استراتژی اقتصادی استرالیا با قانون آینده ساخت استرالیا (FMiA) وارد فصل جدیدی می شود، یک سیاست صنعتی که برای تقویت نقش این کشور در زنجیره های تامین جهانی، به ویژه در مواد معدنی حیاتی، انرژی های تجدید پذیر و تولید پیشرفته طراحی شده است. این رویکرد با دههها سیاستهای نئولیبرالی متفاوت است و چارچوبی مأموریتمحور را در بر میگیرد که بازتاب روندهای جهانی اخیر به سمت مداخلهگرایی اقتصادی است.
از آنجایی که اقتصاد جهانی با تنش های ژئوپلیتیکی، پیشرفت های تکنولوژیکی و نوسانات زنجیره تامین مواجه است، تغییر استرالیا نشان دهنده تعهد به انعطاف پذیری اقتصادی و رشد پایدار است. با این حال، موفقیت FMiA به غلبه بر چالشهای پیچیده، از جمله محدودیتهای بازار، فشارهای ژئوپلیتیکی و متعادل کردن حمایت هدفمند دولت با فراگیری اقتصادی گسترده بستگی دارد.
سیاست صنعتی دارای سابقه غنی در حمایت از توسعه اقتصادی است. در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، تایوان و اخیراً چین، سرمایه گذاری عمومی هدفمند به تسریع پیشرفت در بخش های خاص کمک کرده است. دولت های این کشورها سرمایه گذاری هنگفتی در پیشرفت فناوری، زیرساخت ها و صادرات انجام داده اند که باعث شده تا اقتصاد آنها به سرعت به پای کشورهای توسعه یافته جهان برسد.
در واکنش به تنش های ژئوپلیتیکی، به ویژه با چین، کشورهای صنعتی پیشرو مانند ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا به سمت رویکرد مداخله جویانه مشابهی حرکت می کنند. به عنوان مثال، قانون کاهش تورم ایالات متحده (IRA) یارانه ها و سرمایه گذاری های قابل توجهی را برای بازگرداندن تولید و کاهش وابستگی به تامین کنندگان خارجی فراهم می کند. قانون مواد خام حیاتی اتحادیه اروپا، تامین منابع لازم برای انتقال انرژی سبز را در اولویت قرار می دهد، در حالی که سیاست های بریتانیا پس از برگزیت بر بازگرداندن رقابت پذیری صنعتی آن تمرکز دارد.
همهگیری کووید-19 ضعفهایی را در زنجیرههای تامین جهانی آشکار کرده است، و دولتهای این کشورها را وادار کرد تا اجماع واشنگتن را که آزادسازی تجارت و حداقل مداخله دولت را در اولویت قرار میداد، کنار بگذارند. در این چشمانداز در حال تغییر، سیاستهای صنعتی دوباره به عنوان ابزاری برای امنیت اقتصادی و استقلال فناوری ظهور کرده است و FMiA استرالیا را به عنوان یک بازیگر مهم در این روند جهانی قرار میدهد.
برخلاف سایر کشورهایی که اخیراً اقدامات حمایتی را اتخاذ کردهاند، FMiA تعرفه یا محدودیتهای تجاری شدید اعمال نمیکند. در عوض، این سیاست بر اهمیت کاهش وابستگی استرالیا به صادرات کالا از طریق توسعه صنایع با ارزش بالا و تقویت تولید داخلی، به ویژه در انرژی سبز تاکید می کند.
- تقویت استخراج و فرآوری مهمترین مواد معدنی: استرالیا با توجه به ذخایر عظیم مواد معدنی مورد نیاز برای منابع انرژی تجدیدپذیر مانند لیتیوم و عناصر خاکی کمیاب، قصد دارد خود را به عنوان تامین کننده پیشرو در این بخش قرار دهد.
- ترویج تولید انرژی های تجدیدپذیراسترالیا برای حمایت از انتقال انرژی خود، قصد دارد ظرفیت تولیدی برای فناوریهای سبز ایجاد کند و وابستگی به قطعات وارداتی را کاهش دهد.
- ترویج تولید پیشرفته: با سرمایه گذاری در نوآوری های تکنولوژیکی و تولید با ارزش افزوده بالا، FMiA قصد دارد به مزیت رقابتی استرالیا در زنجیره تامین جهانی کمک کند.
حرکت به سمت یک سیاست صنعتی هدفمند نشان دهنده انحراف از رویکرد تاریخی استرالیا است که عمدتاً مبتنی بر اصلاحات اقتصادی لیبرال در دهه های 1980 و 1990 بود. این اصلاحات به ثروت منابع طبیعی کشور اجازه داد تا صادرات را به ویژه به چین هدایت کند و در عین حال نقش دولت را در تعیین اولویت های صنعتی خاص کاهش دهد. با این حال، FMiA نشان دهنده دوران جدیدی است که در آن دولت آماده است تا نقش فعال تری در هدایت مسیر اقتصادی استرالیا ایفا کند.
در حالی که جاهطلبیهای FMiA واضح است، مشکلات احتمالی آن انتقاداتی را برانگیخته است. منتقدان استدلال میکنند که سیاستهای مأموریتمحور، اگرچه با نیت خوب هستند، اما گاهی اوقات میتوانند پیامدهای ناخواستهای داشته باشند. هزینههای تولید نسبتاً بالا و نیروی کار محدود استرالیا، رقابت با کشورهایی را که قبلاً بخشهای تولید پیشرفته قوی را توسعه دادهاند، چالش برانگیز میکند.
- مشکلات سوگیری های بخشی و مزیت های نسبی: FMiA بخش هایی را هدف قرار می دهد که اگرچه از نظر استراتژیک مهم هستند، اما ممکن است با نقاط قوت اقتصادی سنتی استرالیا سازگار نباشند. اتکای شدید به یارانه های دولتی برای توسعه این بخش ها می تواند منجر به انحراف در بازار شود، به ویژه اگر بخش هایی با مزیت های نسبی مانند کشاورزی یا معدن سنتی نادیده گرفته شوند.
- ریسک رقابت در زمینه یارانه های صنعتی: اقتصاد نسبتا کوچک استرالیا ممکن است خود را در یک “مسابقه تسلیحاتی” یارانه ای با اقتصادهای بزرگتر مانند ایالات متحده و چین بیابد. با هر تزریق میلیاردها دلار به بخشهای استراتژیک، استرالیا میتواند فشاری را برای مطابقت با سرعت احساس کند، که به طور بالقوه بودجه را تحت فشار قرار میدهد و بودجه را برای سایر حوزههای حیاتی مانند آموزش یا بهداشت کاهش میدهد.
- وابستگی به بازارهای صادراتی: بر خلاف ایالات متحده یا اتحادیه اروپا، بازار داخلی محدود استرالیا آن را وادار می کند تا به شدت به صادرات متکی باشد. استرالیا به عنوان تامین کننده اصلی منابع معدنی، در حال حاضر به شرکای خارجی، به ویژه چین، برای فرآوری و تولید پایین دستی وابسته است. بنابراین تمرکز FMiA بر ایجاد ظرفیت داخلی برای فرآوری مواد معدنی با چالش های ساختاری و ژئوپلیتیکی قابل توجهی مواجه است.
- فشارهای ژئوپلیتیکی در فرآوری مواد معدنی: تلاش FMiA برای گسترش ظرفیت فرآوری مواد معدنی داخلی، همپوشانی استرالیا با ایالات متحده را برجسته می کند. با این حال، سیاست های ایالات متحده، از جمله مقررات IRA که سرمایه چینی را در پروژه های واجد شرایط محدود می کند، آرزوهای استرالیا را پیچیده می کند. این چالش همسویی با استراتژی اقتصادی تحت رهبری ایالات متحده بدون آسیب رساندن به روابط با چین، بزرگترین شریک تجاری استرالیا را برجسته می کند.
جایگاه استرالیا به عنوان تامین کننده غنی از مواد معدنی در بازارهای جهانی، آن را در موقعیت دشواری قرار می دهد. چین در حال حاضر بر پردازش جهانی مواد معدنی حیاتی تسلط دارد و به آن جایگاهی در زنجیره تامین فناوری سبز می دهد. علیرغم غنی بودن استرالیا از منابع معدنی، توسعه ظرفیت فرآوری در استرالیا مستلزم سرمایه گذاری قابل توجهی است و با هزینه های بالای نیروی کار و همچنین وابستگی مستمر به ماشین آلات و فناوری خارجی مواجه است.
