آیا در سایه طولانی برگزیت می توان به رشد دست یافت؟


ایالات متحده - بریتانیا

پس از پیروزی قاطع در انتخابات سراسری ژوئیه، دولت تازه منتخب کارگر تحت رهبری نخست وزیر کیر استارمر، رشد اقتصادی و ثبات را به عنوان سنگ بنای گفتمان سیاست خود قرار داده است. با رشد سالانه تولید ناخالص داخلی انگلستان در حد متوسط ​​1.5٪، رهبری حزب کارگر با یک نبرد دشوار برای افزایش قابل توجه بهره وری و پیشبرد توسعه مواجه است. دستیابی به رشد معنادار، به‌ویژه خارج از محدودیت‌های فعلی، نه تنها به ثبات سیاسی نیاز دارد، بلکه به مشکلات ساختاری عمیقی نیز نیاز دارد که از زمان بحران مالی بر اقتصاد بریتانیا و برگزیت بدتر شده است.

انتخابات نقطه عطفی در چشم انداز سیاسی کشور بود، اما واقعیت حکمرانی، به ویژه در دوران پس از اتحادیه اروپا، همچنان دشوار است. وظیفه کارگران نه تنها ایجاد ثبات در اقتصاد، بلکه ارائه یک نقشه راه روشن برای رشد است. این حزب اهداف خود را مشخص کرده است، اما شبح برگزیت همچنان به چشم می خورد و هر گونه پیشرفت واقعی را تهدید می کند. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اگرچه در گفتمان کمپین انتخاباتی غایب است، اما همچنان یک عامل مسلط در توسعه سیاست های اقتصادی و در شکل گیری روابط آتی با بزرگترین شریک تجاری است.

تأثیر اقتصادی برگزیت: تأثیر پایدار

برگزیت که به طور رسمی در سال 2020 اجرایی شد، تأثیر زیادی بر اقتصاد بریتانیا داشته و تا 3 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را کاهش داده است. موانع تجاری، اختلالات زنجیره تامین و از دست دادن دسترسی نامحدود به بازار واحد اتحادیه اروپا باعث شده است که صنایع برای سازگاری با مشکل مواجه شوند. بهره وری نیروی کار در بریتانیا که از زمان بحران مالی 2008 در حال حاضر راکد بوده است، همچنان رو به کاهش است و سیاستگذاران را با ابزارهای کمی برای معکوس کردن این روند مواجه می کند. هر گفتگو در مورد رشد باید این واقعیت را در نظر بگیرد زیرا حزب کارگر چشم انداز پیچیده پیامدهای اقتصادی برگزیت را بررسی می کند.

علیرغم هزینه های اقتصادی آشکار، برگزیت به طور آشکار در گفتمان مبارزات انتخاباتی کارگر و محافظه کار غایب بود. حزب کارگر که نگران باز شدن در برابر یک موضوع تفرقه‌انگیز است که ملت را دو قطبی کرده است، تمرکز بر شایستگی، ثبات و رشد را انتخاب کرده است، در حالی که حزب محافظه‌کار که برگزیت را سازماندهی کرده است، از پرداختن به میراث کثیف آن اجتناب کرده و در عوض تمرکز بر حمله را انتخاب کرده است. مخالفان در نتیجه، بریتانیا خود را در یک موقعیت 22 پیدا کرده است که در آن بحث برگزیت حل‌نشده باقی مانده است، اما از نظر سیاسی بسیار حساس‌تر از آن است که آشکارا مورد بحث قرار گیرد.

استراتژی حزب کارگر پس از برگزیت: عملگرایی بر ایدئولوژی

در زمان استارمر، دولت کارگر رویکردی عمل‌گرایانه برای مدیریت روابط بریتانیا با اتحادیه اروپا پس از برگزیت اتخاذ کرده است. حزب کارگر به جای تغییر ریشه ای، بر ثبات اقتصادی و بازگرداندن موقعیت بریتانیا در صحنه جهانی تمرکز کرد. در تلاش‌های خود برای بازسازی روابط، دولت دیپلماسی را بر ادغام اولویت می‌دهد، همانطور که رویدادهای مهم اخیر مانند نشست جامعه سیاسی اروپا (EPC) در کاخ بلنهایم و سخنرانی‌های دیوید لامی، وزیر امور خارجه به همتایان اتحادیه اروپا نشان می‌دهد.

با این حال، بعید است که این ژست های دیپلماتیک منجر به تغییرات اساسی در روابط اتحادیه اروپا و بریتانیا شود. حزب کارگر مراقب بوده است تا از هرگونه پیشنهادی برای معکوس کردن برگزیت، بازگشت به بازار واحد یا پیوستن به اتحادیه گمرکی فاصله بگیرد، با توجه به واکنش سیاسی احتمالی رای دهندگان به ترک. در عوض، حزب قول داد که بر پیشرفت‌های فنی کم نظیر تسهیل مراحل مرزی، افزایش همکاری در تحقیق و آموزش و تسهیل سفرهای تجاری تمرکز کند. در حالی که این مراحل برای هموارسازی جریان های تجاری و عملیات تجاری مهم هستند، بعید است که محرک اقتصادی مورد نیاز برای دستیابی به رشد قابل توجه را فراهم کنند.

احتیاط در برابر پس زمینه افکار عمومی تقسیم شده است

موضع محتاطانه حزب کارگر در مورد برگزیت منعکس کننده اختلافات عمیق در افکار عمومی بریتانیا است. اگرچه حزب کارگر از نظر تعداد کرسی ها به پیروزی قاطع دست یافت، اما تنها 33.7 درصد از آرای الکترال را به دست آورد. شایان ذکر است، حزب اصلاحات نایجل فاراژ، یک نیروی پوپولیستی که از نارضایتی از مدیریت برگزیت سرمایه گذاری کرده است، علیرغم کسب تنها پنج کرسی، 14.3 درصد از آرا را به دست آورد. این امر بر جذابیت مستمر بدبینی اروپا در برخی از بخش‌های کشور تأکید می‌کند، و حزب کارگر به‌شدت آگاه است که فشار برای روابط نزدیک‌تر با اتحادیه اروپا خطر بیگانه‌کردن بخش بزرگی از رای‌دهندگان را به دنبال دارد.

بنابراین، استراتژی حزب یک عمل گرایی محتاطانه است، با تمرکز بر احیای اقتصاد داخلی و در عین حال حفظ تعادل ظریف روابط بین المللی. طرح اقتصادی کارگر بر توسعه یک اقتصاد “بومی” از طریق کاهش زنجیره های تامین، ترویج یارانه های صنعتی و انعقاد قراردادهای تجارت آزاد (FTA) با شرکای کلیدی مانند هند و ایالات متحده (ایالات متحده) متمرکز است. هدف این ابتکارات تنوع بخشیدن به سبد تجاری بریتانیا است، اما اتحادیه اروپا همچنان بزرگترین شریک تجاری آن است و نادیده گرفتن اهمیت بهبود روابط بین اتحادیه اروپا و بریتانیا غیرممکن است.

موضع اتحادیه اروپا: نیاز کمی به تغییر

در سراسر کانال، اتحادیه اروپا با چالش‌های خاص خود، از جنگ در اوکراین و کشمکش‌های اقتصادی داخلی گرفته تا ظهور جناح راست افراطی و بحث بر سر گسترش بلوک به سمت شرق مواجه است. در این زمینه، بهبود روابط با بریتانیا، دوست سابق، یک اولویت فوری نیست. توافقنامه تجارت و همکاری (TCA) 2020، که بر روابط فعلی بین اتحادیه اروپا و بریتانیا حاکم است، عمدتاً طرفدار اتحادیه اروپا است و به قوت خود باقی است. در حالی که قرار است این توافق در سال 2025 مورد مذاکره مجدد قرار گیرد، در بروکسل تمایلی برای بازنگری اساسی در شرایطی وجود ندارد که برای ایجاد مزیت رقابتی اتحادیه اروپا در روابط تجاری طراحی شده است.

با این حال، مناطقی وجود دارد که اتحادیه اروپا تمایل خود را برای همکاری با بریتانیا نشان داده است. مسائلی مانند تحرک برای نوازندگان، دانشجویان و متخصصان پس از برگزیت پیچیده‌تر شده و سفر گران‌تر و دست و پا گیرتر شده است. در حالی که جابجایی آزاد افراد مورد توجه قرار نمی گیرد، علاقه به کاهش تشریفات و هزینه های مربوط به ویزا و مجوزهای کار وجود دارد. اتحادیه اروپا همچنین برای بریتانیا برای ورود مجدد به برنامه تبادل دانشجویی اراسموس ابراز امیدواری کرده است، اگرچه محدودیت های مالی ممکن است این امکان را محدود کند.

یکی دیگر از زمینه های همکاری بالقوه، به رسمیت شناختن متقابل صلاحیت های حرفه ای است که حرکت کارگران ماهر را بین بریتانیا و اتحادیه اروپا تسهیل می کند. با این حال، این یک موضوع پیچیده است که ارتباط نزدیکی با بازار واحد دارد که بریتانیا به وضوح تصمیم به ترک آن گرفته است.

پیشنهادات کوچک کارگر برای تجارت و همکاری

پیشنهادات کارگر برای کاهش تنش های تجاری بین اتحادیه اروپا و بریتانیا شامل یک توافق دامپزشکی با هدف کاهش بازرسی های مرزی محصولات کشاورزی، به ویژه آنهایی است که وارد ایرلند شمالی می شوند. پس از برگزیت، صنعت کشاورزی و مواد غذایی بریتانیا با چالش‌های مهمی مواجه شده است، به طوری که کنترل‌های مرزی سالانه حدود 390 میلیون یورو برای کسب‌وکارها هزینه دارد. علی‌رغم این تلاش‌ها برای رفع موانع فنی تجارت، مقامات اروپایی همچنان نسبت به تعامل گزینشی بریتانیا با بازار واحد که برخی آن را «چیدن گیلاس» نامیده‌اند، محتاط هستند.

اگرچه این تعدیل‌های فنی ممکن است برای صنایع آسیب‌دیده تسکین دهد، اما بعید است که منجر به تغییرات اساسی در روابط بین اتحادیه اروپا و بریتانیا شود. برای کسانی که امیدوارند پیروزی حزب کارگر بتواند در را به روی بازگشت بریتانیا به اتحادیه اروپا باز کند، واقعیت بسیار نگران کننده است. هر گونه پیوستن مجدد به مذاکرات طولانی خواهد شد، با شرایط کمتر مساعد برای بریتانیا، و آماده سازی افکار عمومی بریتانیا برای چنین تغییری در این مرحله از نظر سیاسی غیرممکن خواهد بود.

امنیت و دفاع: جهت امیدوارکننده همکاری

اگرچه چشم انداز یک رابطه اقتصادی متحول کننده همچنان مبهم است، پتانسیل رو به رشدی برای افزایش همکاری بین اتحادیه اروپا و بریتانیا در زمینه های امنیتی و دفاعی وجود دارد. مانیفست حزب کارگر برنامه هایی را برای یک توافق امنیتی بین اتحادیه اروپا و بریتانیا، با تمرکز بر دفاع، تغییرات آب و هوا، مهاجرت و مواد معدنی ضروری تشریح کرد. حمایت قوی بریتانیا از اوکراین در طول جنگ جاری، نقش این کشور را در امنیت اروپا تقویت کرده است و تاکید حزب کارگر بر اولویت دادن به تئاتر یورو-آتلانتیک نشانه امیدوارکننده ای برای همکاری های آینده است.

بریتانیا همچنین به ایجاد مشارکت های دفاعی جدید، از جمله امکان انعقاد معاهده ای به سبک خانه لنکستر با آلمان، علاقه نشان داده است. همچنین گمانه زنی هایی وجود دارد مبنی بر اینکه دو طرف می توانند امکان ایجاد شورای تجارت و فناوری اتحادیه اروپا و بریتانیا (TTC) مشابه آنچه اتحادیه اروپا با هند و ایالات متحده ایجاد کرده است را بررسی کنند. چالش های مشترک جهانی، مانند مدیریت نفوذ فزاینده چین و حفظ نظم بین المللی مبتنی بر قوانین، انگیزه بیشتری برای همکاری در این زمینه ایجاد می کند.

در حال حاضر، هرگونه تغییر قابل توجهی در روابط اتحادیه اروپا و بریتانیا در دوره اول حزب کارگر بعید به نظر می رسد. این حزب احتمالاً به دنبال بهبودهای تدریجی در زمینه هایی مانند تجارت مواد غذایی و نقل و انتقالات درون شرکتی است و روابط تجاری و امنیتی خود با هند و ایالات متحده را در اولویت قرار می دهد. در حالی که این حرکت ها ممکن است دستاوردهای اندکی به همراه داشته باشد، اما بعید است که رشد اقتصادی قابل توجهی را که حزب کارگر وعده داده است، ایجاد کند.

یکی از وایلد کارت هایی که می تواند وضعیت را به طرز چشمگیری تغییر دهد، نتایج انتخابات ریاست جمهوری 2025 آمریکا است. زمانی که دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگردد، رویکرد معاملاتی او در قبال اتحادها می تواند بریتانیا و اتحادیه اروپا را وادار کند که در اولویت های استراتژیک خود تجدید نظر کنند. دوره اول ترامپ شاهد تیرگی روابط با ناتو و سوالاتی در مورد تعهد آمریکا به امنیت اروپا بود. در این سناریو، اتکای سنتی بریتانیا به “روابط ویژه” خود با ایالات متحده ممکن است تحت فشار قرار گیرد و به طور بالقوه انگلیس را مجبور کند که به دلیل ضرورت به دنبال روابط نزدیک تر با اروپا باشد.

به طرز متناقضی، پیروزی ترامپ می‌تواند نزدیکی بریتانیا و اتحادیه اروپا را تسریع بخشد، زیرا هر دو طرف با آمریکای درون‌نگرتری روبرو هستند. تشدید جنگ در اوکراین و افزایش بی‌ثباتی جهانی تنها نیاز به اقدام متحد در اروپا را تقویت می‌کند و بریتانیا را مجبور می‌کند تا اختلافات قدیمی را کنار بگذارد و همکاری فعال‌تری را دنبال کند.

همانطور که حزب کارگر دوران خود را در دولت آغاز می کند، با چالش دلهره آور تحقق وعده رشد اقتصادی خود در عین مدیریت اثرات ماندگار برگزیت مواجه است. راه رو به جلو احتمالاً یکی از پراگماتیسم محتاطانه است، با تعدیل‌های فنی کوچک در رابطه اتحادیه اروپا و بریتانیا، نه یک تغییر چشمگیر در جهت. با این حال، در یک چشم‌انداز جهانی غیرقابل پیش‌بینی، شرایط ممکن است بریتانیا را مجبور به تجدیدنظر در موضع خود کند و به طور بالقوه فصل جدیدی را در روابط با اروپا باز کند.

دیدگاهتان را بنویسید