در حالی که رهبران جهان برای شرکت در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک گرد هم می آیند، به دلیل تشدید شدید خصومت ها بین اسرائیل و حزب الله، خاورمیانه بار دیگر در مرکز توجه جهانی قرار گرفته است. این موج اخیر خشونت، لبنان و اسرائیل را در آستانه جنگ همه جانبه قرار داده است، مرگبارترین رویارویی از زمان جنگ سال 2006 بین دو طرف.
تعداد کشته شدگان سرسام آور است. وزارت بهداشت لبنان اعلام کرد که رژیم صهیونیستی روز دوشنبه یک سری حملات به مواضع حزب الله در جنوب لبنان انجام داد که در نتیجه آن نزدیک به 500 نفر از جمله 35 کودک کشته شدند. نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) اعلام کردند که 1600 هدف حزب الله را هدف قرار داده و “تعداد زیادی” از شبه نظامیان را در این روند خنثی کردند. روز سه شنبه حملات بیشتری را به همراه داشت و منطقه را حتی به آستانه درگیری گسترده تر نزدیک کرد.
این حملات ویرانگر به دنبال یک سری عملیات خرابکارانه هماهنگ که شبکههای ارتباطی حزبالله را در هفته گذشته هدف قرار دادند، انجام شد. در نتیجه این حملات 39 نفر کشته و نزدیک به 3000 نفر مجروح شدند. در پاسخ، «حزبالله» حملات موشکی به خاک اسرائیل را افزایش داد که اوضاع را بیشتر بدتر کرد.
نگرانیها در مورد احتمال تهاجم زمینی اسرائیل به جنوب لبنان که میتواند جرقهای درگیریهای شدیدتر و گستردهتر شود، افزایش یافته است.
چشم انداز یک جنگ عمومی
تشدید درگیری بین اسرائیل و حزبالله نگرانیها از وقوع یک جنگ تمام عیار در منطقه را افزایش داده است، که به نظر میرسد هر دو طرف در حال حاضر سعی در اجتناب از آن دارند. در تحلیلی برای فارین پالیسی، حنین گدار، کارشناس ارشد مؤسسه واشنگتن، بر توازن ظریفی که هر دو طرف درگیر آن هستند، تاکید کرد.
گدار نوشت: در حالی که جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزب الله یک احتمال واقعی است، هر دو طرف همچنان یک راه حل دیپلماتیک را ترجیح می دهند. اسرائیل در تلاش است تا حملات خود را هدف قرار دهد و حزبالله تلاش میکند اسرائیل را تحریک نکند و مجبور به استفاده از با ارزشترین داراییهای نظامی خود – یعنی موشکهای با دقت بالا – که ایران آن را یک بیمه نامه میبیند، نکند.
کلید درک مرحله بعدی این درگیری در نحوه واکنش ایران، حامی اصلی حزب الله، نهفته است. ایران مدتهاست که از حزبالله بهعنوان بخشی از استراتژی منطقهای خود برای حفظ نفوذ و مقابله با حکومت اسرائیل حمایت میکند، اما رویارویی مستقیم با اسرائیل چیزی است که تهران مایل است حداقل در حال حاضر از آن اجتناب کند.
نقش ایران در بحران
دخالت ایران در ژئوپلیتیک پیچیده منطقه روز سه شنبه زمانی که مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، انفعال ظاهری سازمان ملل در پاسخ به حملات نظامی اسرائیل را محکوم کرد، آشکارتر شد. پزشکیان طی سخنانی در شبکه اجتماعی X (که قبلا به نام توییتر شناخته می شد)، ناامیدی خود را از جامعه بین المللی ابراز کرد و عدم مداخله سازمان ملل را “بی معنی و نامفهوم” خواند.
پزشکیان گفت: در دیدار با دبیرکل سازمان ملل متحد گفتم که انفعال سازمان ملل در برابر جنایات رژیم اشغالگر بی معنی و غیر قابل درک است. وی همچنین بر نگرانی خود از گسترش درگیری ها در خاورمیانه تاکید کرد و هشدار داد که اگر جامعه بین المللی مداخله نکند، لبنان ممکن است به “غزه دیگری” تبدیل شود.
