وزارت دفاع ملی چین با صدور یک اتهام جسورانه و کوبنده، ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) را به دلیل “گسترش قلاب های شیطانی خود” در منطقه آسیا و اقیانوسیه محکوم کرد. این اظهار نظر توسط ژانگ شیائوگانگ، سخنگوی این وزارتخانه، نشان دهنده ناامیدی فزاینده پکن از گسترش نقش ناتو فراتر از حوزه سنتی یورو-آتلانتیک است. برای چین، ناتو چیزی بیش از یک اتحاد نظامی است. به عنوان یک نیروی بی ثبات کننده در نظر گرفته می شود که بذر جنگ و هرج و مرج را در مناطقی از افغانستان و عراق گرفته تا لیبی و اوکراین می کارد.
زمان محکومیت چین گویا است. در 10 ژوئیه، ناتو بیانیه نهایی را در نشست واشنگتن منتشر کرد که در آن به وضوح چین را “عامل تعیین کننده” در جنگ روسیه در اوکراین نامید. این سند همچنین چین را یک چالش سیستماتیک برای امنیت یورو-آتلانتیک می نامد و زمینه را برای یک رویارویی ژئوپلیتیک گسترده تر فراهم می کند. در حالی که ناتو به طور فزاینده ای بر همکاری با متحدان هندو-اقیانوس آرام خود تاکید می کند، پکن این تغییر را تهدیدی مستقیم برای جاه طلبی های استراتژیک و نفوذ منطقه ای خود می بیند. در این زمینه، به نظر میرسد که اتهامات چین بیش از تدافعی باشد، اما نشان دهنده نگرانی فزاینده در مورد محاصره استراتژیک است.
نگرانی رو به رشد ناتو: چین به عنوان یک چالش سیستمی
برای درک لفاظی های سخت چین، مهم است که زبان ناتو در آخرین بیانیه خود را در نظر بگیریم. این سند فراتر از انتقاد از حمایت چین از روسیه بود و نگرانیهایی را در مورد جنبههای مختلف سیاست چین از جمله فعالیتهای سایبری، قابلیتهای فضایی و زرادخانه هستهای این کشور ایجاد کرد. در این اطلاعیه هشدار داده شده است:
جمهوری خلق چین به ایجاد چالشهای سیستماتیک برای امنیت اروپا-آتلانتیک ادامه میدهد… ما از جمهوری خلق چین میخواهیم به تعهد خود برای عمل مسئولانه در فضای سایبری پایبند باشد… ما از جمهوری خلق چین میخواهیم در بحثهای استراتژیک برای کاهش خطر و ارتقای ثبات شرکت کند. از طریق شفافیت».
این سند همچنین به گسترش سریع زرادخانه هستهای چین اشاره میکند و خواستار شفافیت و همکاری برای کاهش خطرات است. این انتقادات چندوجهی نشان می دهد که نگرانی ناتو در مورد چین بسیار فراتر از روابط با روسیه است. تمرکز ناتو بر موضوعاتی مانند امنیت سایبری، نظامیسازی فضا و اشاعه تسلیحات هستهای بر نگرانی فزاینده این ائتلاف در مورد گسترش قابلیتهای نظامی و فناوری چین تأکید میکند.
با این وجود، این سوال همچنان باقی است: آیا در صورت امتناع پکن از حمایت روسیه در درگیری اوکراین، نگرش ناتو نسبت به چین نرم خواهد شد؟ پاسخ، بر اساس بیانیه ناتو، یک پاسخ منفی است. جاه طلبی های ژئوپلیتیکی چین و قاطعیت فزاینده آن در منطقه هند و اقیانوس آرام، آن را به یک مشکل بلندمدت برای ناتو، صرف نظر از موضع آن در قبال اوکراین، تبدیل کرده است.
هسته هند و اقیانوس آرام ناتو: ظهور IP-4
یکی از قابل توجه ترین تغییرات در تمرکز استراتژیک ناتو، تعامل آن با منطقه هند و اقیانوس آرام بوده است. این ائتلاف روابط خود را با چهار بازیگر کلیدی منطقهای که اغلب با عنوان IP-4 شناخته میشوند، تقویت میکند – استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و نیوزلند. ناتو استدلال می کند که منطقه هند و اقیانوس آرام نه تنها یک مسئله منطقه ای بلکه جهانی است و تحولات در آنجا مستقیماً بر امنیت یورو آتلانتیک تأثیر می گذارد.
