1 اکتبر 2024، صدمین سالگرد جیمی کارتر، طولانی ترین رئیس جمهور آمریکا است. این یک دستاورد مهم برای مردی است که با وجود تنها یک دوره ریاست جمهوری، همچنان جایگاه منحصر به فردی در تاریخ و سیاست آمریکا به خود اختصاص داده است. همانطور که به زندگی و میراث او فکر می کنیم، روشن می شود که کارتر فقط یک رئیس جمهور یک دوره ای نبود، بلکه مردی بود که دوره ای متمایز از رهبری آمریکا را نمایندگی می کرد، دورانی که ممکن است هرگز تکرار نشود.
من در کالیفرنیا بزرگ شدم و زمانی که جیمی کارتر در سال 1976 رئیس جمهور شد، کودک بودم. یک کشاورز سابق بادام زمینی جورجیا، ورود کارتر به کاخ سفید بعید به نظر می رسید، اما او به عنوان یک چراغ امید ظاهر شد زیرا او به دنبال پاکسازی فضای سیاسی از رسوایی واترگیت و استعفای ریچارد نیکسون بود. کارتر اولین رئیسجمهوری بود که میتوانم چهرهاش را با لبخند از تلویزیون کوچک آشپزخانهمان به یاد بیاورم، تصویری که مدتهاست در ذهن بسیاری از کسانی که در دوران ریاستجمهوری او به بلوغ رسیدهاند، حک شده است.
در حالی که او 100 ساله می شود، شایان ذکر است که کارتر نه تنها طولانی ترین رئیس جمهور، بلکه آخرین رهبر زنده دهه 1970 و 1980 است. او آخرین رئیسجمهوری است که در جنگ جهانی دوم خدمت کرد، و آخرین فردی است که نوع خاصی از فروتنی و خدمات را تجسم میدهد که تا حد زیادی از سیاست مدرن آمریکا ناپدید شده است. دوران تصدی او، اگرچه مملو از مشکلات بود، اما نشان دهنده پایان یک دوره و آغاز نوع جدیدی از ریاست جمهوری بود – دوره ای که بیشتر به واسطه قرار گرفتن در معرض رسانه ها و فرهنگ سلبریتی شکل گرفته بود تا خدمات عمومی آرام.
اسبی تاریک که به قدرت رسید
صعود بعید کارتر به ریاست جمهوری داستانی است که با معیارهای امروزی تقریباً مسخره به نظر می رسد. او که در خارج از ایالت زادگاهش جورجیا از بستگان ناشناخته بود، در انتخابات 1976 یک “اسب تاریک” واقعی بود. ملتی که از سرخوردگی سال های نیکسون به خود می پیچید، به دنبال رهبری بود که بتواند ایمان به دولت را احیا کند. کارتر، با لبخند گسترده و خلع سلاح و رفتار زمینیاش، چنین فردی بود.
او شلوار جین آبی و یک پیراهن جین پوشید – تصویری که برای سیاستمداران قبل از او غیرقابل تصور بود – و لبخندی که در سیاست آمریکا به نماد تبدیل شده است. افرادی مانند لیندون جانسون و ریچارد نیکسون سختگیر بودند و اغلب اعداد را محاسبه می کردند. از سوی دیگر، کارتر قابل دسترس بود، جذابیت جنوبی او برای بسیاری که از نخبگان سیاسی سنتی واشنگتن خسته شده بودند، جذاب بود.
مخالفان او، از جمله چهره های تشکیلاتی در هر دو حزب، ابتدا او را برکنار کردند. “جیمی کیست؟” – پرسیدند و اظهار ناباوری کردند که این فرد بی وجدان می تواند رئیس جمهور شود. اما کارتر با شکست دادن جرالد فورد، رئیس فعلی پس از واترگیت، از شانسها برای کسب نامزدی دموکراتها و سپس ریاستجمهوری سرپیچی کرد.
در دورهای که نامزدهای ریاستجمهوری اغلب برای سالها آراسته میشوند، همانطور که در افزایش چشمگیر باراک اوباما پس از سخنرانی اصلیاش در کنوانسیون ملی دموکراتها در سال 2004 یا دههها معاشقهی دونالد ترامپ با کانون توجه دیده میشود، صعود کارتر امروز تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. او قبل از اینکه مد شود، یک فرد خارجی سیاسی بود – مردی از ابتدا فروتن که واقعاً می خواست تغییری ایجاد کند.
