چین به سرعت در حال تبدیل شدن به رهبر بلامنازع در رقابت جهانی برای انرژی پاک است و مبالغ فوقالعادهای را در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در دهه گذشته سرمایهگذاری کرده است. این فقط یک روند موقت نیست، بلکه یک حرکت استراتژیک با هدف تضمین تسلط در صنعت جهانی چند تریلیون دلاری است. طی پنج سال گذشته، چین در سرمایهگذاری در انرژی پاک از ایالات متحده و اروپا 10 برابر پیشی گرفته است و نتایج خود گویای آن است.
چین بر بخش تولید انرژی های تجدیدپذیر تسلط دارد و 90 درصد از پنل های خورشیدی، بیش از 70 درصد از باتری های لیتیوم یونی و 65 درصد از تمام توربین های بادی در جهان را تولید می کند. این تسلط بر تولید فناوری های کلیدی تجدیدپذیر به چین مزیت قابل توجهی در رقابت کربن زدایی داده است و آن را به عنوان یک بازیگر اصلی در مبارزه با تغییرات آب و هوایی قرار می دهد. در حالی که قرارداد سبز اروپا و قانون کاهش تورم ایالات متحده (IRA) نشان دهنده گام های رو به جلو در سرمایه گذاری در انرژی پاک هستند، هر دو منطقه همچنان در حال جبران هستند.
موفقیت چین
تسلط چین در انرژی های تجدیدپذیر را می توان در سرمایه گذاری های اولیه و برنامه ریزی صنعتی استراتژیک آن جستجو کرد. برخلاف ایالات متحده و اروپا که بحث های سیاسی و اقتصادی اغلب روند انتقال انرژی را کند می کند، چین قاطعانه عمل کرده و روی انرژی های تجدید پذیر شرط بندی کرده است. Tongwei، یک کارخانه تولید پنل های خورشیدی چینی، نمونه بارز این موضوع است. Tongwei با توانایی پاسخگویی به تنهایی 10 درصد از تقاضای جهانی برای پنل های خورشیدی در سال 2023، توانایی منحصر به فرد چین برای افزایش تولید با نرخ های بی سابقه را نشان می دهد.
اما این فقط در مورد مقیاس نیست. این همچنین در مورد سرعت و کارایی است. تاسیسات انرژی تجدیدپذیر چین به طور فزاینده ای مدولار هستند، به این معنی که می توان آنها را به سرعت برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد تکرار کرد. چنین مدولاریتی نه تنها مقیاس پذیری را بهبود می بخشد، بلکه هزینه ها را کاهش می دهد و به رقابت قیمتی چین کمک می کند. اگر تقاضا افزایش یابد، همانطور که در سال های آینده به طور اجتناب ناپذیری افزایش خواهد یافت، چین در موقعیت بهتری برای پاسخگویی به آن خواهد بود.
اهمیت پایگاه تولیدی چین را نمی توان دست کم گرفت. بیشتر زنجیره تامین انرژی پاک جهان در داخل مرزهای آن قرار دارد، به این معنی که چین از مزیت قابل توجهی در پاسخ به تقاضای فزاینده جهانی برخوردار است. در حالی که اروپا و ایالات متحده تلاش های خود را در زمینه انرژی های تجدیدپذیر افزایش می دهند، تسلط چین به این معنی است که بعید است به این زودی موقعیت خود را رها کند.
پیگیری جاه طلبانه چین برای انرژی های تجدیدپذیر در راستای تعهد این کشور برای دستیابی به بی طرفی کربن تا سال 2060 است که در هفتاد و پنجمین مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شد. این تعهد به عنوان کاتالیزوری برای شهرهای چین برای اتخاذ اهداف تهاجمی کربن زدایی عمل کرده است. به عنوان مثال، در پکن و هنگ کنگ، سیاست گذاران از انرژی های تجدیدپذیر و برق رسانی به حمل و نقل به عنوان استراتژی های کلیدی برای دستیابی به اهداف کاهش انتشار محلی حمایت می کنند.
