اقتصاد چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، با کاهش تورم مصرفکننده در ماه اکتبر، همچنان با تقاضای ضعیف مواجه است که نشان میدهد برای احیای فعالیت مصرفکننده و تثبیت بازار، حمایت از سیاستهای مستمر لازم است. داده های رسمی منتشر شده توسط اداره ملی آمار (NBS) در روز شنبه نشان داد که شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) که معیار اصلی تورم است، در مقایسه با افزایش 0.4 درصدی در سپتامبر، تنها 0.3 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است. دادههای جدید کمتر از 0.4 درصد پیشبینیشده در نظرسنجی اخیر بلومبرگ از اقتصاددانان است که نشاندهنده مبارزه مداوم چین با رکود اقتصادی است.
این اعلامیه پس از تلاش مقامات چینی برای کاهش فشار اقتصادی، به ویژه مربوط به بحران طولانی در بخش املاک و کاهش اعتماد مصرف کننده، منتشر شد. در حالی که اقتصاد جهانی با فشارهای تورمی بالایی مواجه است، چین همچنان با روندهای کاهش تورم مداوم، یک کشور دورتر باقی میماند که تحلیلگران اقتصادی را بر آن میدارد که در مورد نیاز به اقدامات محرک قویتر با هدف افزایش تقاضای مصرفکننده نگران باشند.
در زمانی که کشورهای سراسر جهان با تورم بالا دست و پنجه نرم می کنند و تلاش می کنند قیمت های سرسام آور را کنترل کنند، چین با مشکل معکوس یعنی تورم مداوم پایین یا حتی منفی دست و پنجه نرم می کند. در حالی که تورم در ایالات متحده، اروپا و سایر کشورهای توسعه یافته در بحبوحه مشکلات زنجیره تامین مرتبط با بیماری همه گیر و بحران های انرژی افزایش یافته است، نرخ تورم چین همچنان پایین است که منعکس کننده چالش های داخلی منحصر به فرد، از جمله بحران پیچیده املاک و مستغلات و کاهش هزینه های مصرف کننده است.
در سال 2023، چین چهار ماه متوالی کاهش تورم را تجربه کرد و قیمتهای مصرفکننده در ژانویه بیشترین کاهش را در 14 سال گذشته داشت. این روند نزولی ادامه یافته است و آخرین ارقام مربوط به ماه اکتبر حاکی از مشکل جدی تر فشارهای کاهش تورم است که در صورت عدم رسیدگی موثر می تواند رشد اقتصادی بلندمدت را متوقف کند.
کاهش CPI در تضاد با چالش های پیش روی کشورهای غربی است و ساختار منحصر به فرد چشم انداز اقتصادی چین را برجسته می کند. در چین، مصرف حدود 38 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، که این رقم کمتر از اکثر کشورهای توسعه یافته است، جایی که مخارج مصرف کننده بخش بزرگی از اقتصاد را تشکیل می دهد. بنابراین، حتی تغییرات تورمی اندک نیز پیامدهای خارق العاده ای بر فعالیت داخلی و اعتماد اقتصادی دارد.
بخش املاک و مستغلات که مدتها سنگ بنای اقتصاد چین به حساب میآمد، در حال حاضر دچار آشفتگی است. این بخش که نزدیک به 25 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، بیش از یک سال است که در حال کاهش است زیرا توسعه دهندگان بزرگ زیر بار افزایش بدهی و اشباع در بازار دست و پنجه نرم می کنند. پیشفرضهای پرمخاطب، از جمله توسط غولهای املاک و مستغلات مانند اورگراند، این نگرانی را ایجاد کرده است که تأثیر اقتصادی ممکن است فراتر از این بخش باشد و هزینههای خانوار و اعتماد سرمایهگذاران را محدود کند.
بحران املاک و مستغلات تأثیر قابل توجهی بر احساسات مصرف کننده و رفتار هزینه کرد و به رشد آهسته تورم کمک کرد. خانوارهای چینی که بسیاری از آنها بخش قابل توجهی از ثروت خود را به سرمایه گذاری در املاک و مستغلات وابسته اند، به دلیل ترس از کاهش قیمت مسکن و بی ثباتی مالی احتمالی، تمایلی به افزایش هزینه ها ندارند. در نتیجه تقاضا برای کالاها و خدمات تضعیف شد که منجر به تورم پایین شد.
در پاسخ به این چالش های اقتصادی فزاینده، مقامات چینی سیاست های مختلفی را با هدف تحریک فعالیت های اقتصادی و افزایش تقاضای مصرف کننده معرفی کرده اند. اقدامات اخیر دولت شامل کاهش نرخ بهره، کاهش برخی محدودیت ها در خرید خانه و پیشنهاد کاهش بدهی دولت محلی برای افزایش هزینه های بودجه است.
درست یک روز قبل از انتشار داده های تورم، قانونگذاران چینی برنامه بلندپروازانه ای را برای کاهش بدهی دولت محلی اعلام کردند که به طور بالقوه منابع بیشتری را برای زیرساخت ها و هزینه های اجتماعی آزاد می کند. این می تواند تا حدودی به اقتصاد محلی در حال مبارزه کمک کند و راه را برای افزایش هزینه های مصرف کننده هموار کند. علیرغم این اقدامات، برخی از تحلیلگران می گویند که تلاش های دولت فاقد برنامه های اجرایی دقیق است که باعث ایجاد عدم اطمینان در مورد اثربخشی و طول عمر این سیاست می شود.
