با ادامه توسعه اسرائیل و ایران پس از حمله موشکی اخیر به اسرائیل، گفتگوها بین تل آویو و واشنگتن تشدید می شود و هر دو کشور پاسخ مناسب را ارزیابی می کنند. یک عنصر کلیدی از واکنش اسرائیل توجه جهانی را به خود جلب کرده است – اظهارات رمزآلود اما دائمی مقامات ارشد اسرائیلی که به تهدیدهای شخصی علیه آیتالله علی خامنهای رهبر معظم ایران اشاره میکنند. این نشان دهنده تشدید زبان مورد استفاده رهبران اسرائیل در مناقشه منطقه ای کنونی است.
آخرین تشدید تنش زمانی رخ داد که ایران حدود 200 موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد که تهران آن را به عنوان انتقام از کشته شدن افراد کلیدی مرتبط با نیابت های ایران مانند رهبر حزب الله حسن نصرالله توصیف کرد. این حمله یکی از تهاجمیترین حملات موشکی در سالهای اخیر بود که نشاندهنده روابط همیشه پرتنش و ناپایدار بین اسرائیل و ایران بود. همچنین نقش گروههای شخص ثالث مانند حزبالله و حماس را در جنگ نیابتی اسرائیل و ایران که دههها طول کشیده است، برجسته میکند.
این حمله موشکی باعث نگرانی جدی برای دفاع اسرائیل شد، اگرچه نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) توانستند اکثر راکت ها را با سیستم دفاعی گنبد آهنین رهگیری کنند. در حالی که آسیب فیزیکی محدود بود، تأثیرات روانی و سیاسی بسیار گسترده بود.
در واکنش به شلیک موشک، رهبران اسرائیل به صراحت اعلام کردهاند که تلافی آنها نه تنها زیرساختهای نظامی ایران را هدف قرار میدهد، بلکه ممکن است بر خلاف لفاظیهای قبلی که صرفاً بر اهداف نظامی متمرکز شده بود، به رهبری آن نیز تسری پیدا کند. اشارات احتمالی تلافی جویانه علیه رهبر معظم خامنه ای نشان دهنده سخت تر شدن موضع اسرائیل است.
یکی از بارزترین وقایع، اظهارات مقامات دولتی اسرائیل بود که به نظر می رسید تهدیدی شخصی علیه خامنه ای باشد. آمیچای چیکلی، وزیر امور دیاسپورا و یهودی ستیزی اسرائیل، در شبکه اجتماعی X (توئیتر سابق) به طور مستقیم به پست های خود خامنه ای پس از پرتاب موشک پاسخ داد.
اظهارات چیکلی صریح بود: «شما ریشه همه مشکلات در منطقه ما هستید، اما این مدت طولانی نخواهد بود. اظهارات چیکلی به سرعت توسط تحلیلگران به عنوان چیزی فراتر از جسارت لفاظی تعبیر شد – این اظهارات ممکن است نشان دهنده تمایل مقامات اسرائیلی برای هدف قرار دادن مستقیم رهبری ایران باشد، چیزی که مدت ها توسط هر دو طرف درگیری ممنوع تلقی می شد.
اما چیکلی تنها کسی نبود که چنین اظهاراتی را بیان کرد. امیر اوهانا، رئیس کنست، با هشدار هولناکی که به نظر میرسید مستقیماً متوجه خامنهای بود، فراتر رفت. اوهانا در پیام خود نوشت: «به همه سلام برسانید» و پیشنهاد کرد که رهبران اسرائیل شخصاً رهبر عالی را مسئول حملات اخیر بدانند و ممکن است دوران قدرت او به پایان برسد.
این اظهارات بخشی از رویارویی گستردهتر میان رهبران اسرائیلی است که نشانه تغییر استراتژی است. رویاروییهای گذشته عمدتاً بر روی سایتهای نظامی ایران متمرکز بوده است، اما نظرات اخیر نشان میدهد که رهبران سیاسی و نظامی در اسرائیل ممکن است دیگر حملات شخصی به رهبری ایران را در صورت ادامه تحریکات رد نکنند.
