چین در یک تبادل دیپلماتیک معروف پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را تبریک گفت. به گفته وزارت خارجه چین، نامزد جمهوری خواه برای پیروزی بر رقیب دموکرات، کامالا هریس، آرزوهای خوبی از پکن دریافت کرد. در حالی که جهان واکنش رهبران جهان را تماشا می کرد، واکنش سریع چین در تضاد آشکار با تاخیر آن در سال 2020 برای به رسمیت شناختن پیروزی جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا بود.
منابع از جمله سی ان ان گفتند که ترامپ و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین روز چهارشنبه در طی یک تماس تلفنی با یکدیگر خوش و بش کردند که طی آن شی به طور شخصی تبریک گفت. این تماس، به همان اندازه که مختصر و نمادین است، منعکس کننده روابط چند لایه و اغلب پرتنش بین ایالات متحده و چین است، دو ابرقدرت که تعامل آنها پویایی جهانی را در همه چیز از تجارت گرفته تا فناوری، حقوق بشر و اتحادهای بین المللی تعریف می کند.
واکنش سریع چین به پیروزی ترامپ در انتخابات که از طریق سخنگوی وزارت خارجه اعلام شد، بر احترام پکن به “انتخاب مردم آمریکا” و تمایل این کشور برای به رسمیت شناختن فوری نتیجه تاکید کرد. این سخنگو اواخر روز چهارشنبه گفت: ما به انتخاب مردم آمریکا احترام می گذاریم و انتخاب آقای ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده را تبریک می گوییم. این واکنش نشان دهنده تغییر قابل توجهی از رویکرد پکن در سال 2020 است، زمانی که پکن در به رسمیت شناختن پیروزی جو بایدن در میان چالش تسلیم ناپذیر ترامپ در برابر نتایج تردید داشت.
رویکرد کنونی پکن نشاندهنده محاسبات پیچیدهای در روابط خود با ایالات متحده است که هدف آن نشاندهنده باز بودن کانالهای دیپلماتیک است، حتی در شرایطی که موضوعات بحثانگیز مانند تجارت و موقعیت نظامی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام به چشم میخورد. کارشناسان معتقدند که تصمیم چین برای تبریک سریع به ترامپ نیز ممکن است تصدیق تاکتیکی چالش ها و مزایای دوجانبه در خطر باشد.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید خبر از احتمال احیای جنگ تجاری او در سال 2018 می دهد، یک بن بست اقتصادی طولانی مدت که منجر به اعمال تعرفه های متقابل و تحریم ها بر صدها میلیارد دلار کالا از هر دو کشور شده است. با توجه به نگرانیها در مورد سرقت مالکیت معنوی، انتقال اجباری فناوری و افزایش کسری تجاری، رئیسجمهور سابق تلاش کرده است چین را برای مذاکره مجدد در مورد شرایط تجاری مطلوبتر برای ایالات متحده تحت فشار قرار دهد.
ترامپ در لفاظی های مبارزات انتخاباتی خود به موضع سخت گیرانه تری در مورد تجارت با چین اشاره کرده و تهدید کرده است که در صورت لزوم تعرفه های واردات چین را تا 60 درصد افزایش خواهد داد. تحلیلگران هشدار دادهاند که چنین تعرفههایی میتواند تجارت بین دو اقتصاد بزرگ جهان را فلج کند و به شدت بر اقتصاد وابسته به صادرات چین تأثیر بگذارد و بر فشارهای اقتصادی که قبلاً به دلیل بهبود کند آن پس از همهگیری احساس میشد، بیفزاید.
موضع ترامپ در قبال چین با سیاست قبلی او «اول آمریکا» که به دنبال افزایش تولید داخلی و محدود کردن اتکا به واردات چین بود، مطابقت دارد. اما با توجه به نگرانیها در مورد تورم و آسیبپذیری زنجیرههای تامین ایالات متحده، تأثیر بالقوه آن بر مصرفکنندگان آمریکایی میتواند قابل توجه باشد و به قیمتهای بالاتر برای کالاهای ضروری منجر شود. اقتصاددانان هشدار میدهند که اگر سیاستهای تجاری تهاجمی ترامپ تأثیر منفی بگذارد، هر دو اقتصاد ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند.
