ماه گذشته، چندین رسانه گزارش دادند که ایران و ارمنستان مخفیانه یک قرارداد تسلیحاتی بزرگ به ارزش حدود 500 میلیون دلار منعقد کرده اند که موجی را در سراسر منطقه حساس ژئوپلیتیکی قفقاز ایجاد کرده است. این قرارداد که به دلیل مقیاس و گنجاندن فناوری های پیشرفته نظامی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و سیستم های دفاع هوایی قابل توجه است، یک تحول کلیدی در پویایی قدرت در حال تغییر منطقه است. اگرچه هیچ یک از این دو کشور به طور رسمی جزئیات را تایید نکرده اند، اما اطلاعات منتشر شده در مورد این توافق حاکی از تعمیق روابط نظامی و اطلاعاتی تهران و ایروان است.
بنا بر گزارش ها، این قرارداد شامل بسیاری از پهپادهای ساخت ایران مانند سری شاهد و همچنین سامانه های پدافند هوایی پیشرفته ای مانند سووم خرداد می شود. این سامانه ها به دلیل کارایی رزمی خود شناخته شده اند و پیش از این در مناطق مختلف درگیری در خاورمیانه مستقر شده بودند. ورود این فناوری ها به زرادخانه نظامی ارمنستان نشان دهنده ارتقای قابل توجهی است، به ویژه از نظر گسترش قابلیت های دفاع هوایی و ضد هواپیماهای بدون سرنشین. این توافق بهعنوان جوانسازی همکاریهای نظامی بین دو کشور تلقی میشود که بر بلندپروازیهای راهبردی ایران در قفقاز تأکید میکند.
نکته قابل توجه، گنجاندن پهپادهای مدرن و سامانههای پدافند هوایی در این معامله است. به عنوان مثال، پهپادهای شاهد به دلیل کارایی خود در عملیات های نظارتی، شناسایی و حتی تهاجمی توجه بین المللی را به خود جلب کرده اند. سامانه پدافند هوایی سووم خرداد یکی دیگر از تجهیزات مهم است که به دلیل توانایی ردیابی و درگیری همزمان با چندین هدف از جمله هواپیما و موشک های بالستیک شناخته شده است. این فناوریها در کنار هم میتوانند موقعیت نظامی ارمنستان را بهویژه با توجه به درسهایی که از مناقشه قرهباغ کوهستانی در سال 2020 آموختهاند، که در آن ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین آذربایجان نقش مهمی ایفا کرد، بهبود بخشد.
این قرارداد تسلیحاتی نگرانی قابل توجهی را در میان کشورهای منطقه به ویژه آذربایجان، ترکیه و اسرائیل ایجاد کرده است. آذربایجان که رابطه تاریخی مناقشهآمیزی با ارمنستان دارد، احتمالاً این معامله را وحشتناک میبیند. فروش تسلیحات ایران به ارمنستان به طور بالقوه می تواند مزیت نسبی ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین آذربایجان را که عمدتاً از واردات ترکیه تشکیل می شود، در هر گونه درگیری با ارمنستان کاهش دهد. در طول مناقشه قره باغ کوهستانی در سال 2020، استقرار استراتژیک هواپیماهای بدون سرنشین آذربایجان به عنوان ابزاری مهم در شکست نیروهای ارمنی تلقی می شد. این امر اهمیت روزافزون برتری هوایی و عملیات ضد هواپیماهای بدون سرنشین را در درگیریهای امروزی نشان داد و دستیابی ارمنستان به چنین فناوری را به یک پیشرفت مهم تبدیل کرد.
برای آذربایجان، پیامدهای این معامله فراتر از میدان جنگ است. تقویت روابط نظامی بین ارمنستان و ایران می تواند توازن قوا را در منطقه تغییر دهد و محاسبات استراتژیک باکو را پیچیده کند. همکاری نزدیک نظامی و اطلاعاتی آذربایجان با ترکیه و اسرائیل سنگ بنای استراتژی دفاعی این کشور به ویژه در مقابله با تهدیدات ارمنستان بوده است. با این حال، ورود فناوری ایرانی به معادله، متغیرهای جدیدی را معرفی می کند که می تواند پویایی هر رویارویی آینده را تغییر دهد.
ترکیه، متحد سرسخت آذربایجان، همواره از باکو با فناوری های دفاعی لازم حمایت می کند. قرارداد تسلیحاتی اخیر بین ایران و ارمنستان میتواند جرقهای برای تضاد بین فناوری دفاعی ترکیه و ایران در صورت شعلهور شدن مجدد درگیری بین آذربایجان و ارمنستان باشد. تهران نسبت به جاه طلبی های ترکیه در منطقه مشکوک است که شامل گسترش نفوذ خود از طریق طرح هایی مانند شورای ترک ها می شود. نفوذ فزاینده ایران در ارمنستان می تواند به عنوان یک چالش مستقیم برای اهداف استراتژیک ترکیه در قفقاز تلقی شود که به طور بالقوه منجر به افزایش تنش بین این قدرت های منطقه ای می شود.
