ارتش اسرائیل روز سه شنبه از کشته شدن هشت سرباز در جریان درگیری در جنوب لبنان خبر داد. این سربازان بخشی از تهاجم اسرائیل با هدف از بین بردن استحکامات حزب الله در نزدیکی مرز بودند که اولین تلفات اسرائیل از زمان ورود نیروهایش به لبنان در اوایل ماه جاری بود. نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) با تایید این تلفات، آنها را بخشی از یک ماموریت گسترده تر برای خنثی کردن گروه مسلح حزب الله تحت حمایت ایران خواند.
درگیری با حزبالله در زمانی رخ میدهد که تنشهای منطقهای پس از حملات موشکی اخیر ایران به اسرائیل افزایش یافته است که نگرانیها از تشدید تنشها را تشدید کرده است. روز یکشنبه، ایران نزدیک به 200 موشک بالستیک به سمت خاک اسرائیل شلیک کرد و این گمانه زنی ها را در مورد نحوه واکنش اسرائیل به ویژه در رابطه با جاه طلبی های هسته ای ایران افزایش داد.
دخالت نظامی اسرائیل در لبنان، همراه با حملات موشکی ایران، بر تغییر قابل توجهی در جنگ منطقه ای از عملیات مخفی و جنگ های نیابتی به رویارویی مستقیم نظامی تاکید می کند. گستردگی و جسارت حملات موشکی ایران، درخواستها برای تلافی شدیدتر اسرائیل را برانگیخته است و برخی خواهان حمله به تأسیسات هستهای ایران هستند که میتواند جرقه درگیری گستردهتری در خاورمیانه شود.
نفتالی بنت، نخستوزیر سابق اسرائیل و منتقد نفوذ ایران، بهویژه صراحتاً از اسرائیل خواسته است تا اقدام نظامی قاطعی علیه تهران انجام دهد. بنت خواستار چیزی کمتر از نابودی برنامه هستهای ایران شد و از یک سری حملاتی حمایت کرد که نه تنها زیرساختهای انرژی ایران را فلج میکند، بلکه ضربه کوبندهای به رژیم حاکم آن کشور وارد میکند. بنت در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «ما باید پروژه هستهای ایران را نابود کنیم، تأسیسات اصلی انرژی آنها را فلج کنیم و ضربه مهلکی به این رژیم تروریستی وارد کنیم».
پتانسیل چنین تشدید نظامی پیامدهای عمیقی نه تنها برای اسرائیل و ایران، بلکه برای ثبات جهانی نیز دارد. تواناییهای هستهای ایران و ترس مداوم از نزدیک شدن تهران به ساخت سلاحهای هستهای، مدتهاست که منبع نگرانی اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه بوده است.
نگرانیها در مورد تواناییهای هستهای ایران در اوایل دهه ۲۰۰۰، زمانی که بازیگران بینالمللی، از جمله ایالات متحده و سازمان هستهای سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، مکرراً هشدار دادند که ایران در حال اجرای برنامه مخفیانه و هماهنگ تسلیحات هستهای است، به وجود آمد. اگرچه طبق گزارشها، این برنامه در سال 2003 متوقف شد، اما نگرانیها همچنان ادامه داشت، بهویژه زمانی که ایران تواناییهای هستهای خود را پس از فروپاشی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 گسترش داد.
بر اساس برجام، ایران پذیرفت که فعالیت های هسته ای خود را در ازای لغو تحریم ها محدود کند. با این حال، این توافق در سال 2018 زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، ایالات متحده را از توافق خارج کرد و ایران را به نقض مفاد آن متهم کرد، از هم پاشید. در سالهای بعد، ایران به تدریج محدودیتهای تعیین شده در توافق را کنار گذاشت و به طور قابل توجهی ظرفیت غنیسازی اورانیوم خود را گسترش داد. امروز ایران تنها کشور غیر هستهای است که اورانیوم غنیشده تا 60 درصد بسیار بالاتر از محدودیتهای تعیینشده در برجام و نزدیکتر کردن آن به مواد با درجه تسلیحات تولید میکند.
ایران اکنون اورانیوم غنی شده کافی برای ساختن حدود سه بمب هسته ای دارد، واقعیتی که تنش ها را با اسرائیل تشدید کرده است، اسرائیلی که مدت ها ایران هسته ای را یک تهدید وجودی می دانست.
خصومتهای آشکار کنونی بین اسرائیل و ایران در تضاد کامل با عملیاتهای مخفیانهتر است که مراحل اولیه رقابت آنها را مشخص میکرد. در گذشته، اسرائیل برنامه هسته ای ایران را از طریق ابزارهای مخفیانه از جمله حملات سایبری، خرابکاری و ترور هدف قرار داده است. یکی از نمونههای بارز چنین اقدامات پنهانی در اوایل سال جاری، زمانی که جزئیات یک عملیات خرابکارانه در سال 2020 علیه تأسیسات هستهای ایران فاش شد، آشکار شد.
در مارس 2024، خبرگزاری مستقل ایران اینترنشنال از حمله ای که قبلاً فاش نشده بود به یک “تاسیسات تولید صنعتی” متعلق به سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) گزارش داد. بر اساس اسناد اطلاعاتی منتشر شده توسط این گروه هکری، سازمان اطلاعاتی موساد اسرائیل این خرابکاری را در سال 2020 با استخدام یک گروه 9 نفره از اتباع ایرانی برای آتش زدن تاسیسات در منطقه شادآباد تهران سازماندهی کرد.
