جاه طلبی های دریایی ارتش رستگاری به تراژدی ختم شد


اکثر مردم با ارتش رستگاری و فعالیت های خیریه خستگی ناپذیر آن آشنا هستند. فرقی نمی‌کند گروه‌های برنجی آن‌ها در جشنواره‌های تابستانی می‌نوازند یا سرودهای کریسمس را در مراکز شهر اجرا می‌کنند، ارتش رستگاری عنصر اصلی روحیه و سخاوت اجتماعی است. با این حال، تعداد کمی در مورد ارتش رستگاری، یک سرمایه گذاری کوتاه مدت اما هیجان انگیز که در ولز آغاز شد، می دانند. این مقاله ظهور و سقوط ناوگان رستگاری را بررسی می‌کند، پروژه‌ای که از ایمان الهام گرفته شده است، با جاه‌طلبی مشخص شده و در نهایت با بدبختی خنثی شده است.

در سال 1884، ویلیام بوث، بنیانگذار ارتش رستگاری، ابراز تمایل کرد که مأموریت بشارتی خود را به دریا گسترش دهد. تصادفاً، جان کوری، صنعتگر ولزی، می خواست قایق بادبانی بخاری را که برای همسرش خریداری کرده بود، پیاده کند. کوری اس اس آیول را به بوث پیشنهاد کرد و بدین ترتیب ناوگان نجات متولد شد.

استفان اسپنسر، مدیر مرکز میراث بین المللی ارتش رستگاری، توضیح می دهد که اگرچه اقدام کوری بسیار سخاوتمندانه بود، اما او انگیزه های خاص خود را داشت. اسپنسر گفت: «خانواده جان کوری نام خود را به یک گروه برنج بسیار موفق در ولز جنوبی دادند و این خود بسیار مهم است. ما هیچ دلیلی نداریم که در ایمان فداکارانه او شک کنیم، اما با این اقدامات این دلال زغال سنگ و مالک کشتی سعی داشت شهرت خود را تثبیت کند و شیوه زندگی را در کارگران خود القا کند که آنها را هوشیار و سازنده نگه می دارد.

در ژوئن 1885، کشتی SS Iole از اسکله Bute در کاردیف خارج شد و به بندر شورهام در ساسکس رفت و در آنجا برای آماده‌سازی برای پرتاب او در ماه اوت به عنوان گل سرسبد ارتش رستگاری مجدداً تجهیز شد. سه دکل جدید او با رنگ‌های ارتش رستگاری قرمز، آبی و زرد همراه با پرچم‌هایی که روی آن نوشته شده بود “آیا نجات یافتی؟” و «قدوسیت برای خداوند».

استفاده از قایق تفریحی برای مأموریت بشارتی بی توجه نبود. روزنامه Salvation Army The War Cry آن را به عنوان “جواهری کوچک، در تمام اهدافش عالی” و “تقریباً بسیار مجلل برای نجات‌گرایان” توصیف کرد. این روزنامه افزود: ما فکر می‌کنیم که همسرانمان به کمدها و مبل‌هایی که کابین‌ها را تزئین می‌کنند نیاز چندانی ندارند، اما به سختی می‌توان پیانویی را که در سالن نصب می‌شود از دست داد.

اس اس آیول تحت فرماندهی کاپیتان قایق نجات سابق هارتلپول، کاپیتان شرینگتون فاستر، سال بعد را صرف بازدید از سواحل جنوبی انگلستان از کورنوال تا کنت، جزیره وایت و جزایر کانال کرد. مأموریت آنها این بود که “به دنبال هر ژاکت آبی فقیری که دوست دیگری در جهان ندارد، بشتابند، و با رستگاری به سوی قایق ماهیگیران و به سوی کله هر لنج بشتابند.”