دستور کار ملی به شدت بر انتخاب سیاست های کربن زدایی در سطح شهر تأثیر می گذارد. هزینه های اقتصادی، سهولت اجرا و مزایای اضافی مانند هوای پاک تر و ایجاد شغل، عوامل مهمی هستند که این تصمیمات را هدایت می کنند. این رویکرد از بالا به پایین به شهرهای چین اجازه می دهد تا به سرعت و کارآمدی انرژی های تجدیدپذیر را در ترکیب انرژی خود ادغام کنند و روند انتقال کشور به اقتصاد کم کربن را تسریع کند.
برخلاف ایالات متحده و اروپا که همچنان به سرمایه گذاری هنگفت در فناوری های جذب کربن و انرژی هسته ای به عنوان بخشی از استراتژی های انرژی پاک خود ادامه می دهند، چین عمدتاً بر روی منابع انرژی تجدید پذیر تمرکز کرده است. در حالی که در فناوریهای پاک جایگزین مانند جذب کربن و انرژی هستهای سرمایهگذاری میکند، مقیاس این سرمایهگذاریها در مقایسه با تعهدش به ذخیرهسازی انرژی خورشیدی، بادی و باتری کمرنگ است.
رونق انرژی های تجدیدپذیر و پیامدهای جهانی آن
انقلاب انرژی پاک چین به تنهایی اتفاق نمی افتد. سرمایه گذاری های تهاجمی آن در انرژی های تجدیدپذیر پیامدهای گسترده ای برای چشم انداز انرژی جهانی دارد. فناوری های تجدیدپذیر، به ویژه خورشیدی و بادی، رشد تصاعدی را تجربه می کنند. مطالعات اخیر نشان میدهد که هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این روند نمیتواند با نرخ فعلی ادامه پیدا کند، وجود ندارد که منجر به یک بازار بالقوه چند تریلیون دلاری انرژیهای تجدیدپذیر جهانی در آینده نزدیک میشود.
اینجاست که تسلط چین آشکارتر می شود. چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و باتری در جهان، موقعیت منحصربهفردی برای سرمایهگذاری در این بازار رو به رشد دارد. هر چه تعداد صفحات خورشیدی، باتریها و توربینهای بیشتری مورد نیاز جهان باشد، چین از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی بیشتر سود میبرد.
یکی از دلایلی که انرژی های تجدیدپذیر چنین سرمایه گذاری جذابی است، سطح بالای آموزش است. با تولید بیشتر فناوری های تجدیدپذیر، هزینه تولید کاهش می یابد و یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند. این پدیده که به “یادگیری با انجام دادن” معروف است، هزینه انرژی خورشیدی و بادی را کاهش می دهد و آنها را در بسیاری از نقاط جهان نسبت به سوخت های فسیلی رقابتی تر می کند. توانایی چین در تولید انبوه این فناوری ها نقش مهمی در تسریع این روند داشته است.
علاوه بر این، فناوریهای انرژی تجدیدپذیر چین مدولار هستند و به آنها اجازه میدهد به راحتی در مقیاسهای مختلف، از یک پنل خورشیدی منفرد بر روی پشت بام گرفته تا مزارع بادی بزرگ، به کار گرفته شوند. این انعطافپذیری، همراه با هزینه کمتر، انرژیهای تجدیدپذیر را به گزینهای محبوب برای کشورهایی تبدیل میکند که به دنبال کاهش سریع و مقرون به صرفه ردپای کربن خود هستند.
انقلاب انرژی پاک چین
برای به دست آوردن درک عمیق تر از آنچه که باعث رشد انرژی پاک در چین در سطح محلی می شود، یک مطالعه اخیر از کارشناسان دو شهر بزرگ چین: پکن و هنگ کنگ نظرسنجی کرد. این مطالعه نشان داد که هر دو شهر توسط ترکیبی از سیاست ملی، دوام اقتصادی و مزایای زیستمحیطی هدایت میشوند. پکن و هنگ کنگ، مانند بسیاری دیگر از شهرهای چین، انرژی های تجدیدپذیر را عملی ترین راه حل برای دستیابی به کربن زدایی سریع می دانند.
برقیسازی حملونقل و استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر از اولویتهای اصلی در نظر گرفته میشود. این استراتژیها نه تنها به شهرها کمک میکند تا به اهداف انتشار گازهای گلخانهای خود برسند، بلکه آلودگی هوا را کاهش داده و در بخش انرژیهای تجدیدپذیر شغل ایجاد میکنند. در مقابل، راهحلهای بحثبرانگیزتر مانند جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS) بهعنوان آخرین راهحل در نظر گرفته میشوند که برای انتشار گازهای گلخانهای که کاهش آن دشوار است، در نظر گرفته میشود.
