رئیس جمهور بعدی ایالات متحده به جای دفاع از تایوان، بر تجارت دوجانبه تمرکز کرد


دونالد ترامپ-کامالا هریس

در یک سخنرانی در روز ملی تایوان در 10 اکتبر، رئیس جمهور لای چینگ ته برای دفاع از حاکمیت تایوان موضع قاطعانه ای اتخاذ کرد و جاه طلبی های چین را مقصر دانست و گفت پکن حق ندارد نماینده جزیره خودگردان باشد. سخنرانی او بر عزم تایوان برای مقاومت در برابر هر شکلی از الحاق یا تجاوز توسط سرزمین اصلی چین تأکید کرد. با این حال، این لفاظی سرکش واکنش سریع و خشونت آمیز پکن را برانگیخت که با نمایش بی سابقه نیروی نظامی به اوج خود رسید.

در روزهای پس از سخنرانی لای، ارتش آزادیبخش خلق (PLA) 153 هواپیمای جنگی را برای محاصره و ارعاب تایوان در یک تمرین 24 ساعته فرستاد که نشان دهنده قصد پکن برای تقویت ادعای خود بر جزیره بود. این مانور نظامی بی سابقه به عنوان یک هشدار مستقیم به تایپه و یادآوری آمادگی چین برای تشدید تنش ها در صورت لزوم بود.

ریشه این مخالفت جدید نیست. پکن تایوان را “بخش مقدس و غیرقابل تفکیک” قلمرو چین می داند، موقعیتی تاریخی و ایدئولوژیک که قدمت آن به تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 باز می گردد. با این حال، دیدگاه متفاوتی در مورد جزیره وجود دارد. تایوان به عنوان یک دموکراسی خودگردان با یک سیستم سیاسی جداگانه عمل کرده است و اکثریت جمعیت آن به جای اتحاد مجدد با سرزمین اصلی، از حفظ وضعیت موجود حمایت می کنند. با بدتر شدن روابط بین تنگه‌ای، موضوع تایوان به طور فزاینده‌ای در رقابت ژئوپلیتیکی گسترده‌تر بین چین و ایالات متحده نقش محوری دارد.

اهمیت تایوان در عرصه ژئوپلیتیک جهانی فراتر از ادعاهای ارضی است. این جزیره یک بازیگر کلیدی در اقتصاد جهانی است و به عنوان یک مرکز تولید عمده برای نیمه هادی ها عمل می کند، اجزای حیاتی که همه چیز از تلفن های هوشمند گرفته تا فناوری پیشرفته نظامی را تامین می کند. شرکت تولید نیمه هادی تایوان (TSMC) بر صنعت نیمه هادی جهانی تسلط دارد و این جزیره را در زنجیره تامین فناوری جهانی ضروری می کند. این امر باعث شد تایوان نه تنها از نظر اقتصادی برای ایالات متحده مهم باشد، بلکه از نظر استراتژیک برای منافع جهانی واشنگتن نیز مهم باشد.

علیرغم فقدان روابط دیپلماتیک رسمی بین واشنگتن و تایپه، ایالات متحده روابط غیر رسمی نزدیکی دارد و تامین کننده کلیدی تسلیحات تایوان است. ایالات متحده همچنین از طریق کانال های غیرمستقیم آموزش نظامی و پشتیبانی برای تقویت دفاع تایوان در برابر تهاجم احتمالی چین ارائه کرد. اگرچه فروش تسلیحات تحت دولت های مختلف دارای نوسان بوده است، اما رابطه استراتژیک بدون تغییر باقی مانده است.

جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده چندین بار پیشنهاد کرده است که واشنگتن در صورت تهاجم چین از تایوان دفاع خواهد کرد. با این حال، به دلیل سیاست “چین واحد” ایالات متحده، که پکن را به عنوان دولت قانونی چین در حالی که روابط غیررسمی با تایپه حفظ می کند، چنین تعهداتی عمدا مبهم باقی می ماند. این سیاست که چندین دهه پیش توسعه یافته است، سنگ بنای دیپلماسی آمریکا در منطقه بوده است، اما به طور فزاینده ای توسط قاطعیت چین مورد آزمایش قرار می گیرد.

