ژاپن پس از انتخابات اخیر که حزب حاکم لیبرال دموکرات (LDP) را بدون اکثریت رها کرد، بر سر دوراهی قرار گرفته است و نگرانیهایی را در مورد بیثباتی سیاسی در زمان حیاتی برای این کشور ایجاد کرده است. این نتیجه ژاپن، سومین اقتصاد بزرگ جهان را وارد دوره ای از عدم اطمینان کرد و سوالاتی را در مورد توانایی این کشور برای حفظ رهبری قدرتمند در مسائل جهانی ایجاد کرد. پیامدها قابل توجه است، به ویژه اینکه ایالات متحده، متحد اصلی ژاپن، ممکن است در آستانه استقبال از دونالد ترامپ در کاخ سفید باشد، تغییری که می تواند انعطاف پذیری دولت ژاپن را آزمایش کند.
نتایج انتخابات ثبات سیاسی ژاپن را در شرایطی که نخست وزیر شیگرو ایشیبا با چالش هایی از داخل و خارج از حزب خود دست و پنجه نرم می کند، مورد تردید قرار داده است. در حالی که ایشیبا علیرغم ناکامی حزبش در کسب اکثریت، بر عزم خود برای ماندن در قدرت ثابت قدم است، فقدان یک برنده مشخص ژاپن را به مرز بن بست سیاسی که یادآور رهبری دهه 1990 و اوایل دهه 2000 است، سوق داده است. .
حزب LDP ایشیبا که امیدوار بود موقعیت مسلط خود را در پارلمان حفظ کند، اکنون با یک کار دشوار برای جلب حمایت کافی برای سرپا نگه داشتن دولت خود مواجه است. ائتلاف او تنها 215 کرسی از 233 کرسی مورد نیاز برای کسب اکثریت را تصاحب کرد و این اولین پارلمان معلق ژاپن از سال 2009 بود. اگرچه ایشیبا قصد خود را برای تشکیل ائتلاف با احزاب کوچکتر اعلام کرده است، اما این تلاش خطر برنامه سیاسی او را که اولویت دفاع، اصلاحات اقتصادی و موقعیت ژاپن در صحنه جهانی است، به خطر می اندازد.
یکی از شرکای بالقوه، حزب محافظه کار دموکراتیک خلق (DPP)، می تواند آرای مورد نیاز برای حفظ ایشیبا در قدرت را فراهم کند. یویچیرو تاماکی، رئیس DPP، تمایل خود را برای مذاکره درباره سیاستهای خاص، مانند افزایش درآمد معاف از مالیات به نفع کارگران کمدرآمد، ابراز کرد. با این حال، تماکی تمایلی به پیوستن رسمی به یک ائتلاف نشان نداده است، که نشان می دهد هرگونه معامله با LDP در بهترین حالت ممکن است ضعیف باشد.
این پراکندگی در چشمانداز سیاسی ژاپن، توانایی این کشور را برای رسیدگی به مسائل مهم جهانی، بهویژه در بحبوحه تشدید تنشهای منطقهای، زیر سوال برده است. موضع ژاپن در مورد موضوعات مهمی مانند درگیری در اوکراین، امنیت تایوان و افزایش نفوذ چین می تواند توسط یک دولت ائتلافی یا اقلیت که فاقد رهبری منسجم و جهت گیری سیاستی روشن است، به چالش کشیده شود.
بنبست سیاسی همچنین میتواند تلاشهای ژاپن برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی را که با اتکا به محرکهای پولی و مالی ترکیب میشود، متوقف کند. وضعیت اقتصادی منحصر به فرد این کشور که با تورم پایین و بار سنگین بدهی عمومی مشخص می شود، بانک ژاپن (BOJ) را در مورد افزایش نرخ بهره محتاط می کند. با این حال، تغییر به سمت سیاستهای اقتصادی متعارفتر میتواند با نیاز ایشیبا به راضی کردن شرکای ائتلافی که طرفدار افزایش هزینهها برای حمایت از خانوارها و مشاغل کوچک هستند، کند شود.
