«مناظره» سیاسی آمریکایی: تماشایی بدون ماهیت


دونالد ترامپ-کامالا هریس

در سیاست آمریکا، آنچه اغلب «مناظره» نامیده می‌شود، شباهت چندانی با مبادله اساسی و ساختاریافته ایده‌ها که بسیاری ممکن است انتظار داشته باشند، ندارد. در عوض، آنها بیشتر شبیه تئاتر سیاسی شده‌اند، جایی که نامزدها به ندرت در گفتگوی واقعی شرکت می‌کنند یا به نکات ظریف مسائل پیچیده سیاستی دست می‌زنند. درعوض، عملکرد آن‌ها توسط صداها و «زنگ‌ها» مورد قضاوت قرار می‌گیرد – آن عبارات جذاب و هوشمندانه‌ای که به‌راحتی توسط یک چشم‌انداز رسانه‌ای تشنه لحظات ویروسی هضم می‌شوند.

جنبه سیاست خارجی مناظره اخیر بین رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ و معاون رئیس جمهور کامالا هریس کاملاً با این الگو مطابقت دارد. علیرغم جدی بودن امور جهانی، این رویداد نور کمی بر استراتژی‌های مربوطه انداخت یا دیدگاه‌های جدید و روشنگرانه‌ای را ارائه کرد. در عوض، بستری برای سخنرانی سیاسی و تأیید مواضع ریشه‌دار فراهم کرد.

تمایل دونالد ترامپ به رهبران اقتدارگرا به خوبی مستند شده است و در طول مناظره ها کاملاً نمایان شد. رابطه نزدیک او با افرادی مانند ویکتور اوربان مجارستانی، که به دلیل تخریب هنجارهای دموکراتیک مورد انتقاد قرار گرفته است، چشمگیر و نگران کننده است. تایید اخیر اوربان از ترامپ، که در آن او مدعی شد قدرت های جهانی مانند چین، روسیه و کره شمالی از رئیس جمهور سابق “ترس” دارند، گویا است. برای نامزدی که برای رهبری بزرگترین دموکراسی جهان رقابت می کند، چنین تمجیدی از سوی یک رهبر با تمایلات اقتدارگرایانه، سؤالاتی را در مورد دیدگاه ترامپ از نقش آمریکا در جهان ایجاد می کند.

در حالی که برخی ممکن است استدلال کنند که تصویر “مرد سرسخت” ترامپ با بخش خاصی از رای دهندگان طنین انداز می شود، اما همچنان بر شیفتگی او نسبت به رهبرانی تأکید می کند که بدون توجه به نهادهای دموکراتیک قدرت را در دست دارند. این امر در امتناع او از محکومیت صریح ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، حتی با اذعان به ادامه جنگ در اوکراین، مشهود بود. ترامپ اغلب سبک رهبری پوتین را ستوده است و عدم تمایل او به گفتن مستقیم اینکه می‌خواهد اوکراین در جنگ پیروز شود، می‌تواند به عنوان تلاشی برای جلوگیری از بیگانه کردن یک مرد قدرتمند دیگر تلقی شود.

استدلال ترامپ مبنی بر اینکه اروپا باید بار مالی بیشتری را برای حمایت از اوکراین در دفاع در برابر تجاوز روسیه متحمل شود، بی اساس نیست. منطقی است که فرض کنیم کشورهای اروپایی، به ویژه کشورهای نزدیک به مناقشه، مستقیماً به بقای اوکراین علاقه دارند. با این حال، ناکامی ترامپ در بیان موضع روشن در مورد تهاجم، جای تردید را در مورد تعهد او به حفظ هنجارهای بین‌المللی، از جمله مخالفت با تصرفات سرزمینی، باقی می‌گذارد. شبح تشدید تنش هسته‌ای، که ترامپ عاقلانه به آن اشاره کرد، یک نگرانی واقعی است، اما این سوال که چه کسی برای دفاع هزینه می‌کند، نباید بر مسئله اخلاقی اساسی حمایت از کشوری که با تهاجم غیرقانونی مواجه است، تحت الشعاع قرار دهد.

دفاع هریس افغانستان: پاسخی بی نتیجه

در سوی دیگر مناظره، کامالا هریس معاون رئیس جمهور در دفاع از تصمیم دولت بایدن مبنی بر خروج از افغانستان موضع محکمی اتخاذ کرد. این عقب نشینی که پایان حضور نظامی 20 ساله آمریکا بود، عمدتاً به دلیل اجرای بی نظم آن مورد بررسی شدید قرار گرفت. هریس خاطرنشان کرد که چهار رئیس جمهور ایالات متحده به طور متوالی قصد خود را برای عقب نشینی ابراز کرده اند، اما این رئیس جمهور بایدن بود که در نهایت این کار را دنبال کرد.

