در ساعات اولیه اول اکتبر 2024، اسرائیل با یکی از شدیدترین حملات راکتی در سال های اخیر روبرو شد. ایران 180 موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد که بسیار بیشتر از 120 موشکی است که در حمله مشابهی در آوریل پرتاب شد. در حالی که پدافند هوایی پیشرفته اسرائیل، کمک های دریایی ایالات متحده و شبکه قوی پناهگاه های آن در حفاظت از غیرنظامیان و زیرساخت ها بسیار مؤثر بوده است، این حمله دو چالش مبرم را برای امنیت اسرائیل آشکار کرد: زرادخانه موشکی در حال رشد ایران و تهدید قریب الوقوع سلاح های هسته ای. روی این موشک ها
قابل ذکر است که با وجود شدت حمله، هیچ یک از اسرائیلی ها کشته و زخمی نشده اند. این نتیجه به لطف سیستم دفاع هوایی اسراییل، شبکه گسترده پناهگاه ها و کمک کشتی های نیروی دریایی آمریکا مستقر در دریای مدیترانه به دست آمد. در میان مجروحان، یک فلسطینی در اریحا بر اثر ترکش موشک کشته شد که به طرز غم انگیزی فقدان سیستم های دفاع مدنی در سرزمین های فلسطینی را نشان می دهد.
سامانه پدافند هوایی اسرائیل از چندین لایه تشکیل شده است که شامل گنبد آهنین، تیرک داوود، پیکان ۲، پیکان ۳ و سی-گنبد، نسخه دریایی گنبد آهنین است. این پدافندها در ارتباط با دارایی های دریایی ایالات متحده، به ویژه دو ناو جنگی AEGIS، USS Bulkeley و USS Cole، که 12 موشک رهگیر SM-3 1B را با قابلیت رهگیری اکواتمسفر پرتاب کردند، به این معنی که موشک ها را قبل از ورود به جو زمین منهدم کردند. پنتاگون تایید کرد که این رهگیرها با موفقیت اهداف خود را منهدم کردند.
ایران موشک های مختلفی از جمله عماد، قدر-110، فتح-1 و خیبر شکن پرتاب کرده است که انواع سوخت و برد متفاوتی دارند. ایران مدعی شد که این موشک ها مافوق صوت و دارای کلاهک های قابل مانور هستند که رهگیری آنها را دشوار می کند. با این حال، نیروهای مسلح اسرائیل (IDF) گزارش دادند که هیچ یک از موشکها در واقع مافوق صوت نبوده و از قابلیت مانور ادعایی برخوردار نیستند.
پدافند هوایی اسرائیل علیرغم تعداد بی سابقه موشک های پرتاب شده تا حد زیادی موفق بود. با این حال، این موفقیت بر اهمیت استراتژیهای پیشگیرانه تأکید کرد، زیرا حتی بهترین سیستمهای دفاعی نیز از اشباع تحت موانع قوی مصون نیستند.
استراتژی ایران در این حمله اخیر شکست دادن پدافند هوایی اسرائیل بود. هدف ایران با شلیک 180 موشک، اشباع کردن سیستم اسرائیل و گسترش مرزهای آن بود. این افزایش قابل توجهی نسبت به حملات قبلی است که نشان می دهد ایران به سرعت در حال گسترش توانایی موشک بالستیک خود است. برای اسرائیل، این یک مشکل مهم است، زیرا توانایی ایران برای پرتاب موشکهای بیشتر در بازه زمانی کوتاهتر را نشان میدهد.
اوضاع پیچیده تر است زیرا حزب الله، متحد لبنانی ایران نیز حدود 100 موشک از جنوب لبنان شلیک کرده است. اگرچه اکثر این موشکها کوتاهبرد بودند و توسط گنبد آهنین رهگیری شدند، حجم عظیم موشکهای ایران و حزبالله تهدیدی جدی برای توانایی اسرائیل برای هدایت حملات آینده است.
یکی از عوامل مهم این است که ایران هنوز صدها موشک بالستیک در زرادخانه خود دارد. اگر ایران به افزایش فرکانس و حجم پرتاب موشکهای خود ادامه دهد، پدافند هوایی اسرائیل، هر چند پیشرفته، ممکن است برای نگهداشتن آن دچار مشکل شود. این مسئله اشباع موشکی را به موضوعی مبرم برای امنیت بلندمدت اسرائیل تبدیل می کند.
دومین و خطرناکتر مشکلی که در افق وجود دارد، احتمال نصب کلاهکهای هستهای ایران بر روی موشکهایش است. برنامه هستهای ایران مدتهاست که مورد توجه اسرائیل بوده است و با وجود پتانسیل موشکهای با کلاهک هستهای، خطرات آن حتی بیشتر است.
یک سیستم دفاع موشکی، هر چقدر هم که پیچیده باشد، راه حل جامعی برای تهدید هسته ای نیست. حتی یک موشک با کلاهک هسته ای می تواند آسیب فاجعه باری ایجاد کند. این یک مشکل وجودی برای اسرائیل ایجاد می کند که نمی تواند تنها به دفاع خود برای دفع ایران مجهز به سلاح هسته ای تکیه کند.
چشم انداز توسعه کلاهک های هسته ای ایران و نصب آنها در زرادخانه موشکی رو به رشد خود سناریویی است که اسرائیل نمی تواند از آن چشم پوشی کند. این امر مستلزم اقدامات پیشگیرانه از جمله هدف قرار دادن سایت های موشکی، تأسیسات تولید و زیرساخت های توسعه هسته ای ایران است.
پس از این حمله، ایران با انتشار تصاویری که ظاهراً نشاندهنده خسارت قابل توجهی به اسرائیل بود، تلاش کرد حملات موشکی را به عنوان یک پیروزی در نظر بگیرد. با این حال، منابع مختلف، از جمله وبلاگ نویسان نظامی روسیه مانند Rybar، به سرعت این ادعاها را رد کردند. تصاویری که ایران مدعی شد نقاط برخورد موشک را نشان میدهد، جعلی بوده است. بسیاری از مکانهای احتمالی آسیب در واقع درختان و سایههایی بودند که حتی در Google Maps قابل مشاهده بودند. این استفاده آشکار از اطلاعات نادرست تنها اعتبار ایران را تضعیف کرد و شکست حمله موشکی در دستیابی به اهداف خود را آشکار کرد.
رد این ادعاها، به ویژه توسط منابع روسی، ضربه مهمی به تلاش های تبلیغاتی ایران بود. با آشکار شدن حقیقت، روایت تغییر کرد و نشان داد که این حمله بیشتر یک شکست استراتژیک بود تا پیروزی که ایران امیدوار بود آن را نمایندگی کند.
موفقیت اسرائیل در دفاع در برابر این رگبار موشکی را می توان به سیستم چندلایه دفاع هوایی آن نسبت داد.
گنبد آهنین: گنبد آهنین که برای رهگیری کوتاه برد طراحی شده است، عمدتاً علیه حملات موشکی حزب الله از جنوب لبنان استفاده می شود. رهگیرهای کوچک تامیر آن در برابر راکت ها و توپخانه بسیار موثر هستند، اما در برابر موشک های بالستیک سنگین تر، کمتر موثر هستند.
دیوید اسلینگ: این سامانه که برای جایگزینی سیستم های قدیمی هاوک و پاتریوت طراحی شده است، برای تهدیدات موشک های بالستیک میان برد و تاکتیکی طراحی شده است. تیرکمان تیرکمان دیوید نقش مهمی در رهگیری موشک هایی داشت که به عمق بیشتری در حریم هوایی اسرائیل نفوذ کردند.
پیکان 2 و پیکان 3: این دو سامانه دفاع اولیه اسرائیل در برابر موشک های بالستیک هستند. پیکان 2 از کلاهک انفجاری قوی استفاده می کند، در حالی که پیکان 3 از فناوری ضربه به کشتن استفاده می کند و موشک های وارده را با انرژی جنبشی از بین می برد. Arrow 3 همچنین مافوق صوت است و می تواند موشک های خارج از جو زمین را رهگیری کند و به بخش مهمی از دفاع اسرائیل در برابر تهدیدات بالستیک دوربرد تبدیل شود.
C-Dome: نوع دریایی از Iron Dome، C-Dome از ناوهای کلاس Sa'ar 6 اسرائیل عمل می کند.
ادغام این سامانه ها در کنار حمایت آمریکا باعث ایجاد یکی از پیشرفته ترین شبکه های دفاع موشکی در جهان شده است. با این حال، حتی این شبکه پیچیده زمانی که با حملات موشکی خیره کننده مواجه می شود، محدودیت هایی دارد.
دخالت ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در حمله اکتبر بسیار مهم بود. ناوشکنهای AEGIS نیروی دریایی ایالات متحده نقش کلیدی در رهگیری موشکهای ایرانی ایفا کردند و حضور پرسنل و تجهیزات آمریکایی در منطقه 512 که یک رادار مخفی در نقب بود، پشتیبانی بیشتری را فراهم کرد. رادار دوربرد باند ایکس منطقه 512، همراه با رادار کاج سبز اسرائیل، امکان شناسایی و رهگیری زودهنگام تهدیدات دریافتی را فراهم کرد.
مشارکت آمریکا و اسرائیل، به ویژه در حوزه دفاع موشکی، همچنان جزء مهمی از استراتژی امنیت ملی اسرائیل است. تعامل بین سیستم های اسرائیلی و آمریکایی امکان دفاع جامع تر در برابر تهدیدات موشکی پیچیده را فراهم می کند.
اگرچه اسرائیل در آخرین حمله موشکی ایران با موفقیت از خود دفاع کرد، اما تهدید فزاینده ناشی از زرادخانه موشکی و کلاهکهای هستهای بالقوه ایران بر نیاز به استراتژیهای تهاجمیتر تاکید میکند. اسرائیل نمی تواند به تنهایی بر پدافند هوایی خود تکیه کند، زیرا حتی بهترین سیستم ها نیز می توانند توسط تعداد زیادی تحت تأثیر قرار گیرند. در عوض، اسرائیل باید اقداماتی را برای خنثی کردن تهدید در منبع خود انجام دهد.
این به معنای هدف قرار دادن تاسیسات تولید موشک، سایت های پرتاب و زیرساخت های هسته ای ایران است. اسرائیل سابقه حملات پیشگیرانه را دارد که این را حملات هوایی این کشور به تاسیسات هسته ای در عراق و سوریه نشان می دهد. استراتژی مشابهی ممکن است برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانمندی هسته ای ضروری باشد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، اهمیت این رویکرد پیشگیرانه را درک کرده است و رهبری کنونی اسرائیل احتمالاً از آن پیروی خواهد کرد. با توسعه وضعیت، اسرائیل باید بین تواناییهای دفاعی خود با اقدامات تهاجمی تعادل برقرار کند تا امنیت بلندمدت خود را تضمین کند.
حمله موشکی اول اکتبر به اسراییل یادآور تهدید مداوم ناشی از زرادخانه موشکی رو به رشد ایران بود. اگرچه پدافند هوایی، پناهگاه ها و حمایت ایالات متحده این بار با موفقیت از این کشور محافظت کرده است، چالش های اشباع موشکی و پتانسیل کلاهک هسته ای نیازمند رویکرد جامع تری است. اسرائیل نمی تواند به تنهایی بر اقدامات دفاعی تکیه کند و باید اقداماتی را برای خنثی کردن تهدید در سرچشمه خود انجام دهد و بقای خود را در منطقه ای خطرناک تر تضمین کند.