اولین فاجعه

با این حال، از همان ابتدا، ارتش نجات دچار شکست هایی شد. استفن اسپنسر گفت: “تا تابستان 1886 اس اس آیول یک کارزار بشارتی را در بنادر شرق انگلیس از جمله Lowestoft در ماه مه و Ipswich در ژوئن انجام می داد.” این فاجعه زمانی رخ داد که آنها برای برگزاری یک سری جلسات با حامیان نجات در هال حرکت کردند. در غروب 11 ژوئن 1886، کشتی بر روی یک میله شنی در هامبر به گل نشست و احتمالاً به لاشه کشتی که چند هفته قبل از آن غرق شده بود، گرفتار شد. SS Iole شروع به گرفتن آب کرد و خدمه مجبور شدند با یک قایق نجات فرار کنند و به سمت ساحل پارو بزنند. صبح روز بعد گزارش شد که “در آب مرده فقط دو یا سه فوت از قیف او دیده می شود.”

جان کوری دوباره به کمک آمد و یک کشتی حتی قدرتمندتر را فراهم کرد، یک قایق تفریحی مسابقه ای 82 فوتی (24.9 متری) که به نام قایق تفنگ نجات معروف شد. او تحت بازسازی ۱۲۰ پوندی در ساوتهمپتون قرار گرفت و یک اتاق جلسه در زیر عرشه تعبیه شد که می توانست بیش از صد نجات غریق را در خود جای دهد.

علیرغم تجربه قبلی، نیروی دریایی نجات خیلی با دقت کاپیتان جدید خود را انتخاب نکرد. سوابق نشان می دهد که رزومه کاپیتان ابوت تیلور نسبتاً غیر الهام بخش بود و او را به سادگی به عنوان “یک ماهیگیر سابق توربی” توصیف می کرد. با این حال، تیم کمپین هماهنگ تری را برای به دست آوردن قلب ها و ذهن ها راه اندازی کرد.

تلاش های جدید و فاجعه نهایی

در کریسمس 1887، وستال در Bute Dock در کاردیف لنگر انداخت، جایی که همه چیز از آنجا شروع شد. آنها با سازماندهی رویدادهایی مانند نمایش های بدلکاری با دوچرخه، سعی کردند مردان را با توسل به علایقشان تغییر شکل دهند. این جشنواره با موفقیت بزرگی همراه بود، اما کمتر از دو ماه بعد، وستال به سرنوشت نسخه قبلی خود دچار شد. او با کشتی دیگری در رودخانه تیمز در لندن برخورد کرد و غیر قابل تعمیر آسیب دید.

هنگامی که به نظر می رسید صبر جان کوری تمام شده بود، ایده ناوگان دریایی نجات ناوگان خود کنار گذاشته شد.

میراث ناوگان نجات

علیرغم بدبختی‌هایی که ناوگان رستگاری را متحمل شد، نفوذ آن به روش‌های غیرمستقیم‌تری ادامه یافت. هیلاری کری، استاد تاریخ امپراتوری و دین در دانشگاه بریستول، خاطرنشان می کند که این سرمایه گذاری الهام بخش بسیاری از مأموریت های خصوصی مسیحی در میان سایر ملوانان بود. پروفسور کری گفت: “جنبش برای ایجاد نهادهای ملی برای رفع نیازهای جسمی و روحی دریانوردان یکی از نتایج بود.” این سازمان‌ها در قرن نوزدهم کمک قابل توجهی به رفاه دریانوردی کردند. میراث جمعی آنها امروز در تلاش های مداوم برای حمایت از رفاه دریانوردان زنده است.”

داستان ناوگان رستگاری گواهی است بر قدرت ایمان، سخاوت و تعهد به یک هدف نجیب، با وجود ناکامی‌های فراوان. این به عنوان یادآور روحیه نوآورانه ای است که مؤسسات خیریه مانند ارتش رستگاری را هدایت می کند و اینکه چگونه حتی سرمایه گذاری های کمتر موفق آنها می تواند تأثیری ماندگار بر جامعه بگذارد. اگرچه کشتی‌های ناوگان رستگاری ممکن است غرق شده باشند، اما مأموریت آنها برای ارائه حمایت معنوی و عملی از نیازمندان همچنان بر فراز جزر و مد تاریخ شناور است.

دیدگاهتان را بنویسید