رئیس جمهوری که هرگز ناپدید نشد
اگرچه دوران ریاست جمهوری کارتر ممکن است نمونه درخشانی از موفقیت نبود، اما دوران بعد از ریاست جمهوری او بی نظیر بود. شکست او از رونالد ریگان در سال 1980 تحقیرآمیز بود، اما کارتر مانند بسیاری از روسای جمهور سابق در هاله ای از ابهام قرار نگرفت. در عوض، او به یکی از مشهورترین و فعال ترین روسای جمهور سابق در تاریخ آمریکا تبدیل شد و میراث خود را به گونه ای شکل داد که کمتر کسی در دوران ریاست جمهوری او تصورش را می کرد.
در سال 2002، کارتر جایزه صلح نوبل را به دلیل تلاشهای مستمر خود برای ترویج صلح و حقوق بشر، مدتها پس از خدمت در دفتر بیضی دریافت کرد. کار او از طریق مرکز کارتر، به ویژه کمپین برای ریشه کنی بیماری هایی مانند کرم گینه در آفریقا، زندگی میلیون ها نفر را بهبود بخشیده است. این تلاش ها، اگرچه همیشه اخبار صفحه اول نبود، اما گواهی بر اعتقاد راسخ او به قدرت کارهای خوب بود.
در مقابل، دیگر روسای جمهور سابق پس از ترک پست از زندگی عمومی ناپدید شدند. به عنوان مثال، جورج دبلیو بوش از زمان خروج از کاخ سفید در سال 2009، گهگاه برای ترسیم پرتره های جانبازان مجروح یا شرکت در رویدادهای مهم ظاهر می شود. از سوی دیگر، کارتر واقعاً هرگز صحنه را ترک نکرد. او همچنان در مورد موضوعات مختلف، از دموکراسی و حقوق بشر گرفته تا صلح جهانی، صحبت میکرد و اغلب به گونهای صحبت میکرد که رئیسجمهور فعلی هر دو حزب را عصبانی میکرد.
دوره ریاست جمهوری او که اکنون بیش از 43 سال طول می کشد، طولانی ترین دوره ریاست جمهوری در تاریخ آمریکاست و حتی از رقبای سیاسی او نیز بیشتر است. شاید همین عمر طولانی بود که به رستگاری تاریخی کارتر منجر شد. او ممکن است کاخ سفید را به عنوان یک رئیس جمهور یک دوره ای ترک کرده باشد که در یک شکست بزرگ شکست خورد، اما در دهه های اخیر او جایگاه اقتدار اخلاقی خود را به گونه ای تثبیت کرده است که تعداد کمی از روسای جمهور چنین کرده اند.
زندگی فروتنانه در دنیایی در حال تغییر
یکی از قابل توجه ترین جنبه های زندگی جیمی کارتر فروتنی اوست. با وجود داشتن بالاترین مقام در این سرزمین، او همچنان در همان خانه ساده در پلینز، جورجیا، که در سال 1961 به آنجا نقل مکان کرد، زندگی می کند. او سالها پس از پایان دوره ریاستجمهوریاش در کلیسای محلیاش به تدریس یکشنبهها پرداخت.
سبک زندگی متواضع کارتر در تضاد کامل با تلههای ثروت و قدرت است که اغلب رهبران سیاسی امروزی را تعریف میکنند. دقت او، همراه با کار او در مورد موضوعاتی که همیشه پر زرق و برق نیستند، مانند ریشه کن کردن بیماری ها و ساختن خانه با Habitat for Humanity، نشان دهنده مردی است که هرگز ارزش های اصلی خود را فراموش نکرد.
در دهه 1990، زمانی که شهرت او به تدریج بهبود یافت و ریگانمانیا به تاریخ بازگشت، کار کارتر به روشی جدید مورد قدردانی قرار گرفت. تمرکز بیوقفه او بر صلح، حقوق بشر و تلاشهای بشردوستانه، مشکلات دوران ریاستجمهوری او را تحت الشعاع قرار داده است و به مردم یادآوری میکند که رهبری فقط مربوط به زمان صرف شده در مقام نیست.
ریاست جمهوری که بیش از آنچه فکر می کردیم اهمیت داشت
با توجه به شکست انتخاباتی کارتر و بحران هایی که دوران تصدی او را مخدوش کرد، به ویژه بحران گروگان گیری در ایران که نقش مهمی در شکست او از ریگان ایفا کرد، به راحتی می توان ریاست جمهوری کارتر را ناموفق دانست. با این حال، در نگاهی به گذشته، ریاست جمهوری کارتر بیش از آن چیزی بود که بسیاری در آن زمان به آن اعتبار می دادند.