استدلال هریس مبنی بر اینکه دولت ترامپ زمینه خروج را فراهم کرده است، در واقع درست است. ترامپ در مورد توافق صلح با طالبان مذاکره کرد که دولت افغانستان را برکنار کرد، 5000 زندانی طالبان را آزاد کرد و یک جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریکایی تعیین کرد. ترامپ با دعوت از طالبان به کمپ دیوید و تعامل مستقیم با آنها، ممکن است زمینه را برای فروپاشی نهایی دولت افغانستان فراهم کند. با این حال، هریس تلاش می‌کرد تا توضیح رضایت‌بخشی برای اینکه چرا دولت بایدن نتوانست پیش‌بینی کند که دولت افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی با چه سرعتی سقوط می‌کند، ارائه دهد.

هریس به توضیحات جان کربی، سخنگوی امنیت ملی کاخ سفید تکیه کرد که مدعی شد هیچ کس در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده چنین فروپاشی سریعی را پیش بینی نکرده بود. با این حال، این استدلال کمی برای رفع مسئولیت از مدیریت است. افکار عمومی آمریکا و جهان به طور کلی در مورد کارآمدی اطلاعات و برنامه ریزی ایالات متحده با تردید مواجه شدند. دفاع هریس، در حالی که تلاش می‌کرد تا بخشی از تقصیرها را به گردن ترامپ بیندازد، اما در نهایت نتوانست به ماهیت آشفته و غم‌انگیز عقب‌نشینی رسیدگی کند.

در فضای مبارزاتی که تحت سلطه شعارهای شعاری و حزبی بود، مناظره ترامپ و هریس بینش معناداری کمی در مورد استراتژی های بلندمدت سیاست خارجی ارائه کرد. مباهات ترامپ مبنی بر اینکه متحدان ناتو را وادار به پرداخت بیشتر به صندوق امنیت جمعی کرده است، سخنی آشنا است که او در دوران ریاست جمهوری خود از آن استفاده کرده است. در حالی که درست است که متحدان ناتو در سال‌های اخیر هزینه‌های دفاعی خود را افزایش داده‌اند، استدلال ترامپ از این سوال گسترده‌تر و پیچیده‌تر دور می‌زند که آیا کشورهای ثروتمند اروپایی می‌توانند و باید سهم بیشتری از بار دفاعی را به دوش بکشند، به‌ویژه با توجه به تجاوز مستمر روسیه به اوکراین.

هریس، به نوبه خود، چشم انداز قانع کننده کمی برای آینده ناتو یا نحوه همکاری ایالات متحده با متحدان برای تضمین اروپای باثبات و امن ارائه کرد. این بحث نتوانست حل کند که آیا الگوی فعلی هزینه های دفاعی برای ایالات متحده در درازمدت پایدار است، به خصوص که تهدید روسیه، در عین حال که در مقایسه با دیگر چالش های جهانی کمرنگ است، قابل توجه است. علاوه بر این، هر دو نامزد این سوال گسترده‌تر را که چگونه ناتو باید با چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در حال تغییر، به‌ویژه با توجه به نفوذ فزاینده چین، سازگار شود، نادیده گرفتند.

هنگامی که گفتگو به درگیری جاری در غزه تبدیل شد، هریس حمایت خود را از حق اسرائیل برای دفاع از خود، موضعی که او با دولت بایدن دارد، تکرار کرد. با این حال، با طولانی شدن جنگ و افزایش تلفات غیرنظامیان، هریس استراتژی روشنی برای چگونگی برنامه‌ریزی ایالات متحده برای تشویق به حل مسالمت‌آمیز درگیری ارائه نکرده است. دولت بایدن اذعان کرده است که تعداد زیادی غیرنظامی در غزه جان خود را از دست می دهند، اما هریس از بحث در مورد این موضوع پرهیز کرد که آیا ایالات متحده می تواند از کمک نظامی خود به اسرائیل به عنوان ابزاری برای فشار بر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر برای ادامه آتش بس استفاده کند.