سوالی که در منطقه وجود دارد این است که آیا چین تلاش خواهد کرد تایوان را به زور تصرف کند؟ پکن به صراحت اعلام کرده است که به دنبال اتحاد مجدد مسالمت آمیز است، اما استفاده از اقدام نظامی در صورت لزوم را رد نکرده است. مانورهای نظامی کنونی در اطراف تایوان به عنوان یادآوری دائمی توانایی های نظامی رو به رشد چین و تمایل این کشور برای ارعاب تایپه است.

اگر چین تهاجمی را آغاز کند، احتمالاً ایالات متحده و احتمالاً دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مانند ژاپن و استرالیا را درگیر می‌کند و درگیری منطقه‌ای بزرگ‌تری ایجاد می‌کند. خطرات برای چین زیاد است. تسلط موفقیت آمیز تایوان می تواند میراث رئیس جمهور شی جین پینگ را مستحکم کند و یک پیروزی تاریخی برای حزب کمونیست رقم بزند. همچنین سلطه چین در منطقه آسیا و اقیانوسیه را تقویت خواهد کرد و ضربه بزرگی به نفوذ آمریکا در منطقه وارد خواهد کرد.

با این حال، هزینه های اقتصادی و سیاسی چنین درگیری بسیار زیاد خواهد بود. دفاع از تایوان، همراه با مداخله احتمالی ایالات متحده، می تواند هر عملیات نظامی را به یک جنگ طولانی و ویرانگر تبدیل کند. علاوه بر این، اثرات اقتصادی درگیری تنگه تایوان در سرتاسر جهان، به ویژه در بخش فناوری، که در آن زنجیره‌های تامین ممکن است به شدت مختل شود، احساس خواهد شد.

با افزایش تنش ها بین تایپه و پکن، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024 می تواند نقش تعیین کننده ای در شکل دادن به آینده تنگه تایوان داشته باشد. در حال حاضر دو نامزد اصلی در حال رقابت هستند: دونالد ترامپ و کامالا هریس. هر کدام رویکردهای متفاوتی را برای سیاست خارجی ایالات متحده ارائه می دهند و هر دو می توانند پیامدهای مهمی برای موضوع چین و تایوان داشته باشند.

دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود اغلب رویکردی تقابل آمیز در قبال چین اتخاذ کرده است. دولت او جنگ تجاری را با پکن به راه انداخته، بر کالاهای چینی تعرفه وضع کرده و به دنبال محدود کردن دسترسی چین به فناوری آمریکایی است. با این حال، ترامپ همچنین خود را فردی معرفی کرده است که می تواند با دشمنان از جمله چین مذاکره کند. رویکرد مبادله ای او به سیاست خارجی اغلب متحدان ایالات متحده را وادار کرده است که تعهد بلندمدت واشنگتن به منافع مشترک امنیتی را زیر سوال ببرند.

وقتی صحبت از تایوان به میان می آید، سابقه ترامپ متفاوت است. در حالی که او فروش تسلیحات به تایوان را افزایش داد، همچنین از این جزیره انتقاد کرد که گفته می شود از تولید نیمه هادی ایالات متحده به هزینه آمریکا سود می برد. تمرکز او بر اقتصاد ایالات متحده و لفاظی‌های گاه انزواگرایانه او سؤالاتی را در مورد اینکه آیا ترامپ در درگیری احتمالی بین تایوان و چین مداخله خواهد کرد یا خیر، ایجاد کرده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که ترامپ ممکن است مایل باشد با پکن به توافقی برسد که حاکمیت تایوان را در ازای منافع اقتصادی برای ایالات متحده، مانند امتیازات تجاری یا سرمایه گذاری از سوی چین، به خطر بیاندازد.

این احتمال عمیقاً تایپه را که به حمایت نظامی و سیاسی ایالات متحده برای مهار جاه طلبی های پکن متکی است، نگران می کند. بازگشت ترامپ به کاخ سفید می تواند به معنای عدم اطمینان بیشتر برای آینده تایوان باشد.