پویایی تازه بین ایالات متحده و چین در دوران ترامپ احتمالاً شامل نظارت بیشتر بر شرکت های چینی فعال در ایالات متحده و سیاست های سخت تر در مورد حریم خصوصی داده ها و مالکیت معنوی می شود. ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود، غول های فناوری چینی مانند هوآوی و تیک تاک را به دلیل نگرانی های امنیتی در مورد دسترسی بالقوه دولت چین به داده های کاربران، تحت فشار قرار داد. او همچنین بر «انفصال» دو اقتصاد فشار آورد و از شرکتهای آمریکایی خواست تا زنجیرههای تأمین را از چین به ایالات متحده یا کشورهای متحد خود بازگردانند.
واکنش چین به این اقدامات اندازهگیری شده است، اما در سالهای اخیر پکن به دنبال استقلال فنآوری خود، با تمرکز بر تقویت صنعت نیمهرسانا و کاهش اتکای خود به واردات آمریکا، افزایش داده است. این تغییر استراتژیک نشان میدهد که چین تنشهای آینده را پیشبینی میکند و برای اقتصاد خودکفاتر و پایدارتر آماده میشود، حتی اگر به معنای تحمل درد اقتصادی کوتاهمدت باشد.
فراتر از تجارت، انتظار می رود که ایالات متحده و چین به رقابت استراتژیک خود در منطقه آسیا و اقیانوسیه، به ویژه در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان ادامه دهند. ترامپ به طور مداوم در مورد حمایت خود از تایوان، جزیره ای دموکراتیک که چین آن را یک استان جدایی طلب می داند، صریح بوده است. حمایت او از فروش تسلیحات به تایوان و استقرار نیروهای دریایی آمریکا در منطقه میتواند تنشها با چین را تشدید کند که با افزایش فعالیتهای نظامی در اطراف تایوان واکنش تلافیجویانه انجام داده است.
علاوه بر این، تداوم حضور ارتش ایالات متحده در دریای چین جنوبی، یک آبراه حیاتی برای تجارت جهانی، مدتها محل مناقشه بوده است. ادعاهای ارضی چین در این منطقه منجر به افزایش نظامی شدن از جمله ساخت جزایر مصنوعی مجهز به امکانات نظامی شده است. موضع قاطعانه ترامپ در قبال جاه طلبی های منطقه ای چین می تواند نشان دهنده ادامه این سیاست باشد و احتمالاً تنش های نظامی بین ایالات متحده و چین را تشدید می کند و خطر درگیری های دریایی را افزایش می دهد.
علاوه بر تایوان، اتحاد ایالات متحده با بازیگران منطقه ای مانند ژاپن، کره جنوبی و استرالیا می تواند به عنوان وزنه تعادلی برای نفوذ چین باشد. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود، تقویت این اتحادها را برای ایجاد یک جبهه متحد علیه چین، به ویژه از نظر پایداری اقتصادی و امنیت منطقه ای، پیشنهاد کرد. چنین اقداماتی احتمالاً مورد توجه پکن قرار خواهد گرفت که این مشارکت ها را تلاشی برای مهار رشد خود می داند.
تشدید مجدد جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین پیامدهای گسترده ای نه تنها برای این دو کشور، بلکه برای اقتصاد جهانی نیز خواهد داشت. جنگ تجاری 2018 پتانسیل چنین تنشهایی را برای مختل کردن زنجیرههای عرضه جهانی، افزایش هزینهها برای کسبوکارها و تأثیرگذاری بر مصرفکنندگان در سراسر جهان نشان داد. با این حال، این بار خطرات حتی بیشتر شده است زیرا اقتصاد جهانی با تأثیرات همهگیری COVID-19، نگرانیهای تورم و بحران انرژی در حال تقلا است.
