هنگامی که کمیته ملی دموکرات (DNC) کامالا هریس را به عنوان پرچمدار خود برای انتخابات ریاست جمهوری 2024 معرفی کرد، یک چرخش چشمگیر رخ داد. تا این مرحله، دموکراتها به شدت بر تعهد خود به «نجات دموکراسی» تأکید کردهاند. این حزب خود را به عنوان مدافع فرآیند دموکراتیک با تاکید بر شفافیت، پاسخگویی و حاکمیت قانون معرفی کرد. اما هنگامی که DNC به طور رسمی پیشنهاد خود را برای هریس ارائه کرد، لفاظی تغییر کرد. کنوانسیون ملی دموکرات ها جشنی از “شادی” بود، احساسی که تنها با تصمیم آنها برای نادیده گرفتن هزینه های کلان برای سیاست هایی که با خوشحالی وعده داده بودند تشدید شد.
از آن زمان، استراتژی مبارزات انتخاباتی هریس سؤالات جدی را در مورد اعتبار، شفافیت و تعهد او به اصول دموکراتیکی که قبلاً توسط دموکرات ها حمایت می شد، ایجاد کرده است. انتشار اولیه مواضع سیاسی بایدن به عنوان مواضع خود هریس و به دنبال آن حذف آنها، تنها به شک و تردید دامن زد. هریس که نزدیک به چهار سال به عنوان معاون رئیس جمهور خدمت کرده است، ناگهان خود را به عنوان نامزد “تغییر” معرفی کرد و از سیاست های دولت بایدن که زمانی از آن حمایت می کرد فاصله گرفت. آنچه در پی آن رخ داد، کمپینی بود که با ابهام همراه بود، با وضوح کمی در مورد مواضع سیاست جدید آن. نمایندگان نیابتی، که اغلب به صورت ناشناس صحبت می کردند، اظهارات متناقضی را ارائه کردند که فاقد اعتبار بود و روند بسیار دموکراتیکی را که حزب ادعا می کرد از آن محافظت می کرد، تضعیف کرد.
نتیجه کارزاری است که رأی دهندگان را در مورد موضع سیاسی واقعی هریس در تاریکی رها کرده است و نگرانی هایی را در مورد اثربخشی دموکراسی در زمانی که رأی دهندگان بی اطلاع هستند افزایش می دهد. رای دهندگان آگاه برای هر دموکراسی کارآمد حیاتی است، اما تاکتیک های انتخاباتی هریس عملاً انتخاب آگاهانه را برای رأی دهندگان غیرممکن کرده است. بدون سیاستهای مشخص برای ارزیابی، رایدهندگان باید به پلتفرم هریس فکر کنند، پیشنهادی خطرناک برای هر دموکراسی.
خطرات ابهام در مبارزات سیاسی
عدم شفافیت در مورد کمپین هریس فقط یک شکست ارتباطی نیست. این یک نقص اساسی در روند دموکراتیک است. رأی دهندگان برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد آینده کشورشان بر اطلاعات دقیق و دقیق تکیه می کنند. بدون چنین اطلاعاتی، رای دادن به یک تمرین سطحی تبدیل میشود که به جای تجزیه و تحلیل خط مشی مشخص، ناشی از وعدههای مبهم و جذابیتهای احساسی است. اگر سیاستمداران نتوانند پیشنهادهای دقیق ارائه کنند، فرصت ارزیابی تأثیر واقعی این سیاست ها را از رای دهندگان سلب می کنند. این امر اساس دموکراسی را تضعیف می کند، جایی که یک شهروند آگاه باید نقش تعیین کننده ای در شکل دادن به آینده کشور ایفا کند.
کمپین عاری از جزئیات به رای دهندگان اجازه نمی دهد تا میزان اجرای این پیشنهاد را در عمل ارزیابی کنند. سیاستمداران می توانند در مورد اهداف خود اظهار نظر شاعرانه کنند، اما بدون جزئیات مشخص، رای دهندگان نمی توانند ارزیابی کنند که آیا این اهداف قابل دستیابی هستند یا هزینه آنها چقدر است. به گفته مت وسپو، در مورد هریس، بخش سیاستگذاری او در وبسایت مبارزات انتخاباتی «کار کپی و چسباندن از سایت بایدن 2024» بود که اعتبار نامزدی او را بیشتر تضعیف کرد.
این رفتار سیاسی در تضاد کامل با بخش خصوصی است، جایی که مصرف کنندگان قبل از خرید به اطلاعات دقیق دسترسی دارند. در بازار، زمین های فروش باید با قوانین حقیقت در تبلیغات مطابقت داشته باشند، که مستلزم این است که ادعاها بیش از یک نیمه حقیقت گمراه کننده باشد. با این حال، سیاستمداران با چنین محدودیت هایی روبرو نیستند. آنها آزادند وعدههای مبهم بدهند، بدون اینکه رای دهندگان جزئیات مورد نیاز خود را برای سنجش واقعی یا مفید بودن آن وعدهها بدهند. این عدم تطابق بین بازار خصوصی و رقابت سیاسی به توضیح اینکه چرا مبارزات سیاسی اغلب بسیار مبهم هستند کمک می کند.
عواقب واقعی وعده های مبهم
پیامدهای چنین ابهامی عمیق است. اگر لفاظی مبارزات انتخاباتی یک سیاستمدار با ویژگی های سیاست مطابقت نداشته باشد، دلیلی وجود ندارد که باور کنیم آن پیشنهادات مؤثر و بسیار کمتر مؤثر خواهند بود. شیطان همیشه در جزئیات است، و بدون آنها، رای دهندگان نمی توانند قضاوت کنند که آیا یک سیاست به اهداف خود می رسد یا خیر. سیاستمداران اغلب ادعا می کنند که پیشنهادات آنها بدون اذعان به هزینه های بالقوه یا پیامدهای ناخواسته به نتایج مثبت منجر می شود. این یک دستور العمل برای فاجعه است، زیرا سیاست های نادرست می تواند منجر به هزینه های بیهوده، ناکارآمدی و آسیب ناخواسته به همان افرادی شود که قرار است به آنها کمک کنند.
به عنوان مثال، مالیات قایقهای لوکس در سال 1991، که دموکراتها آن را به عنوان راهی برای وادار کردن ثروتمندان به «پرداخت سهم خود» تبلیغ کردند، به یک فاجعه اقتصادی تبدیل شد. به جای کسب سود، 25000 شغل در صنعت قایقرانی را از بین برد و میلیون ها درآمد مالیاتی را از بین برد. این یک مثال بارز از این است که چگونه سیاستهای ضعیف طراحی شده مبتنی بر وعدههای مبهم میتوانند پیامدهای فاجعهباری در دنیای واقعی داشته باشند.
به طور مشابه، طرح زیرساختی پرزیدنت بایدن متعهد شد که تا سال 2030 500000 ایستگاه شارژ خودروی الکتریکی جدید (EV) بسازد. با این حال، تنها هفت ایستگاه در دو سال اول مدیریت وی ساخته شد که با هدف بلندپروازانه فاصله زیادی دارد. چنین شکستهایی اغلب نتیجه وعدههای بیش از حد و کمالعاده سیاستمداران است، نتیجه لفاظیهای مبهم مبارزاتی است که با واقعیتهای اجرایی مطابقت ندارد.
ابهام به عنوان یک استراتژی سیاسی
در حالی که فقدان جزئیات در مورد کمپین هریس ممکن است شکستی به نظر برسد، ممکن است یک استراتژی سیاسی عمدی نیز باشد. ابهام به سیاستمداران این امکان را می دهد که با ادعای اینکه پیشنهادات آنها اشتباه درک شده یا تحریف شده است، انتقاد را منحرف کنند. هنگامی که با انتقاد مواجه می شوند، به راحتی می توانند بگویند: “این در پیشنهاد من نبود” یا “من قصد انجام این کار را ندارم.” این مهارت لفاظی به آنها اجازه می دهد از مسئولیت دوری کنند و انعطاف پذیری مواضع سیاسی خود را حفظ کنند.
ابهام همچنین مخالفان را مجبور می کند که ابتدا با پیشنهادهای خاص پیش بروند، آنها را در صندلی داغ قرار می دهند و به نامزد مبهم اجازه می دهد بدون ارائه راه حل های جایگزین انتقاد کند. بنابراین، ابهام می تواند یک مزیت استراتژیک باشد که به نامزد اجازه می دهد تا با قرار دادن خود در برابر ایده های جدید، از بررسی دقیق اجتناب کند.
با این حال، این استراتژی هزینه قابل توجهی برای فرآیند دموکراتیک دارد. یک کمپین مبتنی بر ابهام و ابهام رای دهندگان را به حدس زدن در مورد اینکه یک نامزد در زمان ریاست جمهوری واقعاً چه کاری انجام خواهد داد، نگه می دارد. این اعتماد لازم برای هر دموکراسی را تضعیف می کند. اگر رای دهندگان نتوانند اعتماد کنند که یک نامزد به وعده های خود عمل می کند، یا اگر مطمئن نباشند که این وعده ها چیست، روند دموکراتیک به طور جدی به خطر می افتد.
مشخصات پیشنهادات سیاسی
برای اینکه یک دموکراسی به طور مؤثر عمل کند، رأی دهندگان به اطلاعات دقیق در مورد سیاست های پیشنهادی نیاز دارند. این به آنها اجازه می دهد تا هزینه ها و مزایای هر پیشنهاد را بسنجید و تصمیمات آگاهانه بگیرند. وقتی سیاستمداران این اطلاعات را ارائه نمی کنند، نه تنها رأی دهندگان را گمراه می کنند، بلکه روند دموکراتیک را نیز تضعیف می کنند.
کمپین هریس، با فقدان پیشنهادهای سیاستی دقیق، نمونه بارز این مشکل است. هریس بدون ارائه جزئیات، از رای دهندگان می خواهد که به او اعتماد کنند بدون اینکه اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری آگاهانه را به آنها بدهند. این موضوع با توجه به مخاطرات بالای انتخابات 2024، که در آن تریلیون ها دلار در مخارج عمومی در خطر است، نگران کننده است.
بخش خصوصی تضاد مفیدی را ارائه می دهد. در بازار، مصرف کنندگان معمولا قبل از خرید به خوبی مطلع می شوند. آنها می توانند نظرات را بخوانند، قیمت ها را مقایسه کنند و ویژگی های محصولات مختلف را ارزیابی کنند. این به آنها اجازه می دهد تا انتخاب های آگاهانه ای داشته باشند که منعکس کننده ترجیحات و نیازهای آنها باشد. اگر سیاستمداران به همان استانداردها نگاه میکردند، باید قبل از درخواست حمایت از رأیدهندگان، اطلاعات دقیق و شفافی درباره سیاستهای خود ارائه کنند.
متأسفانه، سیاستمداران اغلب از ارائه چنین اطلاعاتی اجتناب می کنند، زیرا این اطلاعات ایرادات پیشنهادات آنها را آشکار می کند. اگر جزئیات مساعد بود، دلیلی برای خودداری از آنها وجود نداشت. این واقعیت که آنها اغلب مسکوت میشوند نشان میدهد که هزینهها و پیامدهای واقعی این سیاستها بسیار بدتر از لفاظیهای مبارزاتی است.
در حالی که کامالا هریس به مبارزات انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری ادامه می دهد، رای دهندگان باید شفافیت و پاسخگویی بیشتری را طلب کنند. تغییر حزب دموکرات از تاکید بر “نجات دموکراسی” به وعده های مبهم شادی و تغییر عمیقاً نگران کننده است. اگر رأی دهندگان از سیاست های پیشنهادی آگاه نباشند، دموکراسی نمی تواند شکوفا شود.
انتخابات 2024 یک لحظه مهم برای آینده ایالات متحده است و رأی دهندگان شایسته اطلاعات دقیق در مورد برنامه های نامزدها هستند. بدون آن نمی توانند انتخاب آگاهانه ای در مورد مسیر توسعه کشور داشته باشند. کمپین هریس که بر ابهام و ابهام متکی است، روند دموکراتیک را تهدید جدی می کند.
زمان آن رسیده است که سیاستمداران با استانداردهای مشابه فروشندگان بخش خصوصی رفتار کنند. رای دهندگان باید خواستار سیاست های پیشنهادی واضح و دقیق باشند که قابل بررسی و ارزیابی باشد. تنها در این صورت است که دموکراسی می تواند به درستی عمل کند و شهروندان آگاه نقش مهمی در شکل دادن به آینده کشور ایفا خواهند کرد.