در 27 سپتامبر 2024، زمانی که شیگرو ایشیبا در دور دوم انتخابات پیروز شد، چشم انداز سیاسی ژاپن تغییر کرد و سانائه تاکایچی، نامزد پیشتاز زن را شکست داد و رهبر حزب حاکم لیبرال دموکرات (LDP) شد. این پیروزی راه را برای ایشیبا هموار کرد تا در 1 اکتبر 2024 نخست وزیر ژاپن شود و پس از انتخاب رسمی وی توسط پارلمان ژاپن، جایگزین فومیو کیشیدا شود. صعود ایشیبا به رهبری نقطه عطفی برای LDP است، زیرا انتخاب او نشان دهنده تغییر به سمت اصلاحات و تصور مجدد بالقوه آینده سیاسی ژاپن است.
پیروزی ایشیبا، به ویژه به عنوان یک رهبر ناسازگار و غیر جناحی، می تواند به عنوان یک حرکت استراتژیک از سوی LDP برای تقویت موقعیت خود در آستانه انتخابات سراسری برنامه ریزی شده برای نوامبر تلقی شود. شهرت او برای تخصص دفاعی، همراه با چشم انداز او برای ژاپن اصلاح شده، LDP را به عنوان حزبی معرفی می کند که آماده سازگاری با نیازهای امنیتی در حال تغییر و چالش های ژئوپلیتیکی کشور است.
در حالی که انتظار میرود ایشیبا در بسیاری از سیاستهای سلف خود فومیو کیشیدا، به ویژه در سیاستهای دفاعی و خارجی، تداوم داشته باشد، نشانههای روشنی وجود دارد که رهبری او ژاپن را به سمت موقعیت امنیتی قویتر و مستقلتر هدایت خواهد کرد. ایشیبا که بهخاطر تخصص دفاعیاش شناخته میشود، احتمالاً طرفدار سیاستهایی است که تواناییهای نظامی ژاپن را تقویت میکند، از جمله تأکید بیشتر بر خودمختاری دفاعی، حتی در حالی که او همچنان به اتحاد دیرینه ژاپن با ایالات متحده احترام میگذارد.
یکی از حوزههای بالقوه تمرکز ایشیبا، بازنگری توافقنامه وضعیت نیروها (SOFA) با ایالات متحده است که بر وضعیت حقوقی پرسنل نظامی ایالات متحده مستقر در ژاپن نظارت میکند. وی همچنین علاقه مندی خود را به بررسی مکانیسم های امنیت جمعی با سایر کشورهای همفکر در منطقه آسیا-اقیانوسیه ابراز کرد که نشان دهنده تغییر احتمالی به سمت همکاری های امنیتی چندجانبه بیشتر است.
شاید مهمترین و جاهطلبانهترین جنبه برنامه سیاست خارجی ایشیبا، پیشنهاد او برای ایجاد یک ساختار دفاعی جمعی در منطقه آسیا و اقیانوسیه باشد که منعکسکننده ساختار ناتو باشد. ایشیبا در مقاله ای که برای مؤسسه هادسون نوشته شد، چشم انداز خود را برای یک اتحاد امنیتی در منطقه که همکاری با ایالات متحده را تقویت می کند و امکان استفاده از سلاح های هسته ای را به عنوان یک عامل بازدارنده بررسی می کند، تشریح کرد.
این پیشنهاد نشان دهنده یک تغییر اساسی از موضع صلح طلبانه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم است که مدت ها در قانون اساسی این کشور گنجانده شده است. ماده 9 قانون اساسی ژاپن جنگ را کنار گذاشته و استفاده از زور را برای حل و فصل اختلافات بین المللی منع می کند. با این حال، تغییر پویایی های ژئوپلیتیکی، که توسط چین به طور فزاینده قاطعانه و تهدید هسته ای مداوم کره شمالی مشخص شده است، باعث ارزیابی مجدد استراتژی دفاعی ژاپن شده است.
حمایت ایشی بای از سازوکارهای دفاع جمعی مشابه ناتو در آسیا، بر آگاهی روزافزون در توکیو تأکید می کند که ژاپن دیگر نمی تواند برای امنیت خود تنها به ایالات متحده تکیه کند. در عوض، ژاپن باید فعالانه به یک سیستم امنیتی منطقه ای کمک کند که قادر به مقابله با افزایش قدرت نظامی چین، روسیه و کره شمالی باشد.
