مناقشه قره باغ کوهستانی: دو زندگی، دو واقعیت


ارمنستان

پیچیدگی جنگ و آوارگی به اندازه تاتویک خاچاتران و واسیل ممدوف حاد است. این دو زن که زندگی آنها با دهه ها درگیری بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ شکل گرفته است، مظهر فداکاری انسانی جنگ، امید و از دست دادن هستند. برای خاچاتران، درگیری اخیر به صفحه دردناک دیگری در زندگی او به عنوان پناهنده تبدیل شده است. برای ممدوف، این نماد امکان بازگشت به میهن خود بود که بیش از 30 سال از دست رفته بود.

تجربیات مختلف آنها منعکس کننده زخم های دیرینه درگیری است که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در میدان های جنگ قفقاز جنوبی در جریان بوده است. در 19 سپتامبر 2023، آذربایجان برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی، منطقه ای که در دهه 1990 به نیروهای ارمنی از دست داد، حمله نظامی کرد. در عرض 24 ساعت، رهبری واقعی ارمنی قره باغ تسلیم شد و باعث مهاجرت دسته جمعی تقریباً کل جمعیت قومی ارمنی، از جمله خاچاتران روزنامه نگار به همراه همسر و پسر خردسالش شد.

این دومین باری بود که این قلمرو از وجود جمعیت بومی پاکسازی می‌شد، و به موازات رویدادهای دهه 1990، زمانی که نیروهای پیروز ارمنی بیش از 600000 آذربایجانی قومی را از قره‌باغ کوهستانی و مناطق اطراف آن بیرون راندند، به‌عنوان رویدادی غم‌انگیز بود. ممدوا که در آن زمان کشاورز روستای خوجالی (یا خوجالی) بود در میان مهاجران بود. روستای زادگاهش، بدنام به قتل عام خجالینا، یکی از وحشیانه ترین اپیزودهای جنگ اول قره باغ کوهستانی، به عنوان محل مرگ و ویرانی در یاد او باقی ماند.

بازگشت طولانی مدت به خانه

برای ممدوا، که اکنون 60 ساله است، سال گذشته متحول کننده بوده است. او پس از چندین دهه زندگی در شهرک پیرساگی در شمال باکو، اخیراً این فرصت را پیدا کرد که در طی یک سفر تحت حمایت دولت به عنوان بخشی از کمپین گسترده آذربایجان برای اسکان مجدد مناطق بازپس‌گرفته شده از حملات 2020 و 2023، از زادگاه خود خوجالی دیدن کند. .

او تامل کرد: «خوکالی را شهری از ارواح تصور می‌کردم، جایی که استخوان‌های مردم، قربانیان جنگ، ممکن است هنوز در زیر زمین باشد. اما اولین دیدار من متفاوت و بیشتر مثبت بود. بسیاری از ساختمان های جدید در سال گذشته ساخته شده اند. همه چیز تغییر کرده است.”

این تلاش‌های بازسازی بخشی از برنامه‌های بلندپروازانه آذربایجان برای بازگرداندن سرزمین‌هایی است که بازپس‌گرفته است. شهرها و روستاهایی که پس از جنگ اول تقریباً به طور کامل ویران شده بودند، به آرامی در حال بازسازی هستند. شهر خانکندی که ارمنی ها آن را به نام استپانکرت می شناسند، دوباره توسط آذربایجانی ها سکنی گزیده و مؤسساتی مانند دانشگاه قره باغ برای جایگزینی زیرساخت های ساخته شده توسط ارامنه تأسیس شده است. مهاجران جدید آذربایجانی در منطقه ای که تنها یک سال پیش بیش از 100000 ارمنی قومی در آن زندگی می کردند، ریشه دوانده اند.

