نیوزلند از دیرباز به عنوان چراغ راه سیاست مترقی تلقی می شود. از موقعیت پیشگام خود در مورد حق رای زنان در سال 1893 تا اتخاذ عدالت اجتماعی، اقدامات اقلیمی و سیاست عادلانه در عصر مدرن، این کشور به عنوان یک بهشت مترقی شهرت بین المللی به دست آورده است. با این حال، در سال های اخیر یک تغییر سیاسی محسوس به سمت راست رخ داده است.
این تغییر باعث شده است که بسیاری از ناظران – چه در نیوزلند و چه در خارج از کشور – به این فکر کنند که چگونه کشوری با چنین اعتبار مترقی می تواند در جهت گیری سیاسی خود محافظه کار باشد. این مقاله به بررسی علل چندوجهی چرخش به سمت راست نیوزلند می پردازد و پویایی های سیاسی-اجتماعی، چالش های اقتصادی، عوامل فرهنگی و تأثیرات جهانی را که در این تغییر نقش داشته اند، بررسی می کند.
تغییرات سیاسی در نیوزیلند، ارزیابی سیر تاریخی مترقی آن مهم است. برای بیش از یک قرن، این کشور در خط مقدم اصلاحات عمده اجتماعی و سیاسی قرار داشته است. نیوزلند به عنوان اولین کشوری که به زنان حق رای داد، خود را به عنوان یک رهبر مترقی معرفی کرد. به دنبال آن اصلاحات قابل توجهی در کار، ایجاد یک دولت رفاه جامع و سیاست های اجتماعی مترقی که از کارگران، زنان و جوامع بومی، به ویژه مائوری حمایت می کرد، انجام شد.
در بیشتر قرن بیستم، چشمانداز سیاسی نیوزلند تحت تسلط حزب کارگر بود که سیاستهای چپ را با هدف کاهش نابرابری، گسترش خدمات عمومی و حمایت از حقوق کارگران دنبال میکرد. حتی اپوزیسیون که معمولاً توسط حزب ملی نمایندگی میشود، در بسیاری از مسائل، بهویژه دولت رفاه، موضعی میانهروی داشت.
هویت مترقی نیوزیلند در اوایل دهه 2000 در زمان نخست وزیری هلن کلارک، که دولتش از اصلاحات اجتماعی، حفاظت از محیط زیست و موضع ضد هسته ای نیوزیلند حمایت می کرد، بیشتر تقویت شد. با این حال، چشم انداز سیاسی در دهه گذشته شروع به تغییر کرده است، به ویژه پس از تجدید حیات حزب ملی در سال 2008 تحت رهبری جان کی، و به دنبال آن تجدید حیات احزاب جناح راست در دهه 2020.
یکی از مهمترین محرکهای تغییرات سیاسی در نیوزیلند، سرخوردگی اقتصادی، بهویژه با توجه به مقرونبهصرفه بودن مسکن و افزایش هزینههای زندگی بوده است. قیمت مسکن در نیوزلند، به ویژه در اوکلند، در دهه گذشته به شدت افزایش یافته است و از رشد دستمزدها پیشی گرفته و مالکیت خانه را برای بسیاری از دسترس خارج کرده است. طبق آمار سال 2023، قیمت مسکن از سال 2010 تا کنون بیش از 70 درصد افزایش یافته است و میانگین قیمت یک خانه در اوکلند به 1.1 میلیون دلار نیوزیلند رسیده است.
این بحران مسکن به کانون نارضایتی عمومی تبدیل شده است و منجر به ناامیدی از نحوه رسیدگی حزب کارگر به این موضوع در دوران تصدی جاسیندا آردرن به عنوان نخست وزیر شده است. اگرچه دولت آردرن برنامه KiwiBuild را برای رفع کمبود مسکن اجرا کرد، اما منتقدان استدلال کردند که این برنامه از اهداف بلندپروازانه خود کوتاهی کرده است. در نتیجه، رأی دهندگان به طور فزاینده ای به احزاب راست گرایش پیدا کرده اند که قول داده اند بحران مسکن را با راه حل های بازار محور حل کنند، مانند کاهش مقررات برای تسریع ساخت مسکن.
فشار تورمی نارضایتی عمومی را بیشتر تشدید کرد. تا اواسط سال 2022، نرخ تورم نیوزلند به بالاترین سطح خود در چند دهه گذشته رسیده است و از 7 درصد فراتر رفته است. افزایش قیمت مواد غذایی، انرژی و سوخت بسیاری از خانوارها را با مشکل گذرانده است. تأثیر اقتصادی جهانی همهگیری COVID-19، همراه با چالشهای داخلی مانند کمبود نیروی کار و اختلالات زنجیره تأمین، فشار زیادی بر دولت وارد میکند.