در حالی که رهبران سیاسی هشدارهای عمومی صادر می کنند، ارتش اسرائیل نیز برای عواقب احتمالی هر گونه تشدید بیشتر آماده می شود. پس از حملات راکتی، هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، بیانیه ای محتاطانه تر، اما نه کمتر شوم صادر کرد. حلوی گفت: «این آخرین چیزی نیست که ما باید ارائه دهیم… با هرکسی که شهروندان اسرائیلی را تهدید کند، برخورد خواهد شد.
اظهارات وی در حالی بیان شد که نیروهای دفاعی اسرائیل در تمام جبههها، به ویژه در مرزهای شمالی با لبنان و سوریه، جایی که حزبالله مورد حمایت ایران حضور چشمگیری دارد، به حالت آماده باش درآمده است. اسرائیل نسبت به توانایی حزب الله برای حمله موشکی خود به شهرهای شمال اسرائیل که باعث تشدید درگیری خواهد شد، محتاط بوده است.
حلوی با تاکید بر آمادگی اسرائیل برای پاسخگویی به هرگونه تحریکات بیشتر چه مستقیماً از سوی ایران و چه از سوی متحدان منطقهایاش، افزود: «ما در همه جبههها آمادگی کامل داریم و نیروهای ما باید از آمادگی کامل و هماهنگی با سایر سازمانها اطمینان حاصل کنند».
در بحبوحه افزایش تنش ها، اسرائیل در حال رایزنی نزدیک با ایالات متحده، مهم ترین متحد خود است. بر اساس گزارشها، مقامات تلآویو و واشنگتن درباره واکنش مناسب به حمله موشکی ایران گفتوگوهایی در سطح بالا داشتند. در حالی که دولت بایدن به طور سنتی به دنبال اجتناب از دخالت مستقیم در مناقشه ایران و اسرائیل بوده است، به رسمیت شناخته شده است که این وضعیت ممکن است به دخالت مستقیم ایالات متحده نیاز داشته باشد، به ویژه اگر این درگیری تهدیدی برای بی ثبات کردن خاورمیانه باشد.
یکی از نگرانی های اصلی ایالات متحده، توان موشکی ایران است. ایران با پرتاب حدود 200 موشک بالستیک در حمله اخیر، قدرت نظامی و تمایل خود را برای شرکت در رویارویی های گسترده نشان داد. این احتمالاً به بحثها در واشنگتن درباره ارائه کمکهای نظامی بیشتر به اسرائیل و احتمالاً افزایش تعداد نیروهای آمریکایی در منطقه برای جلوگیری از تجاوز بیشتر تهران دامن زده است.
واکنش ایالات متحده همچنین احتمالاً بر کانال های دیپلماتیک متمرکز خواهد شد تا از تبدیل شدن درگیری به جنگ تمام عیار جلوگیری کند. در حالی که دولت بایدن از حق اسرائیل برای دفاع از خود حمایت می کند، نگرانی هایی در مورد عواقب حمله اسرائیل به رهبری ایران وجود دارد. هر اقدامی از این دست میتواند به تلافیجویی خشونتآمیز منجر شود و به طور بالقوه ایالات متحده را وارد یک درگیری گستردهتر کند.
از سوی ایران، این حمله موشکی به عنوان پاسخی موجه به کشته شدن چهرههای کلیدی مانند حسن نصرالله از حزبالله، که از دیرباز متحد اصلی تهران در تلاشهایش برای گسترش نفوذش در خاورمیانه بود، ارائه شد. پس از این حملات موشکی، آیتالله علی خامنهای در شبکههای اجتماعی این حمله را جشن گرفت و آن را پیروزی ایران و متحدانش در برابر تجاوزات اسرائیل خواند.
اما رفتار عمومی خامنه ای با نگرانی های خصوصی او در تضاد بود. گزارشهای منابع در ایران نشان میدهد که خامنهای پس از حمله به مکان امنی منتقل شده است، احتمالاً به عنوان یک اقدام احتیاطی در برابر انتقامجویی احتمالی اسرائیل. این اقدام که توسط رویترز تایید شده است نشان می دهد که رهبری ایران به خوبی از تهدیدهای شخصی مقامات اسرائیلی آگاه است و آنها را جدی می گیرد.