ایشیبا در مبارزات انتخاباتی خود وعده بسته اقتصادی برای مبارزه با فشارهای تورمی و کمک به بخش های درگیر را داد. با این حال، بدون حکم رهبری محکم، ممکن است انجام چنین اقداماتی بدون امتیازات قابل توجه برای او دشوار باشد. به عنوان مثال، بانک ژاپن می تواند در تلاش محتاطانه خود برای افزایش نرخ بهره با مقاومت بیشتری روبرو شود زیرا صداهای مخالف برای حمایت مالی بیشتر فشار می آورند.
بازارها به سرعت به نتایج انتخابات واکنش نشان دادند و ین ضعیف تر و افزایش سهام ژاپن نشان دهنده نگرانی سرمایه گذاران در مورد آینده سیاسی این کشور بود. اگر دولت مجبور به انجام معاملات مخارج کلان شود، سیاست دیرینه بانک مرکزی ژاپن ممکن است در معرض خطر قرار گیرد، که میتواند تلاشهای ژاپن برای ثبات اقتصادش را تضعیف کند.
بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال آینده فشار بیشتری را بر ژاپن وارد کرده است تا برای درخواستهای جدید برای اتحاد با ایالات متحده آماده شود. در دوره قبلی ترامپ، او به طور مداوم ژاپن و سایر متحدان خود را تحت فشار قرار داد تا کمک های خود را در هزینه های دفاعی افزایش دهند. دولت ژاپن اکنون با چشم انداز مذاکره مجدد در مورد توافقنامه های مربوط به هزینه برای استقرار نیروهای آمریکایی تا سال 2026 مواجه است، موضوعی حساس که نیازمند یک دولت ثابت و قاطع است.
در مقایسه با شینزو آبه، نخست وزیر سابق، که اتحادی قوی و باثبات با کاخ سفید ترامپ داشت، دولت ائتلافی شکسته ایشیبا ممکن است حفظ همان سطح تعامل و ظرافت دیپلماتیک را دشوار بداند. دیپلماسی شخصی آبه با ترامپ، به کمک دوستی نزدیک در بازی گلف، توانایی ژاپن در جهتیابی به خواستههای سیاست خارجی اغلب غیرقابل پیشبینی رئیسجمهور سابق را برجسته کرده است. با این حال، ایشیبا ممکن است برای ایجاد یک رابطه برابر و مقابله با فشار مضاعفی که ریاست جمهوری ترامپ بر توکیو وارد می کند، دشوارتر باشد.
ناظران در حال حاضر نگران نحوه برخورد دولت بی ثبات ژاپن با مذاکرات با ایالات متحده هستند. میریا سولیس، کارشناس برجسته روابط ایالات متحده و ژاپن در مؤسسه بروکینگز، گفت که هرگونه تلاش ترامپ برای فشار به توافقی با تقسیم هزینه بالاتر یا اعمال تعرفه های جدید بر کالاهای ژاپنی می تواند برای یک دولت ائتلافی با نفوذ محدود دشوار باشد. سولیس خاطرنشان کرد: «این نوع مذاکرات ممکن است بدون ثباتی که ژاپن برای انجام تعهدات قاطع به آن نیاز دارد دشوارتر باشد».
نتایج انتخابات اخیر خاطرات دوران “درهای گردان” ژاپن را زنده کرده است، زمانی که این کشور شاهد تغییرات مکرر نخست وزیر بود که اغلب توانایی آن را برای ایجاد یک حضور بین المللی پایدار تضعیف می کرد. دوران تصدی آبه از سال 2012 تا 2020 تغییر مهمی را رقم زد: رهبری او ثباتی را ایجاد کرد که ژاپن را به بازیکنی مطمئن تر در صحنه جهانی تبدیل کرد. این مسیر در زمان جانشین آبه، فومیو کیشیدا، ادامه یافت که دیپلماسی ثابت او اتحادهای استراتژیک ژاپن را بیشتر تقویت کرد.