پیچیده تر کردن وضعیت تورم چین، روند کاهش تورم در قیمت کارخانه ها یا قیمت های تولید کننده است که در ماه اکتبر 2.9 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش یافت، که نسبت به کاهش 2.8 درصدی سپتامبر افزایش اندکی داشت. کاهش مداوم قیمتهای کارخانه که از اواخر سال 2022 آغاز شد، نشاندهنده تقاضای ضعیف برای محصولات چینی در داخل و خارج از کشور است.
قیمت کارخانه اغلب به عنوان شاخص اصلی تورم مصرف کننده در نظر گرفته می شود. هنگامی که این قیمت ها کاهش می یابد، شرکت ها ممکن است مجبور به کاهش هزینه ها شوند که منجر به کاهش دستمزدها یا اخراج کارکنان می شود که به نوبه خود قدرت خرید مصرف کننده را کاهش می دهد. این چرخه فشارهای کاهش تورم، اگر کنترل نشود، می تواند اثر تجمعی بر اقتصاد داشته باشد و چشم انداز رشد را در طول زمان خفه کند.
در مواجهه با چالشهای کاهش تورم، لی چیانگ، نخستوزیر چین اخیرا نسبت به دستیابی به هدف رشد سالانه حدود 5 درصدی این کشور تا سال 2024 ابراز خوشبینی کرده است. این اعلام با وجود گزارشی منتشر شد که نشان میداد رشد تولید ناخالص داخلی چین در سه ماهه سوم سال 2024 پایینترین نرخ در 18 ماه گذشته بوده است. اعتماد نخست وزیر لی نشان دهنده اعتماد دولت به این است که مداخلات سیاستی و تعدیل ساختاری نتایج مثبتی را در ماه های آینده به همراه خواهد داشت، اگرچه برخی از اقتصاددانان همچنان شک دارند.
انتظار می رود سیاست گذاران اقتصادی چین ثبات و رشد داخلی را در اولویت قرار دهند زیرا این کشور به دوره بحرانی عدم اطمینان اقتصادی جهانی نزدیک می شود که با بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید برجسته شده است. ترامپ که به دلیل موضع تقابلآمیز خود در مورد روابط تجاری آمریکا و چین شناخته میشود، قول داده است که تعرفهها را دوباره بر کالاهای چینی اعمال کند، اقدامی که میتواند به طور جدی بخشهای صادرات محور چین را تحت تأثیر قرار دهد.
فشارهای کاهش تورم آشکار شده در آخرین داده ها، تماس کارشناسان اقتصادی را برای رویکردی هدفمندتر به محرک ها که بر مخارج مصرف کننده متمرکز است، برانگیخته است. ژیوی ژانگ، اقتصاددان ارشد در Pinpoint Asset Management، بر نیاز به اقدامات محرک با هدف مستقیم بخش مصرف تاکید کرد و هشدار داد که محرک های عمومی می تواند بدون پرداختن به مشکل اساسی تقاضای ضعیف مصرف کننده منجر به مازاد ظرفیت و ناکارآمدی شود.
ژانگ استدلال میکند که حمایت مستقیم از خانوارها و اقداماتی برای تقویت اعتماد مصرفکننده برای احیای موتور اقتصادی چین حیاتی است. با تحریک تقاضای داخلی، دولت میتواند مسیر رشد پایدارتری را ارتقا دهد و خطر چرخه طولانیمدت کاهش تورم را کاهش دهد.
با نگاهی به آینده، دولت چین با یک عمل متعادل کننده ظریف بین تحریک رشد اقتصادی و حفظ ثبات روبرو است. ادامه کاهش نرخ تورم مصرف کننده بر نیاز به تغییر در استراتژی اقتصادی تاکید می کند که بر رشد مصرف کننده به جای صادرات و سرمایه گذاری در املاک و مستغلات تاکید بیشتری دارد.
اگر سیاست گذاران چین موفق به اجرای اقدامات محرک موثر و بازگرداندن اعتماد مصرف کننده شوند، اقتصاد این کشور ممکن است به تدریج به یک مدل متعادل تر و پایدارتر تبدیل شود. این رویکرد احتمالاً شامل ترکیبی از سیاست های کوتاه مدت – مانند کاهش نرخ بهره و تشویق خرید خانه – و اصلاحات بلندمدت با هدف افزایش ثروت و درآمد خانوار است.
کارشناسان توافق دارند که افزایش قدرت مخارج یکی از اجزای اصلی استراتژی اقتصادی چین در حرکت رو به جلو خواهد بود. اقدامات بالقوه برای دستیابی به این هدف می تواند شامل کاهش مالیات برای خانوارهای کم درآمد و متوسط، مشوق برای خریداران مسکن و بهبود برنامه های رفاهی، به ویژه در آموزش، مراقبت های بهداشتی و مستمری باشد.
مسیر اقتصادی چین با توجه به نقش اصلی آن در تجارت بینالمللی و زنجیره تامین اهمیت جهانی دارد. یک دوره طولانی کاهش تورم در چین میتواند اثر موجی بر بازارهای جهانی داشته باشد و بر قیمت کالاها، حجم معاملات و احساسات سرمایهگذاران تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، چین که بزرگترین مصرف کننده فلزات در جهان است، می تواند تقاضای جهانی برای این منبع را کاهش دهد که می تواند بر صادرکنندگان کشورهایی مانند استرالیا و برزیل تأثیر بگذارد.
همچنین، از آنجایی که چین با افزایش بالقوه تنش های تجاری با ایالات متحده دست و پنجه نرم می کند، چشم انداز اقتصاد جهانی می تواند با مذاکره مجدد کشورها در مورد سیاست ها و اتحادهای تجاری تغییر شکل دهد. اقتصاددانان از نزدیک شاهد انتخابات آتی آمریکا هستند زیرا تغییر در سیاست تجاری تحت دولت ترامپ می تواند مشکلات اقتصادی چین را تشدید کند.