دولت کارگر، که زمانی به دلیل واکنش موثر خود به این بیماری همه گیر اعلام شده بود، به دلیل سیاست های اقتصادی خود که برخی آن را عامل مشکلات تورمی می دانستند، مورد انتقاد قرار گرفته است. در مقابل، شخصیتهای سیاسی جناح راست، به ویژه از حزب ملی، خود را به عنوان مدیران اقتصادی بهتر معرفی کردند و از کاهش مالیات، مقررات زدایی و محدودیت مالی حمایت کردند.
واکنش فرهنگی و اجتماعی
یکی دیگر از عوامل کلیدی در تغییر سیاسی در نیوزیلند، واکنش شدید علیه آنچه که بسیاری آن را سیاست “بیدار” می دانند، بوده است. در زمان آردرن، دولت کارگر تاکید زیادی بر مسائل اجتماعی مترقی مانند حقوق LGBTQ+، حقوق بومیان و تغییرات آب و هوا داشت. در حالی که این سیاست در میان رای دهندگان جوان شهری طنین انداز شد، بخش هایی از رای دهندگان را به ویژه در مناطق روستایی و در میان نسل های قدیمی تر از خود بیگانه کرد.
اصطلاح “بیدار” که به آگاهی از مسائل عدالت اجتماعی و پرداختن به آنها به طور فعال اشاره دارد، به طور فزاینده ای در میان برخی جمعیت شناختی مفاهیم منفی به خود می گیرد. منتقدان استدلال می کنند که تمرکز دولت بر سیاست هویت و عدالت اجتماعی، توجه را از مسائل اقتصادی مبرم تر منحرف می کند. برای برخی، تأکید بر ارزشهای مترقی مترادف با فضیلت شده است که منجر به افزایش احساس نارضایتی میشود.
احزاب سیاسی جناح راست، به ویژه ACT و National، با معرفی خود به عنوان حامیان سیاست های معقولی که رونق اقتصادی را بر آنچه که آنها «افراط در بیداری» می نامند، اولویت را بر این احساسات سرمایه گذاری کردند. این استراتژی برای رأی دهندگانی که احساس می کردند از دستور کار مترقی نادیده گرفته شده بودند، به ویژه کسانی که نگران مسائلی مانند جرم و جنایت، مهاجرت و تسلط دولت هستند، جذاب بود.
ملی گرایی و مهاجرت
احساس فزاینده ناسیونالیسم همچنین به تغییر در سیاست نیوزیلند به سمت راست کمک کرد. با افزایش الگوهای مهاجرت جهانی، نگرانی عمومی در مورد مهاجرت نیز افزایش می یابد. نگرانی در مورد رقابت برای مشاغل، کمبود مسکن و فشار محسوس بر خدمات عمومی منجر به درخواست برای کنترلهای سختتر مهاجرت شده است.
احزاب National و ACT از این موضوعات برای حمایت از سیاستهای مهاجرتی سختتر استفاده کردهاند. در حالی که نیوزلند به طور سنتی کشوری بوده است که پذیرای مهاجران، به ویژه از اقیانوس آرام و آسیا بوده است، بحث های اخیر بر لزوم «اولویت نیوزلندی ها» از نظر اشتغال و مسکن متمرکز شده است. این لفاظی ملی گرایانه در میان رای دهندگانی که از نظر اقتصادی احساس ناامنی می کنند و می ترسند که مهاجران بحران مسکن را تشدید کنند، طنین انداز شد.
نیوزلند از روندهای سیاسی جهانی مصون نیست و تغییر سیاست به سمت راست نشان دهنده جنبش های گسترده تری است که در سایر دموکراسی ها به ویژه در اروپا و ایالات متحده دیده می شود. ظهور رهبران پوپولیست مانند دونالد ترامپ در ایالات متحده و احزاب راست افراطی در اروپا، جنبش های محافظه کار را در سراسر جهان جسورتر کرده است. این رهبران سیاست های متمرکز بر ملی گرایی، ضدجهانی گرایی و بدبینی نسبت به علل مترقی مانند تغییرات آب و هوایی و عدالت اجتماعی را ترویج کردند.
در نیوزلند، تأثیر این جنبش های جهانی اندک اما قابل توجه بوده است. سیاستمداران جناح راست به طور فزاینده ای از لفاظی های پوپولیستی استفاده می کنند و خود را به عنوان مدافعان “نیوزیلندی های روزمره” در برابر نخبگان و بوروکرات ها قرار می دهند. این پیام پوپولیستی در گردآوری رأی دهندگانی که از سیاست سنتی سرخورده اند، مؤثر بوده است.
همه گیری COVID-19 نقش مهمی در تغییر چشم انداز سیاسی نیوزلند ایفا کرده است. رهبری جاسیندا آردرن در ابتدا به دلیل اقدامات قوی قرنطینه که با موفقیت ویروس را در مراحل اولیه همهگیری مهار کرد، مورد تحسین قرار گرفت. با این حال، با طولانی شدن همه گیری، صبر عمومی کم شد. قرنطینه های گسترده، دستورات واکسن و محدودیت های سفر منجر به ناامیدی فزاینده، به ویژه در میان رای دهندگان آزادیخواه و راست شده است.
اعتراضات علیه دستورات واکسن و کنترلهای دولتی، مانند اعتراضات ولینگتون در سال 2022، شکاف رو به رشد بین جمعیت و نحوه مدیریت دولت با همهگیری را برجسته کرده است. حزب راستگرای ACT با اتخاذ یک موضع آزادیخواهانه قوی، حمایت از محدودیتهای کمتر و آزادیهای شخصی بیشتر، از این احساسات بهره برد.
جاسیندا آردرن و افول کار
افزایش شهابی جاسیندا آردرن به شهرت جهانی توسط کاریزمای، شفقت و ارزشهای مترقی او تقویت شده است. او به دلیل رهبری خود در طول بحران هایی مانند تیراندازی در مسجد کرایست چرچ و همه گیری COVID-19 مورد ستایش قرار گرفته است. با این حال، در زمان استعفای او در اوایل سال 2023، محبوبیت آردرن به طور قابل توجهی کاهش یافته بود.
عوامل متعددی در این کاهش نقش داشتند. اول، بحران مسکن و فشارهای هزینه های زندگی، که بسیاری احساس می کنند به اندازه کافی به آن پرداخته نشده است، اعتماد عمومی به دولت او را تضعیف کرده است. علیرغم لفاظی های قوی در مورد تغییرات آب و هوایی و عدالت اجتماعی، بسیاری از رای دهندگان احساس کردند که دولت آردرن در رسیدگی به مسائل کلیدی اقتصادی که مستقیماً بر زندگی روزمره آنها تأثیر می گذارد، شکست خورده است.
دوم، سیاستهای شخصی آردرن – با محوریت مهربانی، فراگیری و همدلی – در میان بخشهایی از رایدهندگان که او را خارج از واقعیتهای اقتصادی کشور میدانستند، شروع به ضعیف شدن کرد. تمرکز حزب کارگر بر اهداف مترقی، در حالی که در سطح بینالمللی مورد تمجید قرار میگرفت، بهطور فزایندهای با نگرانیهای رایدهندگان طبقه کارگر و روستایی مغایرت داشت.
خلاء رهبری کارگری
زمانی که آردرن از قدرت کنار رفت، جانشین او کریس هیپکینز با کار دشواری مواجه شد که حزبی را که برای حفظ پایگاه گستردهای از حمایت تلاش میکرد، احیا کند. هیپکینز سعی کرد پیام حزب کارگر را برای تمرکز بر مسائلی مانند هزینه زندگی مجدداً تنظیم کند، اما در این مرحله بسیاری از رای دهندگان به سمت احزاب راستگرای ملی و ACT سوق داده بودند و آنها را مجهزتر برای مدیریت اقتصاد می دانستند. درگیریهای داخلی حزب کارگر، همراه با نفوذ فزاینده پیامهای سیاسی جناح راست، زمینه را برای نتایج انتخاباتی محافظهکارانهتر در سال 2023 و پس از آن فراهم کرده است.
انتخابات سراسری نیوزیلند در سال 2023 شاهد نوسان قابل توجهی به سمت راست بود و حزب ملی و ACT به هزینه حزب کارگر جایگاه خود را به دست آوردند. نشنال به رهبری کریستوفر لوکسون، پلتفرمی را ارائه کرد که وعده داد ثبات اقتصادی، کاهش مالیات و حل بحران مسکن را از طریق راه حل های مبتنی بر بازار حل کند. در همین حال، ACT تحت رهبری دیوید سیمور از آزادیخواهان و کسانی که از مداخله دولت سرخورده شده بودند درخواست کرد.
نتایج انتخابات نشانه روشنی است که بسیاری از نیوزلندی ها به توانایی حزب کارگر در عمل به وعده هایش اعتماد ندارند. ائتلاف دست راستی که پس از انتخابات پدیدار شد، نشان دهنده انحراف آشکار از سیاست مترقی است که در بیشتر دهه گذشته بر نیوزیلند تسلط داشت.