در قلب سیاست دفاعی در حال تحول ژاپن نگرانی این کشور در مورد گسترش نظامی چین و جاه طلبی های هسته ای کره شمالی است. قاطعیت فزاینده چین در دریای چین جنوبی، همراه با اقدامات تحریک آمیز آن در نزدیکی جزایر مورد مناقشه سنکاکو (که ژاپن و چین ادعای آنها را دارند)، احساس آسیب پذیری ژاپن را افزایش داده است. در ماههای اخیر، کشتیهای جنگی چینی وارد آبهای ژاپن شدهاند و هواپیماهای جنگی چین حریم هوایی ژاپن را نقض کردهاند که باعث شده توکیو اقدامات بیسابقهای از جمله فرستادن کشتیهایش به تنگه تایوان را انجام دهد.
برنامه تسلیحات هسته ای کره شمالی چالشی به همان اندازه جدی است. توسعه مداوم موشک های بالستیک پیونگ یانگ که قادر به حمله به ژاپن هستند و امتناع این کشور از شرکت در مذاکرات معنادار خلع سلاح هسته ای، ژاپن را به شدت متوجه نیاز به تقویت قابلیت های دفاعی خود کرده است.
در این زمینه، دیدگاه ایشیبا از یک اتحاد دفاعی منطقه ای نشان دهنده پاسخی استراتژیک به تهدید دوگانه چین و کره شمالی است. چنین اتحادی نه تنها امنیت ژاپن را افزایش می دهد، بلکه زمینه ای برای اقدام جمعی در برابر تجاوزات منطقه ای فراهم می کند.
یکی از جنبه های بحث برانگیزتر دیدگاه دفاعی ایشیبا، گشودگی او برای بحث در مورد مکان احتمالی سلاح های هسته ای ایالات متحده در ژاپن یا منطقه وسیع تر آسیا و اقیانوسیه است. این ایده نشاندهنده انحراف از سیاست دیرینه ژاپن برای اجتناب از سلاحهای هستهای است، حتی در شرایطی که برای بازدارندگی به چتر هستهای آمریکا متکی است.
چشم انداز سلاح های هسته ای در ژاپن بحث های قابل توجهی را برانگیخته است. در حالی که حامیان ایشیبا استدلال میکنند که بازدارندگی هستهای برای مقابله با تهدید فزاینده چین و کره شمالی ضروری است، منتقدان هشدار میدهند که چنین اقدامی میتواند منطقه را بیثبات کند و مسابقه تسلیحاتی خطرناکی را آغاز کند. به ویژه چین و روسیه احتمالاً هرگونه افزایش حضور هسته ای ایالات متحده در آسیا را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود می دانند که منجر به تنش های بیشتر می شود.
در پاسخ به این نگرانیها، ایشیبا بر اهمیت حفظ روابط دفاعی نزدیک ژاپن با ایالات متحده و در عین حال حمایت از موضع دفاعی قویتر و مستقلتر تاکید کرد. او استدلال می کند که ژاپن باید برای دفاع از خود و کمک به امنیت منطقه ای آماده باشد، به خصوص که چشم انداز امنیتی در شرق آسیا همچنان در حال تکامل است.
پیشنهاد ایشیبا برای ناتوی آسیایی نه تنها برای ژاپن بلکه برای دیگر بازیگران کلیدی منطقه، به ویژه هند، پیامدهایی دارد. ژاپن مدتهاست که هند را به عنوان یک شریک حیاتی در حفظ ثبات منطقه مینگرد و دو کشور تعهد خود را به یک منطقه آزاد و باز هند و اقیانوس آرام دارند. با این حال، استقلال استراتژیک هند در مورد پیوستن به یک اتحاد نظامی رسمی مانند آنچه توسط ایشیبا پیشنهاد شده است، یک معضل ایجاد می کند.