لفاظی های پزشکیان بر نگرانی گسترده تری در مورد ایران تأکید می کند: افزایش تنش بین حزب الله و اسرائیل. با این حال، رهبری ایران در مورد چگونگی ادامه کار اختلاف نظر دارند. حزب الله نه تنها یک نیابت، بلکه یک دارایی استراتژیک برای ایران است، در درجه اول از نظر بازدارندگی از حملات اسرائیل به برنامه هسته ای آن. در نتیجه، بعید است ایران حزب الله را به یک رویارویی همه جانبه سوق دهد، مگر اینکه آن را کاملا ضروری بداند.
پل سالم، معاون تعامل بینالملل در مؤسسه خاورمیانه، در مصاحبه اخیر با تلویزیون بلومبرگ، تفاوتهای ظریف موضع ایران را برجسته کرد.
سالم گفت: «رئیس جمهور پزشکیان واقعاً طرفدار سپاه یا طرف خشن رژیم ایران نیست. «در ایران اغلب پیش می آید که در یک حوزه پیام های نرم و در حوزه ای دیگر پیام های سخت ارسال می کنند. اما این نیز درست است که ایران نمیخواهد حزبالله وارد جنگی تمام عیار با اسرائیل شود. او میخواهد حزبالله را بهعنوان یک عامل بازدارنده درازمدت برای خود ایران نگه دارد، نه برای حماس یا هر چیزی که مربوط به موضوع فلسطین باشد.»
سالم پیشنهاد می کند که اگرچه ایران ممکن است از حزب الله حمایت لجستیکی و نظامی کند، اما به نفع تهران نیست که حزب الله را در یک جنگ بزرگ با اسرائیل از پا درآورد. در عوض، به نظر میرسد ایران کاهش تنش استراتژیک را ترجیح میدهد که به آن اجازه میدهد یکپارچگی حزبالله را برای درگیریهای آینده، بهویژه با توجه به امنیت خود، حفظ کند.
اسرائیل و حزب الله: یک بن بست خطرناک
در حالی که حزبالله به شلیک موشک به شهرکها و شهرهای اسرائیل ادامه میدهد و اسرائیل با حملات هوایی تنبیهی تلافی میکند، بنبست خطرناکی بین دو طرف وجود دارد. به نظر می رسد نه حزب الله و نه اسرائیل مایل به برداشتن اولین گام قاطع به سمت جنگ همه جانبه نیستند، اما هر روز تشدید تنش، احتمال درگیری گسترده تر را افزایش می دهد.
مایکل یانگ، سردبیر ارشد مرکز خاورمیانه کارنگی در بیروت، در مجموعه ای از پست ها در X، منطق استراتژیک فعلی حزب الله را بیان کرد.
صحبت های زیادی مبنی بر اینکه اسرائیل خواهان یک جنگ همه جانبه در لبنان است وجود دارد. یانگ نوشت: در واقع، آنچه امروز شاهد آن هستیم، زمانی که اسرائیل نیروهای خود را به شمال مستقر کرد، خیلی دیر شده بود. ما در حال تشدید هستیم تا بر نتیجه مذاکرات تأثیر بگذاریم، نه برای برانگیختن جنگی همه جانبه».
یانگ پیشنهاد میکند که تشدید تنشهای کنونی بخشی از یک استراتژی مذاکره گستردهتر بین دو طرف است، که هم اسرائیل و هم حزبالله از تهدید خشونت بیشتر به عنوان اهرمی برای تضمین شرایط مطلوبتر در هر آتشبس بالقوه یا مذاکرات صلح استفاده میکنند.
اسرائیلیها عملاً به حزبالله میگویند: اگر خواهان جنگی همهجانبه هستید، آن را تحریک کنید و مسئول ویرانی لبنان خواهید بود.» اما اگر این را نمیخواهید، باید با تشدید تنشهای ما همراه باشید، کاری که نمیتوانید انجام دهید.