پیوند استراتژیک بین تئاترهای یورو-آتلانتیک و هند-اقیانوس آرام مدت ها قبل از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 ایجاد شد. ایالات متحده، یک بازیگر کلیدی در هر دو منطقه، قبلاً از ناتو حمایت کرده است که به هم پیوستگی چالش های امنیتی جهانی را بشناسد. در واقع، استراتژی 2021 هند و اقیانوسیه اتحادیه اروپا به صراحت بیان می کند که امنیت دریای چین جنوبی و تنگه تایوان به طور مستقیم بر رفاه و امنیت اروپا تأثیر خواهد گذاشت.
در این زمینه، ناتو به طور فعال در حال توسعه روابط با اعضای IP-4 است. رهبران این کشورها در سال 2022 در اجلاس سران ناتو در مادرید شرکت کردند که اولین بار بود که سران کشورهای منطقه هند و اقیانوس آرام در فرآیندهای ناتو شرکت کردند. تا جولای 2023، این رابطه با راهاندازی پروژههای پرچمدار جدید که بر حوزههایی مانند سلامت نظامی، امنیت سایبری و اطلاعات نادرست و همچنین استفاده گستردهتر از فناوری در دفاع متمرکز است، عمیقتر شد.
تعامل ناتو با منطقه هندو-اقیانوس آرام تنها برای پاسخ به تهدیدات فوری نیست، بلکه در مورد ترویج ارزش های مشترک و تقسیم بار است. مناطق یورو-آتلانتیک و هند-اقیانوس آرام به طور فزاینده ای در نظم جهانی به هم پیوسته دیده می شوند. بر اساس مفهوم استراتژیک ناتو تا سال 2022، «توسعه رویدادها در [the Indo-Pacific] می تواند به طور مستقیم بر امنیت یورو آتلانتیک تأثیر بگذارد.
برای اعضای اروپایی ناتو، مشارکت در منطقه هند و اقیانوس آرام نیز یک هدف عملی دارد. این به آنها اجازه می دهد تا در عین تقویت ارزش خود به عنوان متحدان ایالات متحده، سهم قابل توجهی در امنیت جهانی داشته باشند. با کمک به ایالات متحده برای مقابله با مهمترین چالش استراتژیک خود – چین – اروپا می تواند نشان دهد که یک شریک ارزشمند در حفظ ثبات جهانی است. این استدلال به ویژه قانعکننده است زیرا برخی استراتژیستهای آمریکایی خواستار دوری از اروپا برای تمرکز منابع بیشتر بر منطقه هند و اقیانوس آرام شدهاند.
برای ناتو، این محور استراتژیک در منطقه هند و اقیانوس آرام نه تنها در مورد مهار چین است، بلکه در مورد حفظ ارتباط این ائتلاف در جهان چند قطبی فزاینده است. امنیت مسیرهای تجاری جهانی، به ویژه دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، نه تنها برای آسیا نگران کننده است، بلکه پیامدهای گسترده ای برای امنیت و رفاه اقتصادی اروپا نیز دارد.
پاسخ متحدان اروپایی به چالش هند و اقیانوس آرام
کشورهای پیشرو اروپایی مانند فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز اهمیت منطقه هند و اقیانوس آرام را برای منافع امنیت ملی خود درک کرده اند. به عنوان مثال، بریتانیا در سالهای اخیر یک گروه ضربت حامل به منطقه اعزام کرده است و انتظار میرود دوباره این کار را انجام دهد. این کشور همچنین قراردادهای استقرار نیرو را با ژاپن امضا کرده است که نشان دهنده تعهد بلندمدت این کشور به امنیت هند و اقیانوسیه است. به طور مشابه، فرانسه و ایتالیا نیروهای ضربت دریایی را به منطقه اعزام کرده اند و نقش خود را در حفظ آزادی دریانوردی در آبراه های مهم برجسته کرده اند.
همکاری دفاعی بین اروپا و کشورهای هند و اقیانوسیه نیز در حال افزایش است. به عنوان مثال، فروش تسلیحات چند میلیارد دلاری کره جنوبی به لهستان و برنامه جهانی رزمی هوایی بریتانیا، ژاپن و ایتالیا بر تقویت همکاری های دفاعی-صنعتی بین مناطق تاکید دارد. این توافقات دوجانبه منعکس کننده یک اجماع گسترده اروپایی است که امنیت در اقیانوس هند و اقیانوس آرام را نمی توان از امنیت یورو آتلانتیک جدا کرد.
