خاورمیانه مدتهاست که منطقهای است که به شدت آسیب دیده است، تاریخ آن با جنگ، شورش و آوارگی مشخص شده است. با این حال، سال گذشته که شاهد تشدید خشونت و تنشهای مرزی در چندین کشور بود، عصر جدید و بیسابقهای از آوارگی جمعی را آغاز کرد. حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 و پس از آن بمباران غزه توسط اسرائیل موجی از خشونت فرامرزی را برانگیخت که اکنون چندین جبهه را تحت تأثیر قرار داده است. از غزه تا لبنان، از سوریه تا یمن، میلیونها نفر از خانههای خود رانده شدهاند و این منطقه را در یکی از بدترین بحرانهای انسانی در دهههای اخیر فرو برده است.
در 7 اکتبر 2023، حماس حمله غافلگیرانه ای را به اسرائیل آغاز کرد که واکنش فوری و طولانی اسرائیل را در پی داشت. در ماه های بعد، اسرائیل عملیات نظامی خود را فراتر از غزه گسترش داد و عملیات خود را در کرانه باختری، یمن، سوریه و لبنان افزایش داد. این اقدامات که با بمباران شدید مناطق غیرنظامی مشخص شد، منطقه را در عمق جدیدی از بی نظمی فرو برد. تاثیر ویرانگر بوده است و اثرات موج دار به یک مکان محدود نمی شود. تا اواسط سال 2024، خشونت به یک درگیری گستردهتر که بازیگران دولتی، گروههای مسلح غیردولتی و نیروهای خارجی را درگیر میکرد، تبدیل شد. بسیاری اکنون نگران چشم انداز تشدید رویارویی مستقیم بین اسرائیل و ایران هستند، سناریویی که می تواند برای میلیون ها نفر دیگر فاجعه بار باشد.
در غزه، سرزمینی پرجمعیت و تحت محاصره 16 ساله، اقدام نظامی اسرائیل نزدیک به 2 میلیون فلسطینی – 90 درصد از جمعیت نوار – را مجبور به ترک خانه های خود کرده است. این آوارگی دسته جمعی در مقیاس خود بی سابقه است، اما چیزی که آن را منحصر به فردتر می کند این است که این آوارگان داخلی (آوارگان داخلی) تا حد زیادی در داخل مرزهای غزه به دام افتاده اند. محاصره اسرائیل، همراه با بستن گذرگاه مرزی رفح توسط مصر، فضای زندانی اجتناب ناپذیری را برای جمعیت غیرنظامی غزه ایجاد کرده است. کریدورهای بشردوستانه عملاً وجود ندارند و حملات مکرر اسرائیل پناهگاه های سازمان ملل و سایر تأسیسات بشردوستانه را ویران کرده است.
وضعیت غزه به طور چشمگیری با بحران های قبلی در منطقه متفاوت است. به عنوان مثال، در طول جنگ داخلی سوریه، کمک های فرامرزی، البته در مقیاس کوچک، هنوز امکان پذیر بود. اما برای فلسطینی های غزه، چنین مهلتی وجود ندارد. اقلام ضروری مانند غذا، دارو و آب سالم با کمبود مواجه است و با بسته بودن مرزها، سازمان های بشردوستانه در ارائه خدمات حتی اولیه با مشکل مواجه هستند. کارشناسان می گویند محاصره و بمباران مداوم نقض جدی قوانین بین المللی است و فاجعه انسانی را تشدید می کند.