مامدووا امیدوار است که سال آینده برای همیشه به خوکالی بازگردد، اگرچه روند اسکان مجدد چندان آسان نبود. پسرم پس از حمله در سپتامبر 2023 آمد و دید که پایه و اساس خانه قدیمی ما همچنان پابرجاست. اما در بازدید بعدی ما، آنجا نبود، در عوض یک سایت ساخت و ساز وجود داشت.” دولت به خانواده او یک قطعه زمین جدید در بخش دیگری از روستا پیشنهاد داد، اما تغییرات باعث شد که ممدوف احساس تعارض کند.

«شهر جدید زیباست، اما نمی‌گذارند آن‌طور که قبلاً زندگی می‌کردیم. من می خواهم مثل اینجا جوجه داشته باشم، اما آنها می گویند ما نمی توانیم. ما در شهر زندگی نمی کردیم. ما در روستا زندگی می کردیم انطباق با واقعیت جدید سخت است،» او با اشاره به حیاط پر از مرغ در پیرساگی گفت.

این تنش بین تمایل به بازگشت و واقعیت اسکان مجدد موضوع پروژه های بازسازی آذربایجان است. در حالی که دولت آذربایجان پیشرفت قابل توجهی در بازسازی زیرساخت ها داشته است، منتقدان به فساد، ناکارآمدی و عدم مشورت با ساکنان بازگشته اشاره می کنند. برای ممدوف و دیگران، تأثیر عاطفی دیدن خانه‌هایشان که به نسخه‌های مدرن و سالم‌سازی شده گذشته تبدیل شده‌اند، قابل توجه است.

برای خاچاتران و ارمنی های قومی که از قره باغ فرار کردند، سال گذشته با عدم اطمینان و ناامیدی همراه بوده است. او به همراه شش عضو خانواده بزرگش اکنون در یک آپارتمان کوچک و فرسوده در حومه ایروان، پایتخت ارمنستان زندگی می کند. یک آپارتمان بدون بازسازی از زمان شوروی دور از ایده آل است، اما بودجه محدود آنها را تحت فشار قرار می دهد. علیرغم تلاش های دولت ارمنستان برای ارائه برخی حمایت ها، خاچاتران احساس می کند که تا حد زیادی فراموش شده اند.

او که آشکارا ناامید بود گفت: «بعد از همه این حوادث غم انگیز، ارمنستان حتی یک روز عزا اعلام نکرده است. «در آرتساخ هیچ روز یادبودی وجود ندارد [an Armenian term for Nagorno-Karabakh]. به نظر می رسد که آنها سعی می کنند ما را کاملاً تعطیل کنند.”

مناقشه قره باغ ریشه در دوران زوال اتحاد جماهیر شوروی دارد. 75 درصد از جمعیت ارمنی در منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی که بخشی از آذربایجان شوروی بود زندگی می کردند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، زمانی که نیروهای تحت حمایت ارمنستان کنترل قره باغ کوهستانی و هفت منطقه اطراف آذربایجان را به دست گرفتند، تنش های قومی به جنگی تمام عیار تبدیل شد. این پیروزی به قیمت انسانی تمام شد: بیش از 600000 آذربایجانی از جمله مامدووا و خانواده اش منطقه را ترک کردند.

پس از جنگ 2020 و درگیری کوتاه اما سرنوشت ساز سال 2023، آذربایجان کنترل بیشتر قره باغ کوهستانی را دوباره به دست گرفت. برای ارمنی‌هایی مانند خاچاتران، این آغاز فصل جدیدی در یک چرخه به ظاهر بی‌پایان آوارگی و تبعید بود. یک سال بعد، دولت ارمنستان یارانه مسکن برای پناهندگان را قطع کرد و بسیاری از جمله خانواده خاچاتران را در هاله ای از ابهام قرار داد. در حالی که برنامه ای برای کمک به پناهندگان برای خرید خانه راه اندازی شده است، خاچاتران تا سال 2027 واجد شرایط حمایت نخواهد بود.

او توضیح داد: «این باعث شد بسیاری از مردم امید خود را از دست بدهند و مهاجرت کنند. «کسی زندگی در مکان‌هایی مانند Tikhoretsk را ارزان‌تر می‌بیند [in Russia] از اینجا در ارمنستان.” در واقع، بیش از 10000 پناهجوی ارمنی در حال حاضر ارمنستان را برای جستجوی پناهندگی در روسیه و سایر کشورها ترک کرده اند. با وجود مشکلات، خاچاتران قصد دارد در ارمنستان بماند، اگر فقط در وطنش بماند. او گفت: «پیدا کردن جایگاه خود در فرهنگ و زبانی که می شناسید آسان تر است. «تبعیض آشکار است. مردم ما را باری بر دوش کشوری می‌دانند که در حال حاضر در حال مبارزه است.»

در حالی که آذربایجان تلاش های بازسازی و اسکان مجدد را پیش می برد، ارمنستان با واقعیت متفاوتی روبرو است. هجوم پناهجویان که اکنون حدود 4 درصد از جمعیت ارمنستان را تشکیل می دهند، منابع این کشور را ضعیف کرده است. علاوه بر این، به نظر می رسد که مقامات ارمنستان تا حد زیادی هر گونه امیدی برای دفاع از حق ارامنه قومی برای بازگشت به قره باغ را از دست داده اند.

دولت های خارجی از جمله ایالات متحده، اروپا و روسیه در مورد حقوق ارامنه قره باغ برای بازگشت صحبت کرده اند. با این حال، در خود ارمنستان، به نظر نمی رسد مقامات مایل به بررسی چنین احتمالی باشند. آرتور خاوانیسیان، قانونگذار ارمنی این ایده را به عنوان یک حواس پرتی سیاسی با هدف بی ثبات کردن کشور رد کرد. او گفت: «کسانی که سعی می کنند مردم قره باغ کوهستانی را متقاعد به بازگشت کنند، ماجراجو هستند.

خاچاتران معتقد است که این عدم علاقه از سوی دولت آذربایجان را تشویق کرده است تا تلاش های اسکان مجدد خود در قره باغ را تسریع بخشد. او گفت: «اگر ارمنستان در را به روی ایده بازگشت نمی‌بست، شاید آذربایجان به این سرعت استپانکرت را آباد نمی‌کرد.

با این حال، علیرغم واقعیت تلخ، خاچاتران و بسیاری دیگر از ارامنه هنوز امیدوارند که روزی بتوان منطقه را بازپس گرفت. «هیچ یک از ما نمی دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید تغییرات ژئوپلیتیکی چیزی که امروز غیرممکن به نظر می رسد را فردا ممکن کند.» “این رویای من است که به پسرم آموزش می دهم.”

برای آذربایجان، هر گونه نشانه ای از احساسات بدخواهانه از جانب ارامنه به عنوان تهدیدی برای صلح شکننده در منطقه تلقی می شود. رئیس جمهور الهام علی اف تصریح کرده است که هدف از بین بردن تمام آثار جدایی طلبی ارمنی در قره باغ کوهستانی است و اسکان مجدد آذربایجانی ها در منطقه به عنوان بخش مهمی از این استراتژی تلقی می شود.

ممدوف، به نوبه خود، دیگر علاقه ای به امکان همزیستی مسالمت آمیز با ارامنه ندارد. او می گوید: «قبل از جنگ اول، دوستی زیادی بین ارمنی ها و آذربایجانی ها وجود داشت. “اما الان نه. شوهر در سال 1992 کشته شد، فرزندان بدون پدر بزرگ شدند. چگونه با آنها دوست باشیم؟” با بازسازی منطقه، زخم های گذشته عمیق باقی می مانند. در حال حاضر، هم ارمنی‌ها و هم آذربایجانی‌ها باید در آینده‌ای مبهم که بر اساس جنگ‌های تاریخ مشترکشان و رویاهایی که هنوز در سر دارند، حرکت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید