استفاده از پیجرهای جعلی و واکی تاکی علیه حزب الله در بحبوحه تغییر اتحادهای ژئوپلیتیکی


پس از اصابت موشکی که از لبنان به مزرعه ای در شمال اسرائیل اصابت کرد، آتش نشانان اسرائیلی برای خاموش کردن آتش تلاش می کنند.

در هفته‌های اخیر، لبنان شاهد تشدید غیرمنتظره خصومت‌ها علیه نیروهای حزب‌الله بوده است، زیرا اطلاعات اسرائیل ادعا می‌کند که از پیجرهای تقلبی و واکی تاکی برای انجام حملات وقیحانه استفاده می‌کند. این تحول نه تنها خطرات را در لبنان افزایش داد، بلکه بعد جدیدی را به جنگ تکنولوژیک وارد کرد که نشان دهنده تشدید تنش های طولانی مدت بین حزب الله و اسرائیل است.

از آنجایی که درگیری مارپیچ می‌شود، این خطر می‌رود که بازیگران بیشتری را به مبارزه ژئوپلیتیکی بکشاند که از اکتبر گذشته منطقه را تهدید می‌کند، که ناشی از ادامه بحران در غزه و وضعیت ناآرام فزاینده در جنوب لبنان است.

دستگاه های تقلبی و جنگ نامتقارن

استفاده از ابزارهای جعلی مانند پیجرها و واکی تاکی ها بر نقش فزاینده جنگ نامتقارن در منطقه تاکید می کند. این حملات که بنا بر گزارش ها توسط اسرائیل سازماندهی شده بود، امکان حملات با دقت بالا را بدون درگیر شدن در درگیری های نظامی تمام عیار فراهم کرد. در حالی که حزب‌الله از لحاظ تاریخی پایگاه‌هایی را در جنوب لبنان حفظ کرده است، آسیب‌پذیری آن‌ها در برابر خرابکاری‌های فناوری نشان می‌دهد که اسرائیل با روش‌های جدید جنگ انحرافی که از اتکای حزب‌الله به اشکال سنتی ارتباط سوءاستفاده می‌کند، سازگار شده است.

این شکل از جنگ توجه را به نقش فزاینده فناوری در درگیری‌های مدرن جلب می‌کند، جایی که میدان نبرد دیگر توسط تانک‌ها و سربازان تعریف نمی‌شود، بلکه توسط اطلاعات و تاکتیک‌های پیچیده مبتنی بر فناوری تعریف می‌شود. این یک چرخش خطرناک برای حزب‌الله است، زیرا در تلاش برای حفظ برتری تکنولوژیک خود در حالی که با یک دشمن قدرتمند روبرو می‌شود که روش‌های پیشرفته و اغلب کم‌هزینه را برای تضعیف دشمنان خود آزمایش می‌کند، است.

تغییر استراتژی امارات متحده عربی: بزرگترین شریک دفاعی آمریکا

در همین حال، پس‌زمینه ژئوپلیتیک گسترده‌تر در خاورمیانه نشان‌دهنده تغییر اتحادها و توسعه استراتژی‌های دفاعی است که کل منطقه را تغییر می‌دهد. در همان زمان، امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) به یک بازیگر کلیدی تبدیل شد. محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی اخیراً اولین دیدار رسمی خود را از کاخ سفید انجام داد، جایی که واشنگتن به ابوظبی عنوان “شریک دفاعی اصلی” را که قبلاً مختص هند بود، اعطا کرد.

این پیشرفت نه به دلیل خود شناسایی، بلکه به دلیل زمان بندی تعجب آور است. علیرغم اینکه بن زاید در سال 2022 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد، سفر خود به ایالات متحده را تا کنون به تعویق انداخته است. این اقدام حاکی از یک محاسبه مجدد استراتژیک در خاورمیانه است و کشورهایی مانند امارات متحده عربی نقشی را ایفا می کنند که زمانی تحت سلطه ایالات متحده بود، نه تنها از نظر نظامی، بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی. از آنجایی که ابوظبی اغلب یک خط سیر ژئواکونومیکی را دنبال می کند تا ژئواستراتژیک، امارات متحده عربی موقعیت خود را به عنوان یک کشور عملگرا که دیپلماسی چندجانبه را در اولویت قرار می دهد و با قدرت هایی مانند روسیه، ایران و حتی طالبان، علی رغم درگیری هایشان با ایالات متحده، در اولویت قرار می دهد، تثبیت کرده است. سیاست

همانطور که انور قرقاش، مشاور ارشد دیپلماتیک امارات، به درستی بیان کرد، “ما کمتر در یک مرحله ژئواستراتژیک و بیشتر در یک فاز ژئواکونومیک هستیم.” این بیانیه نشان دهنده تغییر تفکر در منطقه ای است که در آن قدرت به اندازه قدرت نظامی با نفوذ اقتصادی سنجیده می شود.

موضوعات جدید دفاعی در خاورمیانه

سفر امارات متحده عربی به واشنگتن بر رقابت فزاینده در بازار جهانی تسلیحات به ویژه در خاورمیانه تاکید می کند. جهان عرب به یکی از بزرگترین مصرف کنندگان فناوری دفاعی تبدیل شده است. بین سال‌های 2019 تا 2023، پنج کشور عربی در میان واردکنندگان اصلی تسلیحات در جهان بودند. عربستان سعودی در صدر فهرست قرار دارد و پس از آن امارات، قطر، کویت و مصر قرار دارند.

با این حال، حتی با وجود تسلط تکنولوژی نظامی غرب بر زرادخانه این کشورها، دو عامل مهم در حال تغییر الگوهای تدارکات هستند. اول، ماهیت جنگ مدرن به سمت درگیری های نامتقارن و مبتنی بر فناوری تغییر کرده است. این تغییر که در درگیری‌ها از اوکراین به قره‌باغ کوهستانی دیده می‌شود، نشان می‌دهد که چگونه هواپیماهای بدون سرنشین، جنگ الکترونیک و قابلیت‌های سایبری اکنون برای استراتژی‌های نظامی حیاتی هستند و نیاز به سیستم‌های تسلیحات متعارف در مقیاس بزرگ را کاهش می‌دهند.

ثانیاً، در میان کشورهای خاورمیانه، تقاضای فزاینده ای برای تنوع بخشیدن به تامین کنندگان محصولات دفاعی وجود دارد. کاهش نفوذ ایالات متحده به عنوان تامین کننده اصلی امنیت در منطقه، در را برای بازیگران جدیدی مانند چین، ترکیه و کره جنوبی برای ارائه راه حل های جایگزین باز کرده است. این کشورها بدون محدودیت از شرایط محدود کننده اغلب برای فروش تسلیحات آمریکایی، گزینه منعطف تر و از نظر سیاسی مناسب تری را برای کشورهایی مانند امارات و عربستان سعودی فراهم می کنند.

عقب نشینی ایالات متحده: درس هایی از حملات هواپیماهای بدون سرنشین سعودی

یکی از بارزترین نمونه‌های کاهش اشتهای آمریکا برای مداخله مستقیم در درگیری‌های خاورمیانه در سال 2019 رخ داد، زمانی که شبه‌نظامیان حوثی یمن حملات پهپادی را به تأسیسات اصلی نفتی عربستان سعودی انجام دادند. با وجود بزرگی حمله، که شریان مهم اقتصاد عربستان سعودی را فلج کرد، واکنش آمریکا به طور قابل توجهی محدود بود. این اپیزود پیامی روشن به ریاض و دیگر قدرت‌های منطقه داد مبنی بر اینکه واشنگتن دیگر حمایت نظامی تزلزل‌ناپذیری را که زمانی ارائه می‌کرد، ارائه نخواهد کرد، حتی در زمان دولت ترامپ، که انتظار می‌رود موضع سخت‌تری علیه گروه‌های مورد حمایت ایران مانند حوثی‌ها اتخاذ کند .

این تغییر به یک تغییر دیپلماتیک قابل توجه منجر شد. عربستان سعودی با گشودن کانال‌های دیپلماتیک با تهران و نمایندگان آن در یمن به دنبال عادی‌سازی روابط با ایران است. به طور مشابه، امارات متحده عربی به تعهد خود به توافق ابراهیم، ​​حفظ روابط با اسرائیل علیرغم جنگ طولانی در غزه، ادامه داده است، در حالی که کشورهای کوچکتر خلیج فارس مانند بحرین بی سر و صدا روابط خود را با ایران برقرار کرده اند.

تنوع بخشیدن به مشارکت های دفاعی: چین، ترکیه و کره جنوبی

در پاسخ به این پویایی در حال تغییر، کشورهایی مانند چین و ترکیه به سرعت به دنبال پر کردن خلأ برجای مانده از ایالات متحده بودند. فروش تسلیحات چین به ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، عمل متعادل کننده ظریف آن را در منطقه نشان می دهد. پکن روابط خود را با عربستان سعودی و امارات تقویت کرده و تجهیزات نظامی پیشرفته مانند پهپادها را به آنها می فروشد و در عین حال شراکت استراتژیک با تهران را حفظ می کند. این معاملات اغلب مستقل از شرایط سیاسی پیرامون فروش در ایالات متحده یا اروپا هستند و محصولات چینی را به ویژه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که به دنبال تقویت قابلیت های نظامی خود بدون درگیر شدن در درگیری های ژئوپلیتیک گسترده تر هستند، جذاب می کند.

در همین حال، ترکیه به یک بازیگر کلیدی در بازار دفاعی، به ویژه با فناوری پیشرفته هواپیماهای بدون سرنشین تبدیل شده است. پهپادهای ترکیه مانند Bayraktar TB2 به کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله عربستان سعودی، قطر و بنا به گزارش ها امارات فروخته شده است. این نه تنها نشان دهنده نفوذ فزاینده ترکیه در منطقه است، بلکه به عنوان راهی برای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه برای تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان خود عمل می کند. در منطقه ای با رقابت شدید سیاسی، همکاری دفاعی به ابزار قدرتمند دیپلماسی تبدیل شده است.

کره جنوبی همچنین نفوذ قابل توجهی به بازار دفاعی خاورمیانه داشته است. سیستم های دفاع هوایی این کشور توسط عربستان سعودی و امارات متحده عربی پذیرفته شده است و علاقه فزاینده ای به فناوری هواپیماهای نظامی کره جنوبی وجود دارد. به عنوان مثال، مصر به عنوان بخشی از تلاش گسترده‌تر برای نوسازی نیروی هوایی خود، در نظر دارد هواپیماهای آموزشی جت ساخت کره جنوبی را خریداری کند.

توافقنامه ابراهیم و صنعت دفاعی

یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های توافق‌نامه ابراهیم که در سال ۲۰۲۰ امضا شد، امکان دسترسی کشورهای عربی به فناوری دفاعی اسرائیل بود. اسراییل که مدتها در جهان عرب به عنوان یک طرد شده به حساب می آمد، دارای یکی از پیشرفته ترین دارایی های نظامی در منطقه است. با این حال، درگیری های جاری در غزه این معاملات دفاعی را پیچیده کرده است و بسیاری از کشورهای عربی حداقل به طور موقت از اسرائیل فاصله گرفته اند.

علاوه بر این، اسرائیل در به اشتراک گذاشتن فناوری پیشرفته نظامی خود با شرکای جدید خود در خلیج فارس تردیدی نداشت. به عنوان مثال، زمانی که امارات متحده عربی به دنبال خرید جنگنده‌های F-35 از ایالات متحده بود، اسرائیل نسبت به حفظ برتری هوایی خود در منطقه ابراز نگرانی کرد و این معامله را پیچیده کرد. این امر تعادل ظریف بین همکاری و رقابت در خاورمیانه پس از توافق ابراهیم را برجسته می کند.

در حالی که درگیری در لبنان تشدید می‌شود و قدرت‌های منطقه‌ای استراتژی‌های دفاعی خود را دوباره تنظیم می‌کنند، خاورمیانه در حال ورود به مرحله جدیدی از تنظیم مجدد ژئوپلیتیک است. ظهور جنگ نامتقارن، کاهش هژمونی ایالات متحده، و افزایش نفوذ تامین کنندگان جدید دفاعی، چشم انداز امنیتی را تغییر داده است.

کشورهایی مانند امارات و عربستان سعودی به طور فزاینده ای از اتحادهای سنتی فراتر می روند و به قدرت های نوظهوری مانند چین، ترکیه و کره جنوبی روی می آورند تا آینده خود را در منطقه ای غیرقابل پیش بینی تضمین کنند. در این زمینه، نبرد برای قراردادهای دفاعی تنها در مورد تجهیزات نظامی نیست، بلکه در مورد شکل دادن به آینده خاورمیانه است.

دیدگاهتان را بنویسید