در حالی که جهان برای کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم (UNFCCC) یا COP29 در باکو گرد هم میآید، آذربایجان خود را در موقعیتی منحصر به فرد و دشوار میبیند. مانند کشور میزبان سال گذشته، امارات متحده عربی (امارات متحده عربی)، آذربایجان نه تنها یک بازیگر اصلی در تولید سوخت فسیلی است، بلکه کشوری است که به شدت در برابر اثرات تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر است. این ترکیب ویژگیها به آذربایجان دیدگاهی عملگرایانه و عمیقاً در هم تنیده با موضوعاتی که COP29 به آن میپردازد، میدهد. مهمترین آنها نیاز فوری به تامین مالی قوی برای آب و هوا است که در “هدف کمی جمعی جدید” (NCQG) گنجانده شده است، که انتظار می رود جایگزین هدف طولانی مدت اما ناکافی سالانه 100 میلیارد دلاری شود.
تامین مالی آب و هوا همچنان یک مسئله کلیدی در COP29 است. NCQG، که قرار است جایگزین هدف قبلی 100 میلیارد دلاری تعیین شده در اجلاس کپنهاگ در سال 2009 شود، نقطه مرکزی بحث قبل از COP بود. کشورهای در حال توسعه استدلال کرده اند که هدف باید تریلیون ها باشد و به نیاز فوری به حمایت مالی برای انطباق با اثرات آب و هوا و اجرای سیستم های انرژی پایدار اشاره می کند. با این حال، کشورهای ثروتمند نسبت به افزایش قابل توجه تعهدات خود ابراز بی میلی کرده اند که منجر به مذاکرات پرتنش پیش از اجلاس شده است.
تاریخچه رسیدن به هدف 100 میلیارد دلاری چالش های تامین مالی آب و هوا را نشان می دهد. اگرچه این تعهد تنها در سال 2022 محقق شد، اما پس از چندین بار تمدید، هنوز نیازهای مالی واقعی شناسایی شده توسط کشورهای در حال توسعه را برآورده نمی کند. بر اساس گزارش سازمان ملل، کشورهای در حال توسعه سالانه به بیش از 2 تریلیون دلار برای اجرای اقدامات مهم آب و هوایی، از جمله طرح های تاب آوری، پروژه های سازگاری و تحول انرژی نیاز دارند. اما علیرغم جاه طلبی هایی که در مذاکرات مختلف COP بیان شد، بودجه مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف تا حد زیادی تئوری باقی مانده است.
همانطور که COP29 آشکار می شود، یکی از چالش های اصلی تبدیل این نظریه به تعهدات قابل اجرا خواهد بود. دستیابی به اجماع در مورد NCQG میتواند جریانهای مالی بیسابقهای را در اقدامات اقلیمی تسریع کند، اما این امر مستلزم غلبه بر مقاومت قابل توجه و غلبه بر موانع است.
برای آذربایجان، COP امسال فرصتی برای برجسته کردن مشخصات انرژی منحصر به فرد خود و چالش های انتقالی که با آن مواجه است فراهم می کند. با توجه به اینکه نفت و گاز بیش از 90 درصد صادرات آن را تشکیل می دهد، آذربایجان به شدت به سوخت های فسیلی وابسته است. در عین حال، دولت متعهد شده است که سهم انرژی های تجدیدپذیر را در ترکیب انرژی خود افزایش دهد و تا سال 2030 30 درصد را هدف قرار دهد، از 20 درصد فعلی که بیشتر انرژی آبی است.
برای دستیابی به این اهداف، آذربایجان چندین پروژه انرژی خورشیدی و بادی را راه اندازی کرده و سرمایه گذاری هایی را از غول های انرژی های تجدیدپذیر جهانی جذب کرده است. با این حال، لابی همزمان آن برای افزایش صادرات گاز به اتحادیه اروپا (EU) یک پارادوکس است. تعهد دوگانه به گسترش صادرات سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر، منعکسکننده انتخابهای دشواری است که کشورهای صادرکننده انرژی باید هنگام دور شدن از سوختهای فسیلی انجام دهند.
