در چشمانداز انرژی جهانی، روسیه در حال بررسی ادغام تولیدکنندگان بزرگ نفت خود است: شرکت دولتی روسنفت، گازپروم نفتا و شرکت خصوصی لوک اویل. اگر این تجمیع پیش برود، نیروگاهی برای تولید نفت ایجاد خواهد کرد که بعد از آرامکوی سعودی از نظر اندازه و نفوذ، با سطح تولید تقریباً سه برابر غول انرژی ایالات متحده، اکسون موبیل، قرار دارد. این تحکیم استراتژیک بر قصد رئیس جمهور ولادیمیر پوتین برای استفاده از منابع انرژی روسیه برای تقویت اقتصاد خود در برابر تحریم های غرب و حمایت از عملیات نظامی جاری روسیه تاکید می کند.
ادغام بالقوه این سه غول انرژی که همگی مشمول تحریمهای ایالات متحده هستند، توجه گستردهای را در میان سهامداران جهانی به خود جلب کرده است و میتواند بهگونهای در بازارهای نفت موج بزند که هم مصرفکنندگان و هم کشورهای وابسته به صادرات نفت روسیه را تحت تأثیر قرار دهد.
اگر روس نفت، گازپروم نفتا و لوک اویل در یک واحد ادغام شوند، روسیه تأثیر قابل توجهی بر بازارهای جهانی انرژی خواهد داشت و به طور مستقیم کنترل پوتین را بر بخش حیاتی برای اقتصاد روسیه تقویت خواهد کرد. مجموع تولید این شرکتها غولپیکری را ایجاد میکند که میتواند بر قیمتهای نفت در سراسر جهان، بهویژه واردکنندگان بزرگی مانند هند و چین، تأثیر بگذارد. چنین تمرکز قدرت به طور بالقوه می تواند به روسیه اهرمی در مذاکرات برای افزایش قیمت صادرات نفت خود بدهد، صادراتی که در بحبوحه افزایش هزینه های نظامی و اقتصاد تحریم های سخت منبع درآمدی حیاتی باقی مانده است.
بر اساس گزارشی از وال استریت ژورنال، آگاهان معتقدند که این بحث توسط مقامات بلندپایه روسیه، از جمله ایگور سچین، رئیس روس نفت و متحد نزدیک رئیس جمهور پوتین هدایت می شود. گزارش شده است که سچین، که مدت ها به عنوان یک چهره مهم در بخش انرژی روسیه شناخته می شود، نقش مهمی در هدایت مذاکرات ادغام برای تضمین موقعیت اقتصادی بهتر برای روسیه داشته است.
در حالی که روسیه دارایی های انرژی خود را مجدداً تنظیم می کند، کشورهای سراسر جهان – به ویژه عربستان سعودی، ایالات متحده، چین و هند – این تحولات را از نزدیک زیر نظر دارند. برای دو بزرگترین واردکننده روسیه، چین و هند، ادغام غول نفتی روسیه میتواند به معنای هزینههای بالاتر باشد، زیرا روسیه میتواند موقعیت مذاکره خود را بیشتر تقویت کند و از هر گونه وابستگی زنجیره تامین که ناشی از تغییر چشمانداز انرژی جهانی است، بهرهبرداری کند.
این ادغام بالقوه بر واکنش روسیه به انزوای اقتصادی از غرب تاکید می کند و به مسکو اجازه می دهد تا روابط خود را با سایر کشورهایی که کمتر تحت تحریم قرار دارند، عمیق تر کند. از طریق چنین تحکیمی، روسیه به دنبال ایجاد یک استراتژی اقتصادی مقاوم در برابر تحریم ها است و دیپلماسی انرژی خود را با بازارهای تازه متنوع در شرق همسو می کند. به طور خاص، محور استراتژیک مسکو به سمت چین و هند، نشان دهنده یک برنامه بلندمدت برای کاهش اثرات تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده و تقویت بیشتر روابط با متحدان غیر غربی است.