موفقیت چین: سایر کشورها چه کاری می توانند انجام دهند؟
در حالی که تسلط چین بر انرژی های پاک ممکن است غیرقابل حل به نظر برسد، هنوز فرصت هایی برای سایر کشورها برای رقابت در رقابت جهانی انرژی های تجدیدپذیر وجود دارد. ایالات متحده و اروپا، علیرغم هزینه های بیش از حد چین، در سال های اخیر گام های مهمی برای تسریع روند انتقال خود به انرژی های تجدیدپذیر برداشته اند.
هر دو منطقه در حال افزایش سرمایه گذاری در فناوری های پاک هستند، به ویژه در تولید هیدروژن، جذب کربن و وسایل نقلیه الکتریکی. در بریتانیا، محققان گروه اقتصاد سنجی آب و هوا دانشگاه آکسفورد پنج مداخله سیاستی کلیدی را پیشنهاد کردهاند که میتواند به کشور کمک کند تا با انقلاب انرژی پاک چین همگام شود.
- گسترش استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) و استفاده از آنها به عنوان ذخیره سازی غیرمتمرکز برای شبکه.
- افزایش تولید انرژی تجدیدپذیر با مزارع بادی فراساحلی.
- توسعه کشاورزی عمودی و زیرزمینی در مراکز شهری برای کاهش اثرات زیست محیطی تولید مواد غذایی.
- اولویت بندی اقدامات بهره وری انرژی در ساختمان های جدید و موجود.
- طرحهای بلندپروازانه مالی سبز را برای تشویق سرمایهگذاری بخش خصوصی در فناوریهای پاک ایجاد کنید.
این مداخلات سیاستی می تواند به کشورهایی مانند بریتانیا کمک کند تا به “جهش ها” و “تغییرها” لازم برای تسریع گذار به انرژی پاک دست یابند. «اعتصابات» به اقداماتی اشاره دارد که باعث بازخورد مثبت می شود، مانند آموزش عملی در زمینه انرژی های تجدیدپذیر، در حالی که «تغییرها» شامل تغییر اساسی ساختار اقتصاد به نفع فناوری های پاک است. ترکیبی از این دو استراتژی می تواند کربن زدایی سریع در بخش ها را باز کند.
رقابت جهانی برای انرژی پاک با نزدیک شدن به مهلت انتشار صفر سال 2050 تشدید می شود. تسلط چین در تولید انرژی های تجدیدپذیر به این کشور برتری داده است، اما این رقابت هنوز به پایان نرسیده است. همانطور که شهرنشینی همچنان در حال افزایش است و کشورها و شهرهای بیشتری برنامههای خود را برای بهرهوری انرژی صفر اعلام میکنند، نقش انرژیهای تجدیدپذیر در ترکیب انرژی جهانی رشد خواهد کرد.
استراتژی چین برای تولید انبوه و گسترش سریع فناوریهای تجدیدپذیر بسیار مؤثر بوده است، اما سایر کشورها شروع به پیروی از آن کردهاند. قانون کاهش نرخ تورم ایالات متحده، قرارداد سبز اروپا و سایر سیاست های جاه طلبانه آب و هوایی شروع به کاهش شکاف سرمایه گذاری کرده اند.
با این حال، پایگاه تولیدی پیشرفته چین و تسلط تثبیت شده بر زنجیره تامین انرژی های تجدیدپذیر به این معنی است که چین احتمالاً در آینده قابل پیش بینی همچنان رهبر رقابت انرژی پاک باقی خواهد ماند. با گذار جهانی به اقتصاد کم کربن، سیاست گذاران باید رویکرد «از طریق تفکر» را اتخاذ کنند – با تمرکز بر مداخلات کوچک و هدفمند که باعث تغییرات سیستمی بزرگتر می شود. با انجام این کار، جهان قادر خواهد بود تا از پتانسیل کامل منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده کند و به رسیدن به انتشار صفر تا سال 2050 نزدیک شود.