انتقال انرژی در آذربایجان نه تنها یک مشکل فنی، بلکه یک موضوع بقای سیاسی و اقتصادی است. با توجه به تقاضای جهانی برای نفت و گاز، که آژانس بین المللی انرژی (IEA) پیش بینی می کند تا سال 2030 به اوج خود برسد، کشورهایی مانند آذربایجان با فشار برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود مواجه هستند. این احتمالاً شامل تجدید ساختار داخلی قابل توجه، سرمایهگذاریهای جدید در انرژی پاک و متعادل کردن دقیق منافع رقیب در عصری است که وابستگی به سوختهای فسیلی به طور فزایندهای یک چالش است.
سیستم انرژی جهانی دستخوش تحولی در مقیاس و سرعت بیسابقهای است. در سال 2023، استقرار خورشیدی به 347 گیگاوات (GW) خیرهکننده رسید که بر شتاب انرژیهای تجدیدپذیر تأکید میکند. انتظار میرود تا سال 2027، انرژی خورشیدی، که با راهحلهای ذخیرهسازی انرژی تکمیل میشود، ارزانترین منبع برق در بیشتر مناطق جهان باشد، که باعث میشود شرایط اقتصادی انرژیهای تجدیدپذیر قویتر از همیشه باشد.
برای اولین بار، رشد انرژی پاک تقریباً تمام نیازهای جدید برق را برآورده می کند. این تغییر باعث کاهش مستمر استفاده از زغال سنگ در سراسر جهان شده است و انتظار میرود که سایر سوختهای فسیلی با تطبیق اقتصادها و بخشهای انرژی با واقعیتهای جدید، همین روند را دنبال کنند. به عنوان مثال، چین در مسیر تولید انرژی خورشیدی بیشتر از کل تقاضای برق فعلی ایالات متحده تا اوایل دهه 2030 قرار دارد و این امر بر پویایی در حال تغییر انرژی جهانی تاکید دارد.
با این حال، این تحول همچنین چالش های مهمی را به همراه دارد. ارتقاء زیرساخت شبکه برای تطبیق منابع انرژی تجدیدپذیر متناوب مانند باد و خورشید یک چالش بزرگ است. زنجیرههای تامین مواد معدنی مهم مانند لیتیوم، کبالت و عناصر خاکی کمیاب باید گسترش یافته و متنوع شوند، زیرا اجزای ضروری پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و باتریها هستند. علاوه بر این، پیامدهای اجتماعی این تغییر عمیق است. جوامع و کشورهایی که به تولید شغل و درآمد حاصل از سوختهای فسیلی وابسته هستند، با آیندهای مبهم روبرو هستند. پرداختن به نیازهای این جمعیتهای آسیبپذیر برای دستیابی به «انتقال عادلانه» که هیچکس را پشت سر نمیگذارد، حیاتی است.
سازمان COP29 آذربایجان را در کانون توجه جهان قرار می دهد و به آن بستری برای نشان دادن پیشرفت خود در یکپارچه سازی منابع انرژی تجدیدپذیر و در عین حال مبارزه با وابستگی خود به سوخت های فسیلی ارائه می دهد. با این حال، آذربایجان به عنوان یک صادرکننده انرژی باید با یک سوال اساسی روبرو شود: آیا میتواند همزمان با ادامه سرمایهگذاری در زیرساختهای سوخت فسیلی، اقدامات اقلیمی را رهبری کند؟
موقعیت استراتژیک آذربایجان به عنوان پلی بین آسیا و اروپا، آن را به یک بازیگر مهم در بازارهای انرژی منطقه ای تبدیل می کند، اما مسیر آن را به سمت آینده ای با کربن پایین نیز پیچیده می کند. در سالهای اخیر، دولت با سرمایهگذاری در مزارع بادی و خورشیدی، گامهایی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر برداشته است. با این حال، همچنان با احتیاط صادرات گاز سودآور خود را کاهش می دهد، به خصوص که اروپا به دنبال جایگزین هایی برای عرضه گاز روسیه است.