اگر ترامپ همان طور که تهدید کرده است، مالیات 60 درصدی بر واردات چین اعمال کند، عواقب آن می تواند برای بخش تولید چین که در حال حاضر با سطوح بالای بدهی و تقاضای ضعیف دست و پنجه نرم می کند، ویرانگر باشد. تحلیلگران هشدار می دهند که رشد اقتصادی چین که در سال های اخیر به طور قابل توجهی کاهش یافته است، ممکن است با شکست های بیشتری مواجه شود که می تواند منجر به افزایش بیکاری و ناآرامی های اجتماعی شود.
برای ایالات متحده، تعرفه های بالاتر احتمالاً قیمت کالاها و مواد مصرفی را افزایش می دهد، نگرانی های تورمی را افزایش می دهد و فشار بیشتری را بر خانواده های آمریکایی وارد می کند. با این حال، سیاستهای تجاری ترامپ میتواند فرصتهایی را برای تولیدکنندگان آمریکایی ایجاد کند زیرا تولید داخلی میتواند در برابر واردات چین رقابتیتر شود. با این حال، دستیابی به تغییرات قابل توجه در زنجیره تامین زمان می برد و نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی در زیرساخت های داخلی و توسعه نیروی کار دارد.
رقابت بین ایالات متحده و چین همچنین انعطاف پذیری سازمان های بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) را که در جنگ تجاری قبلی برای میانجی گری تلاش می کرد، آزمایش خواهد کرد. انتقاد ترامپ از نهادهای چندجانبه، همراه با عدم تمایل او به مشارکت در معاملات تجاری چند ملیتی، نگرانیهایی را در مورد آینده همکاری جهانی در حل و فصل اختلافات تجاری ایجاد کرده است.
متحدان اروپایی، که بسیاری از آنها نسبت به نفوذ چین محتاط هستند، اما به اقتصاد آن نیز وابسته هستند، ممکن است خود را در میانه راه بیابند. اتحادیه اروپا رویکرد محتاطانه ای را در قبال چین اتخاذ کرده است و منافع اقتصادی آن را با توجه بیشتر به حقوق بشر و نگرانی های امنیتی متعادل می کند. اگر ترامپ مواضع خود را در قبال چین سختتر کند، کشورهای اروپایی ممکن است فشار بیشتری را برای همکاری نزدیکتر با ایالات متحده احساس کنند که این امر احتمالاً به قیمت روابط اقتصادی آنها با چین تمام خواهد شد.
در حالی که لحن فوری بین ترامپ و شی صمیمانه به نظر می رسد، روابط گسترده تر ایالات متحده و چین متزلزل است. کارشناسان پیشنهاد می کنند که پکن ممکن است سعی کند با دولت ترامپ در زمینه های منتخب مورد علاقه دوجانبه، مانند تغییرات آب و هوا یا سلامت عمومی تعامل داشته باشد، در حالی که با سیاست های ایالات متحده که منافع اصلی آن را تهدید می کند، مخالفت کند. با این وجود، چشم انداز «قطع روابط اقتصادی و تکنولوژیکی بین دو کشور» همچنان در چشم انداز است.
جدایی کامل، اگرچه بعید است، چشم انداز اقتصاد جهانی را تغییر می دهد و صنایع و اقتصادهای بسیار فراتر از ایالات متحده و چین را تحت تأثیر قرار می دهد. به ویژه بخش فناوری با اختلالات قابل توجهی مواجه خواهد شد زیرا شرکت ها و مصرف کنندگان به شدت به تولید چینی و نوآوری آمریکایی متکی هستند. میزان تمایل هر طرف برای پیمودن این مسیر احتمالاً به ملاحظات اقتصادی و نگرانی های امنیت ملی بستگی دارد.