برای رقابت موثر در فرآوری مواد معدنی، استرالیا باید بر وابستگی خود به تجهیزات وارداتی و ماشین آلات سنگین از کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان و ژاپن غلبه کند. در حالی که این کشور در فناوری نوآورانه معدن گام برداشته است، ظرفیت فرآوری مواد معدنی محدود و اغلب بسیار زیاد است.
با پیچیده تر کردن اهداف FMiA، اقتصادهای نوظهور BRICS+6 (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و دیگران) به طور فعال در حال توسعه زنجیره های تامین خود هستند و از منابع معدنی و قابلیت های فرآوری پیشرفته کشورهایی مانند چین استفاده می کنند. به این ترتیب، توانایی استرالیا برای تبدیل شدن به یک مرکز فرآوری نه تنها به دلیل هزینه، بلکه با افزایش رقابت سایر کشورهای غنی از مواد معدنی که به دنبال تصرف مراحل ارزش افزوده تولید هستند، با مشکل مواجه می شود.
FMiA همچنین نگران نابرابری های احتمالی منطقه ای در استرالیا است. ایالت ها و سرزمین های غنی از منابع طبیعی احتمالاً از این سیاست سود بیشتری خواهند برد زیرا ممکن است برای معدن و صنعت یارانه دریافت کنند. برعکس، مناطق بدون چنین منابع یا صنایع مستقر ممکن است از مزایای محدودی بهره مند شوند و نابرابری اقتصادی را در سراسر کشور تشدید کنند.
برای ایجاد چشمانداز صنعتی متعادلتر، سیاستگذاران استرالیایی رویکردی دو جانبه را در نظر میگیرند که شامل استراتژیهای عمودی و افقی است:
- برنامه های عمودی: هدف این برنامه های بخشی حمایت از صنایع حیاتی برای منافع ملی مانند مواد معدنی حیاتی، تولید پیشرفته و انرژی های تجدیدپذیر است.
- برنامه های افقی: این ابتکارات گسترده تر از رشد اقتصادی کلی با بهبود زیرساخت ها، تقویت نوآوری و ارتقای مهارت نیروی کار در همه مناطق حمایت می کند. سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، به ویژه در فناوری های جدید مانند هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون، می تواند به ایجاد نیروی کار آماده برای آینده، به ویژه در مناطق خارج از کشورهای غنی از منابع کمک کند.
این رویکرد بر اهمیت فراگیری در ساختار ماموریت گرا FMiA تاکید می کند. یک سیاست جامعتر که شامل سرمایهگذاری منطقهای و حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط باشد، برای اطمینان از توزیع عادلانه مزایای تحول صنعتی در سراسر کشور ضروری است.
همانطور که استرالیا خود را در زنجیره های تامین جهانی قرار می دهد، توسعه مشارکت های استراتژیک بین المللی بسیار مهم می شود. این مشارکتها میتوانند دسترسی به فنآوریهای پیشرفته، تحقیقات مشترک و بازارهای صادراتی را فراهم کنند و به استرالیا در ایجاد مزیت رقابتی در صنایع با ارزش کمک کنند.
به عنوان مثال، همکاری با متحدان کلیدی مانند ایالات متحده، ژاپن و کشورهای اروپایی می تواند دسترسی استرالیا به فناوری های جدید را افزایش دهد و وابستگی آن به هر بازار واحد از جمله چین را کاهش دهد. گسترش مشارکت با کشورهایی با اهداف انتقال سبز مشابه می تواند برای دو طرف سودمند باشد، به ویژه در فناوری های انرژی های تجدیدپذیر و فرآوری مواد معدنی.
تاکید FMiA بر نوآوری و توسعه پایدار نیز با تلاشهای جهانی گستردهتر برای دستیابی به اهداف آب و هوایی همسو است. با اولویت تولید انرژی های تجدیدپذیر و زنجیره های تامین مواد معدنی حیاتی، سیاست صنعتی استرالیا از پایداری اقتصادی و اهداف زیست محیطی حمایت می کند. ادغام شیوههای پایدار در توسعه صنعتی همچنین میتواند موقعیت استرالیا را به عنوان پیشرو در تولید سبز تقویت کند و آن را در بازارهای بینالمللی که به طور فزایندهای بر اعتبارنامههای سبز تمرکز میکنند، قرار دهد.