برای آذربایجان، COP29 یک چهارراه است. این کشور می تواند از نفوذ خود برای حمایت از یک انتقال پایدار استفاده کند یا اینکه با تغییر تقاضای جهانی انرژی به سمت انرژی های تجدیدپذیر، به خطر بیفتد. تصمیمات اتخاذ شده در باکو می تواند سابقه ای برای نحوه مدیریت کشورهای تولید کننده انرژی در انتقال خود ایجاد کند.
اهمیت NCQG را نمی توان اغراق کرد. انتقال به انرژی های تجدیدپذیر نیازمند تامین مالی قابل توجهی است، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه که فاقد منابع مالی برای انتقال انرژی خود هستند. هدف NCQG ایجاد پایهای است که بتواند تریلیونها دلار مورد نیاز را برای حمایت از سازگاری، انعطافپذیری و انتقال کم کربن در این کشورها بسیج کند.
با این حال، روند مذاکره مملو از پیچیدگی است. کشورهای توسعه یافته که انتظار می رود بیشتر بار مالی را متحمل شوند، نگران پیامدهای اقتصادی چنین تعهد بزرگی هستند. در مقابل، کشورهای در حال توسعه استدلال می کنند که بدون حمایت اساسی نمی توانند به اهداف اقلیمی دست یابند و با اختلالات اجتماعی و اقتصادی ناشی از تغییرات اقلیمی کنار بیایند.
انتظار می رود NCQG با ایجاد اهداف روشن و قابل اندازه گیری و مکانیسم های پاسخگویی به این اختلاف نظرها رسیدگی کند. در صورت موفقیت، میتواند زمینه را برای توزیع عادلانهتر منابع مالی آب و هوا فراهم کند و به کشورهای در حال توسعه اجازه دهد بدون اتکا به سوختهای فسیلی مستقیماً به سیستمهای انرژی پاک روی آورند.
اقدام اقلیمی فراتر از کمک های مالی است. این امر مستلزم پرداختن به مسائل سیستمی است که بر سرعت و پایداری انتقال انرژی تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، کشورهای وابسته به سوختهای فسیلی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود به کمک نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که جمعیت آنها بار عمده انتقال را متحمل نمیشوند. علاوه بر این، زنجیرههای تامین جهانی برای اجزای انرژی تجدیدپذیر باید تقویت شوند تا از تنگناها و آسیبپذیریهایی که میتوانند مانع پیشرفت شوند، جلوگیری شود.
همکاری بین المللی برای غلبه بر این موانع ضروری است. در این زمینه، COP29 نه تنها بر تعهدات مالی، بلکه بر ایجاد چارچوبی برای به اشتراک گذاری دانش، انتقال فناوری و همسویی سیاست ها تمرکز خواهد کرد. یک توافق جهانی که تلاشهای مشترک را ترویج میکند، میتواند پیشرفت را تسریع کند و تضمین کند که کشورها به تنهایی اهداف آب و هوایی را دنبال نمیکنند.
COP29 در باکو لحظه مهمی در گفتگوهای جهانی آب و هوا است. چالشها بزرگ هستند، اما فرصتها نیز بزرگ هستند. همانطور که انرژی های تجدیدپذیر در دسترس تر و مقرون به صرفه تر می شوند، جهان در نقطه اوج قرار می گیرد. سوال دیگر این نیست که آیا ما به سمت آینده ای کم کربن حرکت خواهیم کرد، بلکه این است که چقدر سریع و منصفانه می توانیم این تغییر را انجام دهیم.
با گسترش مذاکرات، نتیجه COP29 می تواند مسیر اقدامات آب و هوایی را برای دهه آینده شکل دهد. یک NCQG قوی، همراه با چارچوب هایی که نیازهای ساختاری یک گذار عادلانه را برطرف می کند، می تواند راه را برای پیشرفت قابل توجهی هموار کند. موفقیت در باکو سیگنال قدرتمندی را ارسال خواهد کرد که جامعه جهانی متعهد به مقابله با تغییرات اقلیمی، حتی در مواجهه با چالشهای جدی است.