حرکت خامنهای حاکی از احساس آسیبپذیری گستردهتری در ساختار حاکم بر ایران است، حتی زمانی که قدرت را در ملاء عام نشان میدهد. تحلیلگران بر این باورند که در حالی که توانایی های نظامی ایران قابل توجه است، رهبران آن ممکن است نسبت به درگیری طولانی مدت با اسرائیل محتاط باشند، به خصوص اگر منجر به حملات مستقیم به تهران یا شخصیت های کلیدی رژیم شود.
حملات موشکی اخیر بین اسرائیل و ایران نیز توجه را به نقش گروه های نیابتی در درگیری های جاری جلب می کند. حزبالله، یک گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران مستقر در لبنان، مدتهاست که یک بازیگر اصلی در استراتژی تهران برای مقابله با اسرائیل بوده است. رهبر آن، حسن نصرالله، از نظر بسیاری یکی از مهم ترین سرمایه های ایران در منطقه است.
در ماههای اخیر، اسرائیل حملات خود را به اهداف حزبالله افزایش داده است، از جمله حملهای که ممکن است خود نصرالله را کشته باشد. اگرچه مقامات ایرانی کشته شدن نصرالله را تایید نکردهاند، اما حمله موشکی به اسرائیل احتمالاً برای انتقام ترور احتمالی وی بوده است و سرنوشت دو کشور را با شبکههای نیابتی آنها در سراسر منطقه بیشتر در هم میگیرد.
در همین حال، حماس، گروه ستیزه جوی فلسطینی مستقر در غزه، نیز متحد کلیدی ایران در کارزار خود علیه اسرائیل است. مقامات اطلاعاتی اسرائیل ابراز نگرانی کردهاند که حماس میتواند موج حملات خود را در همبستگی با ایران آغاز کند و احتمالاً جبهه دومی را در جنوب این کشور باز کند.
دخالت این گروه ها فقط اوضاع را پیچیده می کند و تنش زدایی را برای هر دو طرف دشوار می کند. با حضور حزبالله و حماس در اردوگاه ایران، هرگونه اقدام تلافی جویانه از سوی اسرائیل علیه تهران میتواند جرقه درگیری منطقهای گستردهتری را ایجاد کند و بازیگرانی را از سراسر خاورمیانه به خود جذب کند.
با شدت گرفتن لفاظی بین اسرائیل و ایران، بسیاری در جامعه بین المللی تعجب می کنند که آیا تنش زدایی ممکن است یا خیر. تاکنون هر دو طرف علاقه چندانی به عقب نشینی نشان نداده اند و مقامات اسرائیلی همچنان به تهدیدات عمومی خود ادامه می دهند و رهبران ایران حملات موشکی خود را جشن می گیرند.
برای اسرائیل، مخاطرات روشن است: نمیتواند در مقابل ایران متجاوز، ضعف نشان دهد، بهویژه با وجود نیروهای نیابتی منطقهای مانند حزبالله و حماس. برای ایران، هر گونه عقب نشینی نشانه ضعف داخلی و بین المللی تلقی خواهد شد.
تلاشهای دیپلماتیک ایالات متحده و سایر کشورها احتمالاً بر جلوگیری از تبدیل درگیری به جنگ تمام عیار متمرکز است، اما از آنجایی که هر دو طرف مواضع خود را تثبیت کردهاند، راه کاهش تنش مملو از چالشهایی است. اسرائیل، به نوبه خود، به صراحت اعلام کرده است که اجازه نخواهد داد ایران بدون مجازات عمل کند، به ویژه زمانی که جان اسرائیلی ها در خطر است.
در حالی که مقامات اسرائیلی و آمریکایی به گفتگوهای خود ادامه می دهند، یک چیز روشن است: مناقشه اسرائیل و ایران در مرحله خطرناکی قرار دارد و چند هفته آینده برای تعیین اینکه آیا می توان وضعیت را مهار کرد یا به یک درگیری منطقه ای بزرگ تر تبدیل می شود، حیاتی خواهد بود. درگیری