در عین حال، تعامل اروپا در منطقه هند و اقیانوس آرام نیز با موانع مهمی مواجه است. به عنوان مثال، آلمان درگیر یک بحث داخلی در مورد هزینه های اقتصادی موضع متخاصم تر در قبال چین است. چین با روابط تجاری به ارزش 250 میلیارد یورو (274 میلیارد دلار)، بزرگترین شریک تجاری آلمان است که هرگونه تغییر به سمت امنیت هند و اقیانوس آرام را به یک تلاش بالقوه پرهزینه تبدیل می کند. به همین ترتیب، فرانسه، به ویژه در دوره ریاست جمهوری امانوئل ماکرون، تمایلی به آتش زدن پل ها با چین نشان نداده است، حتی پیشنهاد افتتاح دفتر ارتباط ناتو در توکیو را وتو کرده است.
واکنش ناآرام چین: قدرت اقتصادی در مقابل تهدید استراتژیک
علیرغم دخالت فزاینده ناتو در منطقه هند و اقیانوس آرام، چین همچنان از قدرت اقتصادی قابل توجهی در منطقه و فراتر از آن برخوردار است. این نفوذ اقتصادی تضمین می کند که حداقل در حال حاضر، ناتو به عنوان یک نهاد احتمالاً از رویارویی مستقیم با چین اجتناب می کند. در حالی که تک تک اعضای ناتو ممکن است اقدامات قاطعانه تری علیه چین انجام دهند، بعید است که خود ائتلاف موضع واحدی با هدف مهار ظهور پکن اتخاذ کند.
با این حال، نگرانی های چین کاملاً بیهوده نیست. دخالت ناتو در منطقه هند و اقیانوس آرام، به ویژه از طریق مشارکت آن با کشورهای IP-4، یک استراتژی بلندمدت را پیشنهاد می کند که به طور بالقوه می تواند نفوذ استراتژیک چین را در منطقه محدود کند. تعمیق روابط نظامی بین کشورهای ناتو و کشورهای کلیدی هند و اقیانوس آرام مانند ژاپن و استرالیا، جاه طلبی های گسترده تر چین را به چالش می کشد.
به عنوان مثال، توافقنامه AUKUS، که شامل آموزش زیردریاییهای استرالیایی بر روی زیردریاییهای بریتانیا و خرید استرالیا زیردریاییهای هستهای از ایالات متحده میشود، همکاری نظامی رو به رشد با هدف مقابله با نفوذ چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام را برجسته میکند. چنین تحولاتی نشان میدهد که اگرچه ناتو ممکن است به دنبال رویارویی مستقیم با چین نباشد، حضور رو به رشد آن در منطقه به عنوان وزنهای در برابر جاهطلبیهای پکن عمل میکند.
تایوان و نقطه عطف
در حالی که مشارکت کنونی ناتو در منطقه هند و اقیانوس آرام عمدتاً به صورت مشارکتی و متمرکز بر تقویت مشارکت ها باقی مانده است، چشم انداز استراتژیک می تواند در صورت حمله چین به تایوان به طور چشمگیری تغییر کند. درگیری نظامی بر سر تایوان میتواند واکنش بسیار قویتری را از سوی ناتو برانگیزد، بهویژه با توجه به تعهد این ائتلاف به نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین و تعهد آن به آزادی دریانوردی.
در چنین سناریویی، حمایت نمادین ناتو در قالب تمرینهای نظامی مشترک میتواند به سرعت به اقدام نظامی جدیتر تبدیل شود، بهویژه اگر ایالات متحده به عنوان عضو اصلی ناتو، خواستار اقدام جمعی باشد. با این حال، هر گونه تعاملی به اجماع در داخل اتحاد بستگی دارد – اتفاق نظری که ممکن است با توجه به منافع اقتصادی و استراتژیک متفاوت اعضای آن، دستیابی به آن دشوار باشد.
روابط در حال تحول ناتو با چین نشان دهنده پیچیدگی روزافزون جهان چندقطبی است. در حالی که چین ناتو را یک نیروی بیثباتکننده میداند که در مناطق دور از حوزه سنتی خود ویران میکند، ناتو چین را یک چالش سیستماتیک برای نظم جهانی، به ویژه در زمینههایی مانند امنیت سایبری، اشاعه هستهای، و امنیت منطقهای در اقیانوس هند و اقیانوس آرام میداند. منطقه از آنجایی که ناتو به تقویت شراکت در منطقه هند و اقیانوس آرام، به ویژه با کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند ادامه می دهد، بعید است نگرانی های چین در مورد محیط زیست از بین برود.
در عین حال، اختلافات در داخل ناتو، به ویژه در میان اعضای اروپایی مانند فرانسه و آلمان، ممکن است این ائتلاف را از پیگیری کامل استراتژی مهار چین باز دارد. با این حال، اگر اقدامات پکن، به ویژه در مورد تایوان، تهاجمی تر شود، موضع فعلی ناتو در همکاری و گفتگوی استراتژیک می تواند به سرعت به سمت رویارویی تغییر کند.