این منطق تشدید کنترل شده خطرات زیادی را به همراه دارد. در حالی که حزب الله تلاش می کند در پاسخ با شلیک موشک به اسرائیل موضع خود را حفظ کند، اسرائیل همچنان به بمباران مناطق تحت کنترل حزب الله در جنوب لبنان ادامه می دهد و عملاً مناطق وسیعی را خالی کرده و هزاران غیرنظامی را آواره می کند.
تنش فزاینده در خاورمیانه توسط جامعه بین المللی با نگرانی فزاینده مشاهده می شود. تاکنون تلاشها برای کاهش تنش محدود بوده است. شورای امنیت سازمان ملل هنوز بیانیه قاطعی در مورد مناقشه صادر نکرده است، تا حدی به دلیل اختلاف نظر بین اعضای دائمی آن. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، هر دو طرف را به خویشتنداری دعوت کرده است، اما نشانه های کمی وجود دارد که نشان دهد واشنگتن مایل به میانجیگری مستقیم بین اسرائیل و حزب الله است.
اولویت واشنگتن همچنان دفاع از متحد اسرائیل است. ایالات متحده به ارائه کمک های نظامی به اسرائیل و سیستم های دفاعی پیشرفته مانند گنبد آهنین که بسیاری از راکت های پرتاب شده توسط حزب الله را رهگیری کرده است، ادامه می دهد. با این حال، مقامات ایالات متحده از یک جنگ منطقه ای گسترده تر که می تواند بازیگران دیگر از جمله ایران را درگیر کند، بیم دارند.
محاسبات ایران: تعادل ظریف
ایران در حالی که مراحل بعدی خود را می سنجید با مجموعه ای از چالش های پیچیده روبرو است. تهران از یک سو می خواهد از رویارویی نظامی مستقیم با اسرائیل و آمریکا اجتناب کند. درگیری های گذشته، از جمله ترور پرسنل ارشد نظامی ایران مانند قاسم سلیمانی، نشان داده است که هزینه چنین درگیری هنگفتی خواهد بود.
علاوه بر این، ایران به خوبی از چشم انداز ژئوپلیتیکی آگاه است، به ویژه با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری دیگر آمریکا. احتمال بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به قدرت در محاسبات تهران بسیار بالاست. رهبران ایران بیم آن دارند که تشدید تنش بزرگ در خاورمیانه بتواند ترامپ را به عرصه سیاسی بازگرداند و به طور بالقوه هرگونه دستاورد دیپلماتیکی را که در دولت بایدن به دست آمده را خنثی کند.
تا زمانی که این پویایی ادامه داشته باشد، ایران احتمالاً به استراتژی خود برای استفاده از حزب الله به عنوان نیابتی برای فشار بر اسرائیل ادامه خواهد داد، در حالی که از درگیری آشکاری که می تواند کل منطقه را بی ثبات کند، اجتناب می کند.
درگیری بین اسرائیل و حزب الله هیچ نشانه ای از حل سریع را نشان نمی دهد. اگرچه به نظر می رسد هیچ یک از طرفین مشتاق تشدید جنگ به سمت جنگ تمام عیار نیستند، خشونت های روزانه همچنان جان افراد را می گیرد و غیرنظامیان را آواره می کند و لبنان و اسرائیل را بیش از پیش به مرز نزدیک می کند.
بازیگران بین المللی، به ویژه سازمان ملل، با مهمترین وظیفه قرار دادن هر دو طرف به میز مذاکره روبرو هستند. اگر دیپلماسی شکست بخورد و خصومتها ادامه یابد، خاورمیانه میتواند بار دیگر به میدان نبرد قدرتهای منطقه تبدیل شود و پیامدهای ویرانکنندهای برای میلیونها نفر داشته باشد. روزهای آینده برای تعیین اینکه آیا تنشهای کنونی به جنگی تمام عیار تبدیل میشود یا اینکه میتوان قبل از اینکه خیلی دیر شود به صلحی شکننده دست یافت، حیاتی خواهد بود.