در سال های پس از آبه، رویکرد ژاپن به سیاست خارجی و اصلاحات اقتصادی با عمل گرایی محتاطانه و تمایل بیشتر برای شرکت در مجامع چندجانبه تعریف شده است. اکنون چالش این است که آیا ایشیبا میتواند این شتاب را در مواجهه با چالشهای داخلی حفظ کند یا خیر. توبیاس هریس، بنیانگذار Japan Foresight LLC، استدلال میکند که عدم قطعیت پیرامون دولت ایشیبا میتواند توانایی ژاپن برای مشارکت در دیپلماسی شخصی با دیگر قدرتهای جهانی را مختل کند. او در یادداشت اخیر خود نوشت: «ممکن است انتظار سخت باشد که ایشیبا یا جانشین او به طور جدی وارد دیپلماسی شخصی با رئیس جمهور بعدی ایالات متحده، به عنوان مثال، یا با دولت های چین یا کره جنوبی شوند.
یکی از مهمترین پرسشهایی که اکنون ژاپن با آن مواجه است این است که چگونه بودجه افزایش بیسابقهای در هزینههای دفاعی را تامین خواهد کرد. در سال 2022، ژاپن متعهد شد که هزینه های دفاعی خود را 60 درصد در طول پنج سال افزایش دهد، یک تغییر تاریخی که این کشور را به بالاترین هزینه نظامی در جهان تبدیل می کند. کیشیدا قبلاً اعلام کرده بود که از افزایش مالیات برای تأمین بودجه توسعه دفاعی حمایت می کند، حرکتی که اکنون می تواند معکوس شود زیرا دولت شکننده ایشیبا با چالشی برای جلب رضایت متحدان ائتلاف مواجه است.
کاتسویا یاماموتو، مدیر برنامه بنیاد صلح ساساکاوا، معضل مالی پیش روی ژاپن در میان بی ثباتی سیاسی را برجسته کرد. یاماموتو گفت: «وقتی این نوع بی ثباتی سیاسی وجود دارد، کشورهای دیگر ناگزیر این تصور را دارند که رهبری ژاپن ضعیف شده است. تعهد مجدد ژاپن به تقویت قابلیت های نظامی خود بر نگرانی فزاینده این کشور در مورد چینی که به طور فزاینده ای ادعا می کند، تاکید می کند. اما مسیر مالی برای تحقق این تعهد نامشخص است زیرا دولت ایشیبا توسط یک ائتلاف غیرقابل پیش بینی اداره می شود.
علیرغم تغییرات داخلی در سیاست ژاپن، اتحاد اصلی بین توکیو و واشنگتن همچنان قوی است. رحم امانوئل سفیر آمریکا در ژاپن تاکید کرد که نتیجه انتخابات زودهنگام در ژاپن تغییری در تعهدات اساسی بین دو کشور ایجاد نخواهد کرد. وی خاطرنشان کرد: این انتخابات زودهنگام یک همه پرسی برای اتحاد آمریکا و ژاپن نبود. در سیاست ژاپن اتفاق نظر وجود دارد که ادامه تعمیق همکاری بین کشورهای ما برای امنیت و بازدارندگی جمعی در منطقه هند و اقیانوس آرام و فراتر از آن ضروری است.
با این حال، کارشناسان هشدار می دهند که حتی اگر روابط ژاپن با ایالات متحده دست نخورده باقی بماند، تفاوت های ظریف این اتحاد ممکن است با دست و پنجه نرم کردن ژاپن با اصلاحات سیاسی داخلی تغییر کند. برای ژاپن، وضعیت کنونی نشان دهنده بازگشت به عصر سیاست های ائتلافی بحث انگیزتر است، جایی که دستیابی به اجماع و مصالحه می تواند به قیمت تصمیم گیری های سیاسی سخت تمام شود.
از آنجایی که ژاپن برای ورود به دورهای از نوسانات سیاسی آماده میشود، توانایی آن برای اثبات خود در صحنه بینالمللی و حفظ اتحاد خود با ایالات متحده مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. شبح بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید و چالش های حفظ یک ائتلاف شکننده بر پیچیدگی مسیر ژاپن به جلو تاکید می کند. برای ایشیبا، یا هر جانشینی که ممکن است در ماههای آینده جایگزین او شود، ایجاد توازن بین فشارهای داخلی و بینالمللی برای ترسیم مسیری پایدار برای آینده ژاپن در دنیایی که به طور فزایندهای بیثبات است، ضروری است.