اسناد نشان میدهد که موساد طرح تأسیسات را به این افراد داده و به آنها برای انجام این حمله غرامت مالی داده است. بنا بر گزارش ها، این گروه 2.7 میلیارد ریال (حدود 10000 دلار در آن زمان) برای تلاش های خود دریافت کردند که شامل نفوذ به یک کارگاه، بستن نگهبان و آتش زدن تجهیزات حساس بود.
کارگاه شادآباد که به عنوان یک تاسیسات هسته ای مخفی توصیف می شود، به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام نشد و وجود آن تنها پس از یک عملیات خرابکارانه مشخص شد. در حالی که ماهیت دقیق کار در حال انجام در سایت نامشخص است، تحلیلگران معتقدند که ممکن است در تحقیق و توسعه سانتریفیوژهایی که برای تلاشهای ایران برای غنیسازی اورانیوم حیاتی هستند، نقش داشته باشد.
حادثه شادآباد به زودی به یک موضوع مهم امنیت ملی در ایران تبدیل شد و توجه شخص آیتالله علی خامنهای رهبر معظم انقلاب را به خود جلب کرد و خواستار مجازات شدید مسئولین آن شد. مقامات ایرانی 9 مظنون را دستگیر کرده و آنها را به جرایم مختلف، از اقدامات علیه امنیت ملی تا همکاری با یک کشور خارجی (اسرائیل) متهم کرده اند.
علیرغم جدی بودن اتهامات، بسیاری از متهمان بنا به گزارشات از اینکه تاسیساتی که آنها را هدف قرار داده بودند، بخشی از برنامه مخفی هسته ای ایران بود، بی اطلاع بودند. گزارش ایران اینترنشنال حاکی از آن است که برخی از مظنونان با مسائل شخصی مانند اعتیاد دست و پنجه نرم می کردند و ممکن است برای شرکت در عملیات خرابکارانه دستکاری شده باشند.
محاکمه پس از دستگیری ها پیچیدگی پرونده را آشکار کرد. در حالی که برخی از متهمان از سنگین ترین اتهامات از جمله مخالفت با حکومت اسلامی تبرئه شده بودند، متهم اصلی مسعود رحیمی به دلیل نقش داشتن در این عملیات به 10 سال زندان محکوم شد. این پرونده بر خصومت عمیق بین اسرائیل و ایران و طولی که هر دو کشور مایلند در تلاش برای خراب کردن توانایی های استراتژیک یکدیگر انجام دهند، تأکید کرد.
خرابکاری شادآباد تنها یکی از چندین عملیات مخفیانه بود که برنامه هسته ای ایران را هدف قرار داد. پنج ماه پس از این آتش سوزی، ایران در نوامبر 2020 با ترور محسن فهری زاده، دانشمند برجسته هسته ای که مدت ها از سوی اسرائیل و آژانس های اطلاعاتی غربی مظنون به هدایت برنامه تسلیحاتی ایران بود، وارد شد. فخری زاده در نزدیکی تهران در عملیاتی که به عقیده بسیاری توسط اسرائیل انجام شد کشته شد. مرگ او به عنوان یک شکست مهم برای جاه طلبی های هسته ای ایران و تشدید بیشتر تنش ها بین دو کشور تلقی شد.
تغییر از عملیات مخفی به جنگ آشکار، نقطه عطف مهمی در خصومتهای اسرائیل و ایران است. دور کنونی نبرد – از درگیری حزبالله با نیروهای اسرائیلی در لبنان گرفته تا حملات موشکی بالستیک ایران – نشان میدهد که درگیری ممکن است وارد مرحله جدیدی و بالقوه خطرناکتر شود.
بازیگران بین المللی، از جمله ایالات متحده، از نزدیک وضعیت را زیر نظر دارند. ایالات متحده از دیرباز متحد اصلی اسرائیل بوده و حمایت نظامی قابل توجهی از این کشور ارائه کرده است. در همان زمان، واشنگتن درگیر تلاشهای دیپلماتیک برای مهار جاهطلبیهای هستهای ایران شد، اگرچه این تلاشها پس از فروپاشی برجام با موفقیت محدودی مواجه شد.
پتانسیل حمله تمام عیار اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران نگرانی هایی را در مورد پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده تر ایجاد می کند. چنین حمله ای می تواند منجر به یک جنگ منطقه ای بزرگتر شود که شامل کشورهایی مانند سوریه و عراق می شود که ایران در آنها حضور نظامی قابل توجهی دارد. همچنین میتواند پیامدهای جهانی داشته باشد، بهویژه اگر درگیری باعث اختلال در تامین انرژی از خاورمیانه شود.
با تشدید درگیری بین اسرائیل و ایران، منطقه در حال آماده شدن برای دوره ای طولانی از بی ثباتی است. ارتش اسرائیل برای درگیری بیشتر با حزبالله آماده میشود، در حالی که مقامات ایرانی قول دادهاند که در برابر هرگونه حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای آنها تلافی کنند.
جامعه بین المللی، از جمله سازمان ملل و ناتو، خواستار خویشتن داری شده اند، اما وضعیت همچنان بی ثبات است. با عدم تمایل هر دو طرف به عقب نشینی و تنش فزاینده اتحادهای منطقه ای، چشم انداز یک جنگ گسترده تر به چشم می خورد. احتمالاً در هفتههای آتی مشخص میشود که آیا این دور اخیر اقدام نظامی منجر به رویارویی گستردهتر خواهد شد یا اینکه تلاشهای دیپلماتیک میتواند در تنشزدایی از بحران پیروز شود.