چگونه مسکو در حال گسترش نفوذ خود در اروپا و فراتر از آن است


روسیه

در چشم انداز ژئوپلیتیک جهانی، روسیه همیشه یک نیروی مهیب بوده است که می تواند از منابع طبیعی عظیم، موقعیت استراتژیک و میراث تاریخی خود بهره برداری کند. در سال‌های اخیر، مسکو به طور فزاینده‌ای خود را در صحنه بین‌المللی نشان داده است و طیفی از استراتژی‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی را برای گسترش نفوذ خود نه تنها در اروپا، بلکه در مناطقی بسیار فراتر از حوزه کنترل سنتی خود به کار گرفته است.

روسیه با تأکید بر مانورهای استراتژیک خود که روابط بین‌الملل را شکل می‌دهد، از آن برای ارائه قدرت و حفظ ارتباط استفاده می‌کند. اقدامات کنونی روسیه مستلزم نگاهی به بافت تاریخی آن است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، روسیه به دنبال بازگرداندن موقعیت خود به عنوان یک قدرت بزرگ بود.

تمایل به بازیابی نفوذ از دست رفته بیشتر سیاست خارجی آن را مشخص می کند. استراتژی‌های کنونی مسکو منعکس‌کننده ترکیبی از تاکتیک‌های دوران شوروی و روش‌های جدید است که همگی با هدف تامین امنیت مرزهایش، حفظ سلطه منطقه‌ای و ایجاد تعادل بین نفوذ ناتو و اتحادیه اروپا انجام می‌شود.

یکی از قدرتمندترین ابزارهای نفوذ روسیه، کنترل آن بر منابع طبیعی عظیم، به ویژه نفت و گاز است. روسیه به‌عنوان تامین‌کننده اصلی انرژی اروپا، این توانایی را دارد که از صادرات انرژی خود به عنوان نان زنجبیلی و چوب استفاده کند و شرایط مطلوبی را با کشورهای وابسته به منابع خود تضمین کند و در عین حال تهدید به قطع منابع برای مخالفان سیاست‌هایش کند. این امر در جریان مناقشات گازی اوکراین در دهه 2000، زمانی که شرکت دولتی گازپروم روسیه نقش مهمی در تسلط مسکو ایفا کرد، مشهود بود.

روسیه علاوه بر ابزارهای اقتصادی، از جنگ هیبریدی نیز برای گسترش نفوذ خود استفاده کرده است. این استراتژی شامل ترکیبی از دستکاری سیاسی، حملات سایبری، کمپین های اطلاعات نادرست و عملیات نظامی پنهانی است. مداخله در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 و الحاق کریمه در سال 2014 نمونه های بارز آن هستند. این اقدامات برای ایجاد سردرگمی، بی ثبات کردن دشمنان و ایجاد محیطی طراحی شده اند که در آن اهداف استراتژیک روسیه بدون نیاز به درگیری آشکار قابل دستیابی باشد.

یکی از اجزای حیاتی استراتژی روسیه، برنامه نوسازی نظامی در حال انجام است. روسیه سرمایه گذاری زیادی در نوسازی قابلیت های نظامی خود از جمله توسعه سیستم های موشکی مدرن، جنگ سایبری و قابلیت های هسته ای انجام داده است. نمایش قدرت نظامی، مانند مانورهای نظامی در مقیاس بزرگ در نزدیکی مرزهای کشورهای ناتو، هم به عنوان یک عامل بازدارنده و هم به عنوان نمایش قدرت عمل می کند و قدرت نظامی روسیه را به جهان یادآوری می کند.

مانورهای توسعه طلبانه روسیه نیز با کمک اتحادها و مشارکت های استراتژیک انجام می شود. این کشور روابط خود را با کشورهایی ایجاد کرده است که در بدبینی خود نسبت به تسلط غرب سهیم هستند. اتحادهای کلیدی شامل اتحادهایی با چین، ایران و ترکیه است که فرصت های اقتصادی و حمایت سیاسی را برای روسیه فراهم می کند. این مشارکت ها اغلب با منافع متقابل، مانند فروش تسلیحات، پروژه های انرژی، و حمایت دیپلماتیک در مجامع بین المللی مشخص می شوند.

خارج از اروپا، روسیه فعالانه به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و آفریقا بود. در سوریه، مداخله نظامی روسیه در حمایت از بشار اسد نه تنها یک متحد کلیدی را حفظ کرد، بلکه حضور دریایی روسیه در دریای مدیترانه را نیز تضمین کرد. در آفریقا، روسیه به دنبال روابط اقتصادی، معادن و همکاری نظامی در تلاش برای پر کردن خلاء کشورهای غربی است. این حرکات باعث افزایش ردپای ژئوپلیتیک روسیه و دسترسی به منابع ارزشمند می شود.

رویکرد روسیه به نفوذ محدود به زور وحشیانه نیست. این کشور همچنین سرمایه گذاری زیادی در جنگ اطلاعاتی و قدرت نرم برای شکل دادن به روایت های جهانی انجام می دهد. رسانه های دولتی روسیه، مانند RT و Sputnik، پیام هایی را پخش می کنند که اغلب با دیدگاه رسانه های غربی در تضاد است و دیدگاه های طرفدار روسیه را ترویج می کنند. مبادلات فرهنگی، تبلیغات و ترویج زبان و فرهنگ روسی نیز بخشی از زرادخانه قدرت نرم آن است که هدف آن جلب قلب و ذهن در مناطق هدف است.

مانورهای روسیه پیامدهای مهمی برای امنیت اروپا دارد. ناتو با تقویت دفاع شرقی خود و انجام تمرینات نظامی منظم پاسخ داد. با این حال، کشورهای اروپایی در مورد نحوه برخورد با روسیه و ایجاد تعادل بین نیازهای امنیتی و منافع اقتصادی، اختلاف نظر دارند. کشورهایی مانند آلمان که به شدت به گاز روسیه وابسته هستند، اغلب در شرایط سختی قرار می گیرند. بنابراین، اقدامات روسیه شکافی را در اتحادیه اروپا و ناتو آشکار کرد که فرموله کردن یک واکنش واحد را دشوار می‌کرد.

مانورهای استراتژیک روسیه منعکس کننده رویکردی جامع برای اعمال نفوذ خود در اروپا و فراتر از آن است. مسکو با استفاده از ترکیبی از قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، اتحاد و جنگ اطلاعاتی به دنبال این است که خود را به عنوان وزنه تعادلی در برابر نفوذ غرب قرار دهد. همانطور که روسیه به گسترش دامنه خود ادامه می دهد، درک تاکتیک های آن و آماده شدن برای چالش های آینده برای کشورهایی که به ثبات و ارزش های دموکراتیک اهمیت می دهند، اهمیت فزاینده ای دارد. جهان باید بپذیرد که نفوذ روسیه صرفاً احیای جاه طلبی های قدیمی نیست، بلکه ترکیبی پیچیده از استراتژی های سنتی و مدرن با هدف شکل دادن به نظم جهانی به نفع مسکو است.

دیدگاهتان را بنویسید