طبقه کارگر و متقاعد کردن دیگران برای ماندن در خانه بود. در سال 2020، بایدن این ایالت ها را تغییر داد و رای دهندگان اقلیت، حومه شهر و جوان را با موفقیت بسیج کرد.
با نزدیک شدن به انتخابات 2024، هر دو طرف منابع خود را به این ایالت های میدان جنگ سرازیر می کنند. هدف ساده است: مردم بیشتری را از روی کاناپه و پای صندوق های رای بردارید. برای هریس، این به معنای فعال کردن رای دهندگان جوان، اقلیت ها و زنان حومه شهر است. برای ترامپ، این به معنای متقاعد کردن جمهوریخواهان سرخورده است که علیرغم تردیدهایشان، از او حمایت کنند.
قدرت غیر رای دهندگان در انتخابات آمریکا قابل اغراق نیست. در سیستمی که آرای انتخاباتی، نه آرای مردمی، ریاست جمهوری را تعیین می کند، کسانی که تصمیم می گیرند در روز انتخابات در خانه بمانند، عملاً تصمیمی می گیرند که می تواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد. هم برای هریس و هم برای ترامپ، نبرد برای بیرون راندن رای دهندگان از روی نیمکت حیاتی است. نامزدی که بتواند پایگاه خود را بسیج کند و رأی دهندگان ناامید کافی را متقاعد کند تا پای صندوق های رای بیایند، احتمالاً برنده ریاست جمهوری خواهد شد.
با این حال، فاجعه واقعی این است که بسیاری از کسانی که در خانه می مانند، دقیقاً به چیزی که نمی خواهند می رسند. اگر کاناپه برنده شود، آمریکا بازنده است. چه از روی بی علاقگی، ناامیدی یا نارضایتی، کسانی که رای نمی دهند تصمیمی می گیرند که پیامدهای عمیقی دارد. با نزدیک شدن به انتخابات 2024، سرنوشت ملت ممکن است بار دیگر نه در دست کسانی که رای می دهند، بلکه در دست کسانی باشد که رأی نمی دهند.