هند که از لحاظ تاریخی سیاست عدم تعهد را دنبال کرده و هرگز بخشی از یک اتحاد نظامی نبوده است، احتمالاً نسبت به ایده ناتوی آسیایی محتاط است. اس جایشانکار، وزیر امور خارجه هند اخیراً به صراحت اعلام کرد که هند دیدگاه ژاپن در مورد چنین اتحادی را ندارد و گفت که هند همیشه خودمختاری استراتژیک خود را ترجیح داده و به یک متحد پیمانی تبدیل نخواهد شد.
اگرچه هند یکی از اعضای کلیدی گروه چهارجانبه شامل ژاپن، استرالیا و ایالات متحده است، اما بعید است که این کشور تعهدات دفاعی خود را از طریق توافق نامه ای به سبک ناتو رسمی کند. در عوض، هند احتمالاً به همکاری امنیتی دوجانبه و چندجانبه خود با اعضای چهارجانبه ادامه خواهد داد و بر قابلیت همکاری، تمرینهای نظامی مشترک و ترتیبات لجستیکی متقابل بدون محدودیتهای یک پیمان دفاعی متقابل تمرکز دارد.
همانطور که هند روابط خود را با ژاپن و در چشم انداز امنیتی منطقه ای گسترده تر تنظیم می کند، ژاپن خود را به عنوان یک بازیگر دفاعی قوی تر و توانمندتر در منطقه هند و اقیانوس آرام قرار می دهد. انتظار می رود که ژاپن تحت رهبری ایشیبا همکاری خود را با ایالات متحده تعمیق بخشد و همچنین توانایی های نظامی خود را تقویت کند.
یکی از واضحترین سیگنالهای توسعه وضعیت دفاعی ژاپن، تمرین نظامی برنامهریزی شده شمشیر شارپ ۲۵ است که برای پاییز ۲۰۲۴ برنامهریزی شده است. این رزمایش که حدود 45000 سرباز در آن شرکت خواهند کرد، بر تعهد ژاپن به ادغام قابلیت های نظامی با زیرساخت های غیرنظامی مانند بنادر و فرودگاه ها تاکید می کند. این آمادگی نشان دهنده تمایل فزاینده توکیو برای دور شدن از سیاست نظامی صرفاً دفاع از خود است که بر تاریخ پس از جنگ مسلط بوده است.
گسترش نقش دفاعی ژاپن نیز نشان دهنده تغییر وضعیت این کشور در ائتلاف آمریکا و ژاپن است. در حالی که ژاپن زمانی نقش کوچک تری در این اتحاد داشت، اکنون در حال تبدیل شدن به یک شریک جهانی با مسئولیت فزاینده برای امنیت منطقه ای و بین المللی است.
انتخاب شیگرو ایشیبا به عنوان نخست وزیر، نقطه عطفی در رویکرد ژاپن به سیاست دفاعی و خارجی است. در حالی که انتظار می رود او بسیاری از سیاست های سلف خود، فومیو کیشیدا را حفظ کند، چشم انداز ایشیبا برای امنیت آینده ژاپن با تمایل به خودمختاری بیشتر و نقش فعال تر در دفاع منطقه ای مشخص می شود.
پیشنهاد ایشیبا برای ناتوی آسیایی و باز بودن او برای بحث در مورد بازدارندگی هسته ای نشان دهنده فشار فزاینده ای است که ژاپن از سوی چین و کره شمالی با آن مواجه است. همانطور که ژاپن با این چالشها دست و پنجه نرم میکند، آشکار میشود که این کشور از هویت صلحطلبانهاش پس از جنگ به سمت دفاع از خود و دفاع از خود دور میشود.
با این حال، چشم انداز ایشیبا سوالات مهمی را در مورد ثبات بلندمدت منطقه آسیا و اقیانوسیه نیز مطرح می کند. از آنجایی که ژاپن نقش خود در امنیت منطقه ای را دوباره تصور می کند، باید روابط پیچیده با بازیگران کلیدی مانند هند را دنبال کند و خطرات احتمالی بازدارندگی هسته ای و نظامی سازی مجدد را مدیریت کند. تصمیمات اتخاذ شده تحت رهبری ایشیبا، آینده نه تنها ژاپن، بلکه چشم انداز امنیتی گسترده تر در شرق آسیا را شکل خواهد داد.