زندگینامه جاناتان آلتر «بهترینهای او: جیمی کارتر – یک زندگی» بهطور قانعکنندهای ثابت میکند که ریاستجمهوری کارتر بیشتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسید، پیامد داشت. کارتر اولین رئیسجمهوری بود که محیطزیست را یک اولویت ملی قرار داد و مدتها قبل از ورود آنها به گفتمان اصلی، درباره موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوایی صحبت کرد. او همچنین از حقوق بشر چه در داخل و چه در خارج از کشور دفاع کرد و زمینه را برای دولت های بعدی فراهم کرد.
برای مثال، تلاش های کارتر برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای بسیار مهم بود و ریگان بعداً به این ابتکارات ادامه داد. او برای تنوع و برابری بیشتر در دولت فشار آورد و زمینه را برای چشم انداز سیاسی فراگیرتری که امروز می بینیم فراهم کرد. و در حالی که سبک مدیریتی او که اغلب به عنوان مدیریت خرد مورد انتقاد قرار می گیرد، در دفتر بیضی به خوبی به او خدمت نمی کرد، این نشان دهنده تمایل عمیق به حل کامل و متفکرانه مشکلات بود.
با این حال، کارتر در دوران سختی اقتصادی و آشفتگی بین المللی، برقراری ارتباط با مردم آمریکا را دشوار می دید. رویکرد عملگرایانه او در مقایسه با لفاظیهای گسترده و خوشبینانه رونالد ریگان، مردی که زندگی در هالیوود او را به یک ارتباط طبیعی تبدیل کرد، اغلب کوچک به نظر میرسید. ماهیت شوخآمیز ریگان و وعدهاش برای بازگرداندن عظمت آمریکا در میان رایدهندگان طنینانداز شد، در حالی که لحن هوشیارتر کارتر باعث شد بسیاری احساس تضعیف کنند.
نوع دیگری از رئیس جمهور
از بسیاری جهات، کارتر آخرین نفر در نوع خود بود. او نشان دهنده انحراف از سیاست های خشن و بدبینانه نیکسون و جانسون بود و دیدگاهی از حکومت بر اساس مهربانی و اعتقاد اخلاقی ارائه کرد. لبخند معروف او نماد رئیس جمهوری بود که به خوبی ذاتی مردم آمریکا اعتقاد داشت.
البته کارتر یک رهبر کامل نبود. او میتوانست تندخو و بیش از حد پارسا باشد و دوران ریاستجمهوری او با بحرانهایی روبهرو شد که برای حل آن تلاش میکرد. اما برخلاف بسیاری از سیاستمداران، به نظر میرسید که نفس کارتر کمتر ناشی از جاهطلبی شخصی یا میل به قدرت باشد. برعکس، از یک باور ریشهدار و اعتقاد صادقانه به امکان جهانی بهتر سرچشمه میگرفت.
این بدان معنا نیست که کارتر در تمام اهداف خود موفق بوده است. او این کار را نکرد. اما او بر این باور که مهربانی، سخت کوشی و ایمان می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند، ثابت قدم ماند – پیامی که در فضای سیاسی امروز به طور فزاینده ای نادر است.
میراث مهربانی و خدمت
جیمی کارتر ممکن است مشهورترین رئیس جمهور آمریکا نبوده باشد، اما او ارزش هایی را در خود جای داده است که در چشم انداز سیاسی امروز بسیار نادر شده اند. در عصری که با تفرقه و بدبینی مشخص شده است، تعهد کارتر به خدمت و فروتنی نشانگر نوع دیگری از رهبری است.
همانطور که Alter می نویسد، “تقریبا هر سیاستمداری امروز می خواهد به عنوان یک فرد خارجی دیده شود.” کارتر واقعی بود میراث او، که توسط یک ریاست جمهوری طولانی شکل گرفت و در طی آن او خستگی ناپذیر برای اهداف بشردوستانه کار کرد، گواهی بر قدرت پایدار نجابت در زندگی عمومی است.
وقتی کارتر 100 ساله میشود، لازم به یادآوری است که اگرچه دوران ریاستجمهوری او ممکن است پر زرق و برقترین زمان نبوده باشد، اما کار زندگی او جهان را به روشهای بیشماری به مکان بهتری تبدیل کرده است. در دورانی که به نظر می رسد بسیاری از سیاستمداران بیشتر نگران شهرت و قدرت هستند، تعهد طولانی و بی سروصدای جیمی کارتر به خدمات ممکن است ماندگارترین میراث او باشد.