در دسامبر 2022، اتحادیه اروپا به همراه گروه 7 سقف قیمتی برای نفت روسیه وضع کردند. این محدودیت که برای محروم کردن مسکو از درآمدی که می تواند از عملیات نظامی این کشور در اوکراین حمایت کند، طراحی شده است، شرکت های غربی را از حمل و نقل یا بیمه نفت روسیه که بالای 60 دلار در هر بشکه می فروشد، باز می دارد. این تحریم دسترسی روسیه به بازارهای اروپایی را محدود کرده و صادرات نفت این کشور را مجبور به جستجوی مقاصد جایگزینی مانند هند و چین کرده است که خارج از محدوده این تحریمها باقی ماندهاند.
با این حال، شکاف در تحریم ها به روسیه اجازه داد تا دسترسی غیرمستقیم به برخی از بازارهای غربی را ادامه دهد. فقدان محدودیت برای فرآورده های نفتی حاصل از نفت روسیه به این معنی است که کشورهایی مانند هند می توانند نفت روسیه را با تخفیف وارد کنند، آن را پالایش کنند و محصولات نهایی را به اتحادیه اروپا صادر کنند. این روند دریچه ای برای درآمدهای نفتی روسیه ایجاد کرد و از صادرات نفت خام روسیه با وجود تحریم ها حمایت کرد.
هند با بهره مندی از تخفیف های عمیق روسیه، به دومین واردکننده بزرگ نفت روسیه تبدیل شده است. صادرات نفت روسیه در حال حاضر حدود 40 درصد از کل واردات هند را به خود اختصاص می دهد – افزایش شدیدی نسبت به کمتر از 1 درصد قبل از درگیری در اوکراین. صنعت پالایش نفت هند از این قیمت پایین تر بهره مند شد و صادرات سوخت آن به اروپا در سه فصل اول سال 2024 58 درصد افزایش یافت. این افزایش عمدتاً از محصولات پالایش شده حاصل از نفت خام روسیه تشکیل شده است، بنابراین به طور ناخواسته به جریان درآمد روسیه کمک می کند تا سقف نفت غرب را دور بزند.
گزارش اخیر مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک (CREA) نشان می دهد که هند در حال حاضر بزرگترین تامین کننده محصولات تصفیه شده به اتحادیه اروپا است. بیشتر این عرضه از پالایشگاههای کلیدی، از جمله Jamnagar و Vadinar (که توسط صنایع Reliance و Nayara Energy تحت حمایت Rosneft اداره میشود) و Mangalore Refinery and Petrochemicals Ltd تامین میشود. این پویایی عواقب ناخواسته تحریمهای اتحادیه اروپا را نشان میدهد که باعث میشود درآمدهای غیرمستقیم به روسیه بازگردد.
چین نیز به همین ترتیب واردات انرژی خود را تغییر داد و از کاهش قیمت نفت در روسیه بهره برد. تنها در سال 2023، چین تقریباً نیمی از صادرات نفت و سوخت روسیه را خریداری کرد و قیمتهای مطلوبی را تضمین کرد که به کاهش هزینه کلی انرژی برای این کشور کمک کرد. از دسامبر 2022 تا 2024، چین تقریباً نیمی از صادرات زغال سنگ روسیه را به خود اختصاص داده است که بیشتر نشان دهنده تقویت روابط انرژی چین و روسیه در واکنش به تحریم های غرب است.
وابستگی فزاینده چین به واردات انرژی روسیه منعکس کننده یک رابطه سودمند متقابل است، به طوری که پکن از هزینه های انرژی کمتر سود می برد و مسکو خریدار قابل اعتمادی برای نفت خود فراهم می کند. با این حال، چین را به عنوان یک بازیگر کلیدی در تعیین ثبات درآمدهای انرژی روسیه قرار می دهد، که می تواند پیامدهایی بر نحوه مذاکره روسیه در مورد قیمت نفت و گاز آینده داشته باشد.
یکی از نگرانیهای اصلی پیرامون ادغام پیشنهادی، تمرکز بیسابقه قدرت است. روسنفت، گازپروم نفتا و لوک اویل در حال حاضر بازیگران مسلط در بازار روسیه هستند و ادغام آنها به طور بالقوه می تواند توازن قدرت در بخش انرژی روسیه را بر هم بزند. منتقدان می گویند که چنین تمرکزی می تواند به رهبرانی مانند ایگور سچین نفوذ نامتناسبی بدهد و منجر به مشکلات حاکمیتی و افزایش رقابت داخلی در صنعت نفت روسیه شود.