شرایط غزه پس از یک سال بمباران به یک بحران چند لایه منجر شده است. قحطی ریشه دوانده است، زیرا ذخایر مواد غذایی کاهش یافته و کمک های بین المللی همچنان کمیاب است. گسترش بیماری در کمپ های غیربهداشتی و پرجمعیت بعد دیگری از رنج را اضافه کرد. بیمارستان ها و مدارس سازمان ملل که زمانی مناطق امن محسوب می شدند، به هدف حملات هوایی اسرائیل تبدیل شده اند. اسرائیل مدعی است که این سایت ها توسط حماس و حزب الله به عنوان پایگاه های نظامی استفاده می شود، اگرچه سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل بسیاری از این ادعاها را رد کرده اند. از زمان آغاز درگیری، حداقل 220 کارمند سازمان ملل در حملات هدفمند کشته شده اند که بالاترین آمار تلفات در هر درگیری در تاریخ این سازمان است.
در حالی که غزه توجه جهانیان را به خود جلب کرده است، تأثیرات موجی درگیری در سایر نقاط منطقه احساس می شود. لبنان که در گذشته میزبان میلیون ها پناهنده بود، اکنون در نتیجه عملیات نظامی اسرائیل علیه حزب الله درگیر بحران آوارگی خود شده است. قبل از تشدید تنش در سپتامبر 2024، جنوب لبنان قبلاً با جابجایی قابل توجهی از جمعیت مواجه بود و حدود 100000 لبنانی از خانه های خود آواره شدند. با تشدید حملات هوایی اسرائیل در اواخر سپتامبر که هم حزب الله و هم گروه های فلسطینی را هدف قرار دادند، این تعداد به طرز چشمگیری افزایش یافت.
بیش از 1 میلیون لبنانی تنها در چند هفته گذشته آواره شده اند زیرا درگیری ها بیشتر در داخل کشور از جمله بیروت، پایتخت این کشور گسترش یافته است. آوارگی مردم را مجبور به پناهگاه های موقت کرده است، در حالی که بسیاری دیگر در خیابان ها زندگی می کنند و نمی توانند سرپناهی پیدا کنند. این مشکل با حضور پناهجویان سوری و تعداد قابل توجهی از کارگران مهاجر در لبنان تشدید شده است که همگی خود را مضاعف آواره یافته اند. برای این گروه ها، بازگشت گزینه امنی نیست، به ویژه برای سوری هایی که از سرکوب توسط رژیم اسد می ترسند. در واقع، حدود 230000 نفر از لبنان به سوریه گریختهاند – واژگونی طنزآمیز بحران پناهجویان سوری پس از سال 2011.
جابجایی به دور از یک پدیده جدید در خاورمیانه است. منطقه چندین موج از تحرکات توده ای ناشی از درگیری را تجربه کرد. جابجایی فلسطینیان در سال 1948 در زمان ایجاد اسرائیل یکی از طولانیترین بحرانهای آوارگان است و نزدیک به 6 میلیون فلسطینی اکنون در اردوگاهها یا به عنوان پناهنده در کشورهای همسایه مانند لبنان، اردن و سوریه زندگی میکنند.
اخیراً، پیامدهای حمله ایالات متحده به عراق در سال 2003 و قیام های اعراب در سال 2011 نیز میلیون ها پناهنده و آوارگان داخلی (آوارگان داخلی) را ایجاد کرد. جنگ در سوریه به تنهایی نزدیک به نیمی از جمعیت این کشور را آواره کرده است، به طوری که اکنون حدود 6 میلیون سوری در کشورهای همسایه زندگی می کنند و 6 میلیون دیگر نیز آواره داخلی هستند.
با لایههای جدیدی از آوارگی که اکنون لبنان و غزه را تحت تأثیر قرار داده است، سیستم کمکهای بینالمللی در حال حاضر تحت فشار قرار گرفته است. آژانس هایی مانند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) و آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (UNRWA) که از پناهندگان فلسطینی حمایت می کنند، به شدت با کمبود بودجه مواجه هستند. علاوه بر این، عملیات برون مرزی، که برای کارهای بشردوستانه حیاتی است، با موانع مهمی مواجه است. در لبنان، زیرساختهای کمکهای بشردوستانه، بهویژه با هجوم آوارگان، پناهندگان و کارگران مهاجر که برای منابع محدود تلاش میکنند، تحت فشار قرار گرفته است.
