چگونه سیاست و شخصیت او حزب جمهوری خواه را بازتعریف کرد


دونالد ترامپ

در طول کل کنوانسیون ملی جمهوری خواهان (RNC)، یک سوال مدام مطرح می شد: حزب جمهوری خواه برای چیست؟ اینکه این مهمانی متعلق به دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا است، تقریباً غیرقابل انکار است. وسعت نفوذ ترامپ در همه جا مشهود بود، از گوش‌بندهایی که به نشانه همبستگی استفاده می‌شد تا شور و شوق تزلزل ناپذیر جمعیت در سخنرانی طولانی پنجشنبه شب او. RNC مثال زد که تسلط پوپولیستی GOP کامل شده است. در موضوعاتی مانند تجارت، مهاجرت و اتحادهای خارجی، شورش ترامپ قاطعانه بر گارد قدیمی چیره شده است.

با این حال، عناصر حزب جمهوری خواه سنتی دست نخورده باقی مانده اند. برخلاف احزاب پوپولیست راست افراطی در اروپا، حزب جمهوری خواه قاطعانه با دولت رفاه و مالیات مترقی مخالف است. او به حمایت از ممنوعیت سقط جنین ادامه می دهد و موضع سرسخت ضد اتحادیه نشان می دهد. نامزد معاونت رئیس جمهور، سناتور جی. دی. ونس، که قرار است تجسم پوپولیسم طرفدار حزب باشد، 0 درصد از AFL-CIO را در اختیار دارد. در سیاست خارجی، حزب جمهوری‌خواه به شدت انزواگرا نیست: این حزب از افزایش هزینه‌های نظامی و موضع تقابلی در قبال چین حمایت می‌کند و در عین حال اتحادهای نظامی و رژیم تجارت جهانی به رهبری آمریکا را از بین می‌برد.

از نظر ایدئولوژیک، حزب جمهوری خواه موجودیت پیچیده ای است، تلفیقی از اجزای نامتجانس که توسط ترامپ جان گرفته است. این حزب یک حزب فرانکشتاین است که توسط ترامپ و وفادارانش رهبری می‌شود، اما کنترل کامل تمام بخش‌های آن را ندارد. این ائتلاف به قدری جدید است که هنوز در مجموعه ای منسجم از تعهدات سیاسی تثبیت نشده است. ترامپ راه خود را در مورد موضوعات کلیدی مانند دموکراسی، تجارت و مهاجرت پیش می‌برد، در حالی که جناح‌های دیگر هرجا که می‌توانند نفوذ پیدا می‌کنند. نخبگان ثروتمند سیاست های مالیاتی و نظارتی را کنترل می کنند. محافظه کاران اجتماعی بر مسائلی مانند سقط جنین و حقوق دگرباشان جنسی تسلط دارند.

اسنادی مانند پلت فرم RNC و پروژه 2025 بینشی در مورد جاه طلبی های آینده GOP ارائه می دهند. سیاست هایی مانند پایان دادن به استقلال وزارت دادگستری یا پیشنهاد «بزرگترین برنامه اخراج در تاریخ» نشان دهنده نفوذ ترامپ است. با این حال، در مناطقی که دیدگاه های سنتی جمهوری خواه غالب است، نفوذ گارد قدیمی واضح است. بخش آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) پروژه 2025 برای تجارت مناسب است و پلتفرم GOP بر کاهش مقررات و کاهش مالیات اضافی تأکید دارد. پروژه 2025 همچنین از لغو مقرراتی حمایت می کند که تبعیض بر اساس گرایش جنسی، هویت جنسیتی، وضعیت تراجنسیتی و ویژگی های جنسی را ممنوع می کند.

وقتی بین غرایز ترامپ و برنامه های سنتی جمهوری خواهان تضاد وجود دارد، نتایج متفاوت است. ترامپ موقعیت خود را در تجارت تقویت کرده است و حمایت گرایی را به ارتدکس حزب تبدیل کرده است. با این حال، در مورد سقط جنین، تلاش های ترامپ برای نرم کردن موضع حزب نتایج متفاوتی داشته است. به عنوان مثال، او فراخوان ممنوعیت سقط جنین ملی را از پلتفرم حزب جمهوری خواه حذف کرد، اما ممنوعیت سقط جنین همچنان بخش اصلی هویت این حزب است. هم ونس و هم پروژه 2025 از استفاده از قانون قدیمی برای ممنوعیت توزیع میفپریستون، قرص سقط جنین، از طریق پست حمایت می کنند.

بخشی از این سردرگمی ناشی از شخصیت ترامپ است. رامش پونورو، نویسنده محافظه‌کار، خاطرنشان می‌کند که ترامپ فاقد نظم و تمرکز لازم برای مدیریت یک جنبش ایدئولوژیک دقیق است. اهداف ترامپ انعطاف‌پذیر هستند، به راحتی توسط چاپلوسان تحت تأثیر قرار می‌گیرند و سازگاری ندارند. این چرخش موقعیت سیاسی حزب جمهوری خواه را پیچیده می کند.

راست آمریکا همیشه ائتلافی از گروه های مختلف بوده است. پس از جنگ جهانی دوم، محافظه‌کاری «چارپایه سه پا» آزادی‌خواهان بازار آزاد، محافظه‌کاران اجتماعی و شاهین‌های سیاست خارجی بود. این گروه ها اغلب از هم جدا می شدند که منجر به تضادهای ایدئولوژیک می شد. هدف محافظه کاران “دولت کوچک” ایجاد بزرگترین ارتش و پلیس حریم خصوصی جهان بود. محافظه کاری آمریکایی اتحادی بود که موفقیت آن اغلب به رادیکال ها بستگی داشت. گروه های افراطی مانند انجمن جان برچ که در همه جا شاهد توطئه های کمونیستی بودند، با محافظه کاران جریان اصلی برای مبارزه با لیبرال ها همکاری کردند. دیوید آستین والش، مورخ، آن را یک “جبهه مردمی” جناح راست توصیف می کند.

راست افراطی پیشتاز است و پس از آن همجوشی ها. با وجود این تغییر، ائتلاف همچنان یک ائتلاف باقی می ماند. ساختار حزب جمهوری خواه منعکس کننده تاریخ پیچیده آن و جناح های مختلف درون آن است.
حزب جمهوری خواه تحت سلطه ترامپ ائتلافی از عناصر قدیمی و جدید است. نفوذ ترامپ غیرقابل انکار است، اما آرمان های سنتی جمهوری خواهان پابرجا هستند. آینده حزب بستگی به این دارد که این جناح های مختلف چگونه منافع مشترک و متضاد خود را مدیریت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید