در شب 28 سپتامبر 1994، کشتی MS Estonia در آب های سرد و طوفانی دریای بالتیک غرق شد و جان 852 نفر را در یکی از بدترین بلایای دریایی اروپا در زمان صلح گرفت. 30 سال بعد، این تراژدی در هاله ای از رمز و راز باقی مانده است و تئوری های توطئه متعدد، اتهامات پنهان کاری و ناامیدی عمیق در میان بازماندگان و بستگان قربانیان ایجاد می شود. تقاضا برای پاسخ همچنان ادامه دارد زیرا آنها ادعا می کنند که عدالت هنوز اجرا نشده است.
به مناسبت سیامین سالگرد فاجعه، کاجا کالاس، نخستوزیر استونی، این رویداد تاریک را با تلخی رقم زد.
«در 28 سپتامبر 1994 کشتی «استونی» در دریای طوفانی غرق شد و جان 852 نفر را گرفت. امروز پس از گذشت 30 سال، ما به همراه عزیزان آنها همچنان در سوگ قربانیان بزرگترین فاجعه دریایی در زمان صلح در آبهای اروپا هستیم.”
بیانیه او منعکس کننده تأثیر عمیق و پایدار فاجعه در استونی است، نه تنها بر خانواده های قربانیان، بلکه بر کل کشور. این کشتی نمادی از حاکمیت و غرور استونی بود و بزرگترین کشتی با پرچم جمهوری تازه استقلال یافته بالتیک بود. غرق شدن ناگهانی و فاجعه آمیز آن اثری عمیق در حافظه جمعی منطقه بر جای گذاشت.
این کشتی که توسط EstLine، سرمایه گذاری مشترک بین Nordström & Thulin سوئد و شرکت کشتیرانی دولتی استونی اداره می شود، در یک مسیر عادی شبانه از تالین به استکهلم بود که به سرنوشت غم انگیز خود رسید. در آن زمان، آب و هوای دریای بالتیک، اگرچه طوفانی بود، اما برای پاییز غیرعادی نبود، با بادهایی به شدت 8 و امواجی به ارتفاع شش متر. با این حال، کشتی در عرض چند دقیقه غرق شد و 852 نفر – که اکثر آنها شهروندان سوئدی و استونیایی بودند – در آب یخی کشته شدند.
در سالهای پس از فاجعه، تحقیقات مشترک مقامات استونی، فنلاند و سوئد گزارشی را ارائه کرد که به دماغه کشتی به عنوان علت اصلی مرگ اشاره کرد. طبق یافتهها، بریل، یک دروازه بزرگ جلویی که برای بارگیری خودروها در کشتی استفاده میشود، در اثر نیروی امواج آسیب دیده است. مکانیسم قفل آن از کار افتاد و باعث باز شدن آن شد و عرشه خودرو را در معرض دریا قرار داد. سیل و همچنین سرعت کشتی باعث شد که کشتی به شدت در فهرست قرار بگیرد و در نهایت در کمتر از یک ساعت غرق شود.
علیرغم این نتیجه گیری رسمی، این گزارش نتوانست نارضایتی عمومی را از بین ببرد. بازماندگان و خانواده قربانیان از ماهیت محدود تحقیقات ابراز ناامیدی کردند. قابل ذکر است، بسیاری از این تحقیق به دلیل مصاحبه نکردن با بازماندگان انتقاد کردند، تصمیمی که در گزارش نهایی گزارش های مهم دست اول را از توجه خارج کرد. کنت هرستد، دیپلمات و بازمانده سوئدی، شکایت کرد: «هرگز به ما این فرصت داده نشد که اطلاعات خود را به اشتراک بگذاریم. خیلی توهین آمیز بود… الان هم همینطور است».
چندین دهه پس از فاجعه، جستجو برای عدالت ادامه دارد. تنها چند روز قبل از سی امین سالگرد مرگ، 34 نفر از جمله 14 بازماندگان و 20 نفر از بستگان کشته شدگان درخواست رسمی به دادستانی عمومی سوئد برای بازگشایی تحقیقات درباره مرگ ارائه کردند. آنها استدلال می کنند که شواهد و شرایط مهمی در تحقیقات اولیه نادیده گرفته شده است و روایت رسمی که سقوط را به آب و هوای بد نسبت می دهد، به طور کامل این تراژدی را توضیح نمی دهد.
در میان اتهامات، این گروه نگرانی خود را در مورد کشتی هایی که ممکن است در آن شب سرنوشت ساز در نزدیکی کشتی MS استونی قرار داشته باشند، ابراز می کنند. آنها همچنین شایعاتی مبنی بر اینکه برخی از افرادی که گمان می رود مرده اند بعدا زنده در ساحل دیده شده اند را زیر سوال می برند. علاوه بر این، آنها توضیح می خواهند که چه کسی مسئول بدتر شدن ناگهانی و غیرقابل توضیح قابلیت دریایی کشتی است. آندرس اریکسون، بازمانده در بیانیهای قدرتمند، خواستار پاسخهایی برای کاهش رنج خانوادهها شد: «ما به بالاترین دادگاه میرویم تا بستگان و بازماندگان بتوانند پاسخ دریافت کنند. برای کاهش رنج ما.
توضیح رسمی فاجعه ام اس استونی با شک و تردید مواجه شد و طیف گسترده ای از تئوری های توطئه در طول سال ها ادامه یافت. یکی از برجسته ترین اتهامات، این ادعا است که ام اس استونی ممکن است در فعالیت های مخفیانه از جمله حمل و نقل تجهیزات نظامی دست داشته باشد.
برخی از نظریه پردازان بر این باورند که این کشتی مخفیانه سیستم های تسلیحاتی را به عنوان بخشی از عملیات مخفیانه بین استونی، سوئد و بریتانیا حمل می کرد و اطلاعات روسیه از این فعالیت مطلع بودند. در ماههای قبل از فاجعه، روسیه چندین هشدار به سرویس اطلاعاتی MI6 بریتانیا صادر کرد و به آنها توصیه کرد که به این عملیات پایان دهند یا با عواقب آن روبرو شوند.
زمانی که شایعاتی مبنی بر اینکه MS استونی احتمالاً تجهیزات نظامی معمولی را حمل نمی کرد، بلکه مواد خطرناکی مانند کبالت یا حتی کلاهک هسته ای دزدیده شده از یک پایگاه شوروی سابق را حمل می کرد، این تئوری ها چرخش تیره تری پیدا کردند. اگرچه این ادعاها ثابت نشده است، سوء ظن ها با اقدامات دولت سوئد از زمان فاجعه افزایش یافته است.
در ابتدا، مقامات سوئدی به جای تلاش برای بلند کردن آن و بازیابی اجساد، پیشنهاد کردند لاشه هواپیما را در یک پوسته بتنی بپیچند. این پیشنهاد باعث اعتراض عمومی شد که منجر به امتناع دولت شد. در سال 1995، سوئد، فنلاند و استونی معاهدهای امضا کردند که کشتی غرقشده را به عنوان یک قبر دریایی به رسمیت شناخت و اکتشاف بیشتر را ممنوع کرد. ناقضان این توافق ممکن است با دو سال زندان روبرو شوند که تنها به ظن پنهان کاری دامن زد.
در سال 2019، یک مستند سوئدی تصاویری را نشان داد که حفره بزرگی را در بدنه یک کشتی غرق شده نشان میداد. این کشف غیرمنتظره تئوری هایی را برانگیخت که MS استونی ممکن است توسط یک جسم خارجی، احتمالاً یک زیردریایی یا انفجار، مورد اصابت قرار گرفته باشد. مارگوس کورم، دادستان عمومی سابق استونی، که تحقیقات جداگانهای در مورد فاجعه در سال 2007 انجام داد، اظهار داشت که برخورد با یک زیردریایی میتواند علت غرق شدن آن بوده باشد. او پیشنهاد کرد که احتمالاً یک زیردریایی سوئدی در این حادثه دخیل بوده است و این باعث تشدید ظن در مورد دخالت دولت در پنهان کردن علت واقعی فاجعه شده است.
در حالی که این مستند موجی از شوک را در سراسر منطقه بالتیک فرستاد، کارشناسان توضیح دیگری برای این حفره ارائه کردند که نشان میدهد ممکن است ناشی از برخورد کشتی در حال غرق شدن با بستر صخرهای باشد. با این حال، برای بسیاری، این امر نتوانست تردیدها در مورد داستان رسمی را برطرف کند.
با وجود چندین تحقیق، از جمله تحقیقات جدیدی که پس از افشاگری در سال 2019 اعلام شد، هیچ مدرک قطعی برای حمایت از نظریه مداخله خارجی در غرق شدن MS استونی به دست نیامده است. با این حال، تداوم تئوری های توطئه و سوالات حل نشده همچنان خانواده های قربانیان و بازماندگان را آزار می دهد.
در قلب تراژدی یک فقدان وحشتناک است. از 989 مسافر کشتی MS استونی، تنها 137 نفر زنده ماندند که یکی از آنها بعداً در بیمارستان درگذشت. دمای انجماد در دریای بالتیک باعث مرگ بیشتر افراد شد، تنها 93 جسد پیدا شد. تلاشهای نجات سریع انجام شد و هلیکوپترها و کشتیهایی از کشورهای مختلف به محل حادثه شتافتند، اما شرایط سخت برای بسیاری از بازماندگان بسیار سخت بود.
سیامین سالگرد فاجعه اماس استونی است، اما زخمهای باقیمانده در آن شب هنوز التیام نیافتهاند. بازماندگان و بستگان مردگان همچنان بر این باورند که حقیقت کامل به آنها داده نشده است. از آنجایی که اسناد کلیدی مهر و موم می شوند و سؤالات مهم بی پاسخ می مانند، درخواست آنها برای عدالت بلندتر می شود.
در حالی که مقامات استونی، سوئد و فنلاند به دفاع از یافتههای تحقیقات اولیه ادامه میدهند، تداوم تئوریهای توطئه نشان میدهد که برای بسیاری، داستان رسمی بسته شدن مورد نظر آنها را فراهم نمیکند. خواه این غرق شدن نتیجه نقص طراحی، خطای انسانی یا چیز بسیار شوم تر باشد، واضح است که برای کسانی که عزیزانشان را در آن شب از دست دادند، جستجوی حقیقت دور از انتظار است.