علاوه بر این، ادغام ممکن است با مقاومت سهامداران لوک اویل مواجه شود، زیرا خرید آنها به سرمایه قابل توجهی نیاز دارد. گزارشهای مسکو تایمز حاکی از آن است که تأمین منابع مالی کافی برای جبران خسارت این سهامداران میتواند مانع مهمی باشد که دوام ادغام را زیر سؤال میبرد.
توانایی روسیه برای تامین مالی این ادغام عظیم در یک اقتصاد از قبل تحت فشار نامشخص است. تحریم های غرب دسترسی روسیه به منابع مالی بین المللی را محدود کرده است و این کشور را وادار کرده است که بیشتر به چین و جریان های درآمد داخلی تکیه کند. در صورت تکمیل، اتحاد همچنین میتواند تحریمهای تلافی جویانه بیشتری را از سوی غرب ایجاد کند و اقتصاد روسیه را بیشتر منزوی کند و به طور بالقوه آن را به سمت وابستگی اقتصادی به متحدان شرقیاش سوق دهد.
علاوه بر این، یک غول نفتی تلفیقی روسیه می تواند باعث نگرانی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) شود. با سهم بیشتری از عرضه نفت جهان تحت یک سازمان روسی، توازن عرضه و تقاضا میتواند به روشهای غیرقابل پیشبینی تغییر کند و به طور بالقوه قدرت قیمتگذاری اوپک را تضعیف کند و نگرانیهای دیپلماتیک جدیدی بین روسیه و سایر کشورهای صادرکننده نفت از جمله عربستان سعودی ایجاد کند.
اگر این ادغام انجام شود، شرکت بزرگ نفت روسیه قدرت قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر قیمت های جهانی نفت خواهد داشت. تنها یک غول نفتی روسیه میتواند به مسکو اجازه دهد تا عرضه و قیمت نفت خام را بیشتر کنترل کند و فرصتهایی برای اعمال فشار بیشتر بر خریداران عمدهای مانند هند و چین ایجاد کند. این تغییر بالقوه نه تنها می تواند قیمت نفت را برای این کشورها افزایش دهد، بلکه باعث افزایش قیمت بیشتر می شود که بر اقتصاد جهانی تأثیر می گذارد.
چنین سناریویی با دیدگاه بلندمدت پوتین در استفاده از منابع انرژی هم به عنوان راه نجات اقتصادی و هم به عنوان ابزار نفوذ ژئوپلیتیک سازگار است. تشکیل یک مرکز نفتی روسیه می تواند به جبران از دست دادن درآمد از بازار غرب کمک کند و به مسکو اهرم بیشتری برای تضمین قیمت های بالاتر در بازارهای شرقی بدهد.
در سطح ژئوپلیتیک، این تحکیم می تواند نمادی از رویگردانی روسیه از غرب باشد، پیوندی قوی با بازارهای آسیایی که مقاومت در برابر تحریم های غرب را نشان داده اند. در حالی که اروپا به دنبال جایگزینی برای نفت و گاز روسیه است، مسکو به دنبال تعمیق روابط با کشورهایی مانند هند و چین است که تقاضای انرژی و میزان واردات آنها به طور قابل توجهی افزایش یافته است. به ویژه، تلاشهای روسیه برای تضمین قراردادهای بلندمدت نفت و گاز با چین نشاندهنده استراتژی گستردهتر این کشور برای انتقال مرکز ثقل اقتصادی خود به شرق است.
با این حال، در حالی که ادغام می تواند راهی برای دور زدن محدودیت های غربی و تقویت پایگاه اقتصادی روسیه در اختیار روسیه قرار دهد، امکان سنجی نهایی این تلاش همچنان نامشخص است. مذاکرات بین کرملین، روسنفت، گازپروم نفتا و مدیریت لوک اویل همچنان ادامه دارد و هیچ تایید رسمی از برنامههای ادغام وجود ندارد.