تعداد زیاد افراد آواره در سراسر منطقه به این معنی است که سیستم های کمک رسانی و پناهندگی موجود تحت فشار شدید قرار دارند. سازمانهای بشردوستانه مجبورند بسته به دسترسی، امنیت و بودجه، انتخاب غیرممکنی را برای ارائه خدمات ضروری در برخی مناطق و در عین حال غفلت از برخی دیگر انجام دهند. عواقب آن برای خانواده هایی که در آتش متقابل گرفتار شده اند وخیم است. بسیاری از آنها بدون سرپناه، غذا و مراقبت های پزشکی کافی باقی می مانند و به نظر می رسد با ادامه درگیری، وضعیت بدتر شود.
در تاریخ اخیر، لبنان چندین موج آوارگی را تجربه کرده است که اغلب مربوط به درگیری با اسرائیل است. در سال 1978 و بار دیگر در سال 1982، اسرائیل در تلاش برای از بین بردن گروه های فلسطینی مانند سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به لبنان حمله کرد. تهاجم اخیر منجر به کشتار بدنام صبرا و شتیلا شد که در آن بین 1500 تا 3000 غیرنظامی فلسطینی توسط شبه نظامیان لبنانی متحد اسرائیل کشته شدند. این وقایع یادآور وحشتناکی است از اینکه چگونه عملیات نظامی که بین غیرنظامیان و جنگجویان تمایز قائل نمی شود می تواند به تراژدی های غیرقابل وصفی منجر شود.
در سال 2006، اسرائیل حمله نظامی دیگری را علیه حزب الله آغاز کرد و حدود 900000 لبنانی را آواره کرد. در حال حاضر، این تعداد بسیار کمتر از درگیری فعلی است، به طوری که بیش از یک میلیون نفر در کمتر از یک ماه جنگ در سال 2024 آواره شده اند.
یک سال پس از این درگیری ویرانگر، خاورمیانه با آیندهای مواجه شد که نشاندهنده بیثباتی و جابجایی مداوم بود. با تشدید تنش ها بین اسرائیل و ایران و تهدیدات تلافی جویانه بیشتر از سوی هر دو طرف، منطقه در یک دوراهی حساس قرار دارد. تلاش های دیپلماتیک برای آتش بس تاکنون شکست خورده است و فقدان راه حل سیاسی میلیون ها آواره را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
اثرات این دوره جدید تحرک جمعی برای سالهای آینده محسوس خواهد بود. درسهایی از درگیریهای گذشته نشان میدهد که غیرنظامیان همچنان بار خشونت را متحمل خواهند شد – از طریق جابجایی، از دست دادن معیشت و مبارزات روزانه برای دسترسی به خدمات اولیه. برای کسانی که در غزه، لبنان و سوریه زندگی می کنند، امکان بازگشت به وطن دور از دسترس است و بازسازی زندگی آنها یک رویای دور به طور فزاینده به نظر می رسد.
تنها راه حل مناسب برای این بحران عمیق تر، توقف منطقه ای خصومت ها است. آتش بس فراگیر شرایط لازم را برای بازگشت جمعیت آواره به خانه های خود ایجاد می کند. با این حال، بدون حل و فصل سیاسی که به علل اصلی مناقشه، از جمله مسئله حل نشده فلسطین بپردازد، صلح پایدار همچنان گریزان است.
درگیریهای جاری آسیبپذیری غیرنظامیان گرفتار در آتش متقابل جنگ قدرت منطقهای را برجسته میکند. آینده میلیونها نفر نامشخص است و اگر پیشرفت دیپلماتیک قابل توجهی حاصل نشود، خاورمیانه همچنان موجهای آوارگی را تجربه خواهد کرد و سیستمهای بشردوستانه برای ادامه این روند تلاش خواهند کرد.