اسرائیل، یکی دیگر از بازیگران کلیدی در منطقه، نیز در رویدادهای مربوط به این معامله تسلیحاتی منافعی دارد. آذربایجان مهمترین شریک اسرائیل به ویژه به عنوان تامین کننده منابع انرژی و مصرف کننده فناوری نظامی اسرائیل است. روابط نزدیک باکو و تل آویو که شامل همکاری های اطلاعاتی قابل توجهی است، ایران را نگران کرده است. تهران نگران است که آذربایجان بتواند به عنوان پایگاهی برای عملیات اسرائیل از جمله نظارت و اقدام نظامی احتمالی علیه ایران باشد. تعمیق روابط نظامی بین ایران و ارمنستان می تواند به عنوان وزنه ای در برابر اتحاد آذربایجان با اسرائیل تلقی شود که چشم انداز ژئوپلیتیکی منطقه را بیشتر پیچیده می کند.
ارمنستان و ایران دارای سابقه طولانی از تعاملات فرهنگی و اقتصادی هستند که ریشه در مجاورت جغرافیایی و تجربه تاریخی مشترک آنها دارد. این روابط با احترام متقابل و رویکرد عمل گرایانه به روابط اقتصادی و سیاسی مشخص می شود. ارمنستان و ایران قرنهاست که تجارت کردهاند و روابط اقتصادی بخشهای مختلفی از جمله انرژی، زیرساختها و اخیراً دفاع را در بر گرفته است. این رابطه قوی پایه و اساس قرارداد اخیر تسلیحاتی را ایجاد کرد که اگرچه به خودی خود مهم است، اما بازتابی از محاسبات استراتژیک گسترده تر در منطقه است.
مناقشه قره باغ کوهستانی در سال 2020 نقطه عطفی برای ارمنستان بود که موقعیت آسیب پذیر این کشور را در برابر برتری نظامی آذربایجان با حمایت تسلیحات ترکیه و اسرائیل نشان داد. این درگیری نه تنها منجر به خسارات ارضی قابل توجهی برای ارمنستان شد، بلکه محدودیت های اتحادهای سنتی آن، به ویژه با روسیه را نیز آشکار کرد. روابط تیره ایروان با مسکو، ارمنستان را بر آن داشته است تا استراتژی های خرید تسلیحات خود را متنوع کند و به همکاری نزدیک تر با ایران منجر شود. برای ارمنستان، قرارداد تسلیحاتی با ایران گام مهمی در جهت نوسازی قابلیت های نظامی این کشور و پرداختن به چالش های امنیتی پیش روی آن است.
ایران به نوبه خود رویکردی متعادل در روابط با ارمنستان و آذربایجان داشت. تهران ضمن حفظ روابط دیپلماتیک با باکو، به ویژه نسبت به روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل محتاط بود. این روابط که با همکاری نظامی و اطلاعاتی قابل توجهی مشخص شده است، برای ایران نگران کننده است، زیرا هر گونه حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی را تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی خود می داند. ایران با تقویت توان نظامی ارمنستان نه تنها متحد منطقه ای خود را تقویت می کند، بلکه پیامی روشن به آذربایجان و شرکای آن درباره منافع استراتژیک تهران در منطقه می دهد.
بعد اقتصادی روابط ایران و ارمنستان یکی دیگر از ابعاد مهم این قرارداد تسلیحاتی است. محاصره اعمال شده توسط ترکیه و آذربایجان دسترسی ارمنستان به بازارهای بین المللی را به شدت محدود کرد و ایران را به مجرای حیاتی برای تجارت و تامین انرژی تبدیل کرد. توافقنامه اخیر که در ژانویه 2024 نهایی شد و به ارمنستان اجازه دسترسی به بنادر ایران از جمله چابهار برای تسهیل تجارت با هند را می دهد، گواه روابط اقتصادی رو به رشد بین دو کشور است. این قرارداد نه تنها کمک های اقتصادی بسیار مورد نیاز را به ارمنستان ارائه می کند، بلکه مشارکت استراتژیک این کشور با ایران و هند را نیز تقویت می کند.
صنعت اسلحه سازی هند که به سرعت در حال رشد است نیز از این ترتیب سود خواهد برد. پیش از این، ارمنستان سامانه های نظامی پیشرفته ای از جمله سامانه موشکی ضد هوایی آکاش و نسخه ارتقا یافته سامانه موشک انداز چندلوله پیناکا را از هند خریداری کرده بود. این سامانه ها کارایی خود را در زمین های کوهستانی مشابه آنچه در قره باغ کوهستانی یافت می شود به اثبات رسانده اند و آنها را به قابلیت های دفاعی ارمنستان تبدیل کرده است. قرارداد تسلیحاتی با ایران، همراه با ادامه همکاری نظامی با هند، نشان دهنده قصد ارمنستان برای تنوع بخشیدن به مشارکت های نظامی خود و کاهش اتکای خود به متحدان سنتی مانند روسیه است.
برای ایران، قرارداد تسلیحاتی با ارمنستان نشان دهنده فرصتی برای گسترش نفوذ خود در قفقاز و ایفای نقش خود به عنوان یک بازیگر کلیدی منطقه ای است. منافع راهبردی تهران در منطقه چند وجهی است، از جمله ملاحظات اقتصادی، سیاسی و امنیتی. یکی از نگرانی های اصلی ایران جلوگیری از هرگونه تغییر در مرزهای بین المللی است که می تواند توازن قوای منطقه ای را بر هم بزند. کریدور پیشنهادی زنگزور که آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به منطقه نخجوان خود متصل میکند، محل مناقشه خاصی است. این کریدور در صورت ساخت میتواند مسیرهای ایران را دور بزند و به از دست دادن درآمد ترانزیت برای ایران منجر شود و به طور بالقوه جرقهای درگیری جدید بین ارمنستان و آذربایجان ایجاد کند.
انگیزه مقاومت ایران در برابر کریدور زنگزور نه تنها نگرانی های اقتصادی، بلکه پیامدهای احتمالی ژئوپلیتیکی نیز دارد. این کریدور می تواند موقعیت استراتژیک آذربایجان را در منطقه تقویت کند، ارمنستان را بیشتر منزوی کند و نفوذ ایران در قفقاز جنوبی را کاهش دهد. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، ساخت اجباری این کریدور را در صورتی که ارمنستان خواسته های خود را برآورده نکند، رد نکرده است و این موضوع شبح تجدید خصومت ها را افزایش می دهد. در این زمینه، قرارداد تسلیحاتی ایران و ارمنستان را می توان اقدامی راهبردی از سوی تهران با هدف تقویت توان دفاعی ارمنستان و بازدارندگی از هرگونه اقدام تهاجمی آذربایجان دانست.
قرارداد تسلیحاتی ایران و ارمنستان واکنش های متعددی را از سوی قدرت های منطقه ای و جهانی برانگیخته است که هر کدام منافع خاص خود را در قفقاز دارند. روسیه، بهطور سنتی متحد اصلی ارمنستان، در سالهای اخیر تمایلی به حمایت کامل از ایروان نداشته است و خلایی ایجاد کرده است که ایران به دنبال پر کردن آن است. بلاتکلیفی مسکو تا حدی به دلیل محاسبات ژئوپلیتیکی گستردهتر آن از جمله روابطش با ترکیه و دخالت در سایر مناطق درگیری مانند اوکراین و سوریه است. با این حال، کاهش نقش روسیه در قفقاز فرصتی را برای کشورهای دیگر، از جمله ایران، ایجاد کرد تا نفوذ خود را نشان دهند.
همانطور که قبلا ذکر شد، ترکیه روابط نزدیکی با آذربایجان دارد و تامین کننده مهم فناوری نظامی باکو است. تعمیق روابط نظامی ایران و ارمنستان می تواند روابط آنکارا با تهران را تیره و تار کند، به ویژه اگر منجر به مسابقه تسلیحاتی در منطقه شود. جاه طلبی های ترکیه در قفقاز، از جمله تلاش های آن برای گسترش نفوذ شورای ترک ها، می تواند با افزایش حضور ایران در ارمنستان به چالش کشیده شود. این میتواند منجر به وضعیت پیچیدهتر و بالقوه ناآرامتر شود و قدرتهای منطقهای متعددی برای نفوذ در قفقاز جنوبی رقابت کنند.
ایالات متحده همچنین به عنوان بخشی از استراتژی گسترده تر خود برای مقابله با نفوذ روسیه و ایران به قفقاز علاقه نشان داده است. مانورهای نظامی مشترک اخیر بین واشنگتن و ارمنستان به عنوان پیامی برای مسکو تلقی شده است که بر پویایی در حال تغییر در منطقه تاکید می کند. با این حال، قرارداد تسلیحاتی ایران و ارمنستان، تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن تهران را پیچیده میکند، زیرا بر توانایی ایران برای ایجاد شراکتهای استراتژیک علیرغم تحریمهای بینالمللی و فشار دیپلماتیک تاکید میکند. ایالات متحده ممکن است خود را در موقعیت دشواری بیابد که حمایت خود از ارمنستان را با هدف گستردهترش برای مهار نفوذ ایران متعادل کند.
قرارداد مخفیانه 500 میلیون دلاری تسلیحات ایران و ارمنستان یک تحول بزرگ با پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده است. این امر بر جاه طلبی های استراتژیک ایران در قفقاز و تمایل این کشور برای ایجاد توازن بین نفوذ سایر قدرت های منطقه به ویژه ترکیه و اسرائیل تاکید می کند. برای ارمنستان، این توافقنامه گامی مهم در جهت مدرن سازی نظامی و تنوع بخشیدن به مشارکت های بین المللی، به ویژه با توجه به انزوا و نگرانی های امنیتی این کشور است.
همانطور که منطقه برای پیامدهای احتمالی این معامله آماده می شود، چشم انداز ژئوپلیتیک گسترده تر احتمالاً پیچیده تر می شود. توازن قوا در قفقاز در حال تغییر است و ایران در حال تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی است. این پویایی جدید باید مشخص شود، اما یک چیز واضح است: قرارداد تسلیحاتی ایران و ارمنستان زمینه را برای دوره جدیدی از رقابت استراتژیک در قفقاز جنوبی فراهم کرده است.