کامالا هریس که اکنون معاون رئیس جمهور ایالات متحده است، خود را به عنوان حامی قوی چندجانبه گرایی و اتحادهای بین المللی معرفی کرده است. تحت ریاست هریس، واشنگتن احتمالا به حمایت از تایوان و احترام به تعهداتش در قبال متحدان آمریکا در منطقه هند و اقیانوس آرام ادامه خواهد داد. رویکرد هریس در سیاست خارجی با رویکرد دولت بایدن که با تقویت روابط با دموکراسی‌های منطقه مانند ژاپن، کره جنوبی و استرالیا به دنبال مقابله با نفوذ چین است، نزدیک است.

در حالی که هریس می تواند ثبات بیشتری را به تایوان ارائه دهد، تجربه سیاست خارجی او نسبتاً محدود است و هنوز مشخص نیست که او چگونه در پویایی پیچیده تنگه تایوان حرکت خواهد کرد. دولت هریس به احتمال زیاد به استراتژی دوران بایدن برای «ریسک زدایی» به جای «کاهش تنش» از چین ادامه خواهد داد. این به معنای حفظ روابط اقتصادی و در عین حال کاهش اتکا به بخش‌های حیاتی مانند فناوری است که در برابر نفوذ چین آسیب‌پذیر هستند. برای پکن، ریاست هریس ممکن است فضایی را برای مذاکره باز کند، اما مسیر روابط آمریکا و چین را به طور چشمگیری تغییر نخواهد داد.

از دیدگاه پکن، انتخابات ایالات متحده پیامدهای مهمی برای استراتژی بلندمدت آن، هم از نظر بهبود اقتصادی و هم از نظر جاه طلبی های آن در تنگه تایوان دارد. شی جین پینگ، رهبر قدرتمند چین، در حال غلبه بر بسیاری از بحران ها است. دولت او با کندی اقتصاد، بدتر شدن بحران مسکن و افزایش اعتراضات در سراسر کشور دست و پنجه نرم می کند. همزمان روابط دیپلماتیک پکن با غرب به دلیل حمایت از روسیه در جنگ اوکراین و اقدامات تهاجمی این کشور در دریای چین جنوبی تیره شده است.

حل مسئله تایوان جایگاه شی جین پینگ را در تاریخ به عنوان رهبر بازگرداننده تمامیت ارضی چین تضمین می کند. با این حال، خطر انزوای بین‌المللی و تحریم‌های اقتصادی مشابه تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه در حال افزایش است. روند تصمیم گیری پکن به دلیل این واقعیت پیچیده است که تایوان فقط یک مناقشه سرزمینی نیست – همچنین عمیقاً با هویت ملی چین و مشروعیت حزب کمونیست گره خورده است.

روابط شی با واشنگتن به این بستگی دارد که چه کسی در سال 2024 کاخ سفید را تصاحب کند. غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ برای پکن هم خطر و هم فرصت ایجاد می کند. از یک سو، تمرکز ترامپ بر معاملات اقتصادی می تواند منجر به سازش در مورد تایوان شود. از سوی دیگر، بازگشت احتمالی او به قدرت می تواند جنگ تجاری را دوباره شعله ور کند و چین را از بازارهای غربی بیشتر منزوی کند.

برعکس، هریس ادامه سیاست فعلی ایالات متحده است که بر ایجاد تعادل در رقابت با چین و در عین حال حفظ اتحادها تاکید دارد. اگرچه هریس به اندازه ترامپ متخاصم نیست، اما همچنان از مهار استراتژیک چین به ویژه در منطقه هند و اقیانوس آرام حمایت خواهد کرد.

تنگه تایوان همچنان یکی از خطرناک ترین نقاط در ژئوپلیتیک بین المللی است. با افزایش فشار نظامی چین بر تایوان و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، خطر تایپه بیشتر از همیشه است. چه در دوران ترامپ و چه در زمان هریس، سیاست ایالات متحده در قبال تایوان در شکل دادن به آینده منطقه حیاتی باقی خواهد ماند.

دیدگاهتان را بنویسید