دولت جنگ طلب اسراییل تحت رهبری نتانیاهو انگیزه کمی برای توقف جنگ تا زمانی که حمایت بی قید و شرط آمریکا باقی بماند، ندارد. با این حال، هریس به امکان ارزیابی مجدد این حمایت اشاره نکرد، حتی در شرایطی که بسیاری در جامعه بین المللی خواهان پاسخگویی بیشتر در قبال اقدامات نظامی اسرائیل هستند. ایالات متحده همچنان مهم ترین متحد اسرائیل است و یک بحث مفصل تر می تواند چگونگی تأثیرگذاری ایالات متحده بر روند درگیری را به گونه ای که بین نیازهای امنیتی اسرائیل و نگرانی های بشردوستانه غزه متعادل کند، بررسی کند.

سوء تفاهم ترامپ از تعرفه ها و مهاجرت

یکی از نگران کننده ترین جنبه های این بحث عدم درک مداوم ترامپ از تعرفه ها و تأثیر اقتصادی آنها بود. ترامپ در طول دوران ریاست جمهوری خود بارها از این تعرفه ها به عنوان راهی برای وادار کردن کشورهای خارجی به ویژه چین به پرداخت هزینه دسترسی به بازارهای آمریکا یاد کرده است. با این حال، تعرفه ها در واقع مالیاتی بر واردکنندگان آمریکایی است که هزینه های افزایش یافته را در قالب قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان آمریکایی منتقل می کند. این واقعیت اقتصادی از ترامپ در طول مناظره دوری گزید، زمانی که او تعرفه های حتی بالاتری را بر چین و سایر کشورها به عنوان راهی برای تقویت اقتصاد ایالات متحده پیشنهاد کرد.

در واقع، تعرفه های ترامپ به فشارهای تورمی کمک کرده است زیرا افزایش قیمت کالاهای وارداتی قیمت ها را برای مصرف کنندگان آمریکایی افزایش داده است. هریس، به اعتبار خود، خاطرنشان کرد که دولت بایدن برخی از تعرفه های ترامپ را حفظ کرد، اما او از لغو آنها حمایت نکرد. اگر هدف مبارزه با تورم باشد، حذف تعرفه ها یک اقدام منطقی خواهد بود، اما به نظر می رسد هیچ یک از نامزدها نمی خواهند چنین تصمیمی بگیرند.

مهاجرت موضوع دیگری بود که تمایل ترامپ به اغراق و اطلاعات نادرست را نشان داد. او بارها مدعی شده است که تعداد زیادی از مجرمان از مرز ایالات متحده و مکزیک عبور می کنند، علیرغم شواهدی که خلاف آن را نشان می دهد. در واقعیت، مهاجران – چه قانونی و چه بدون مدرک – نسبت به آمریکایی های بومی متولد شده کمتر مرتکب جنایات خشونت آمیز می شوند. علاوه بر این، مهاجران قانونی اغلب مهارت‌ها و تحصیلات ارزشمندی را برای نیروی کار ایالات متحده به ارمغان می‌آورند و به پر کردن شکاف‌ها در بخش‌هایی که با کمبود نیروی کار مواجه هستند، کمک می‌کنند.

هریس فرصتی را از دست داد تا این حقایق را برجسته کند و یک مورد قانع کننده برای افزایش مهاجرت قانونی به عنوان راهی برای حل مشکلات تورم و کار ارائه کند. در عوض، او بر حمایت دموکرات ها از امنیت مرزی تمرکز کرد، بدون اینکه به منافع اقتصادی که یک سیاست بازتر مهاجرت می تواند به همراه داشته باشد، پرداخت.

مناظره بین ترامپ و هریس بحث سیاست خارجی قابل توجهی را ارائه نکرد. هر دو نامزد به نکات آشنا پایبند بودند، ترامپ بر لفاظی‌های پوپولیستی خود تکیه کرد و هریس از سابقه دولت بایدن دفاع کرد. لحظات کمی از تعامل واقعی یا تحلیل دقیق مسائل پیچیده ای که ایالات متحده و جهان با آن روبرو هستند وجود داشت.

در عصری که چالش‌های جهانی – از تغییرات آب و هوایی گرفته تا تنظیم مجدد ژئوپلیتیک – به رهبری متفکرانه و آگاهانه نیاز دارد، سطحی بودن بحث‌های سیاسی آمریکا ناامیدکننده است. تا زمانی که تمرکز به جای پرداختن به مسائل واقعی بر صداها و کسب امتیازات سیاسی باقی بماند، عموم مردم آمریکا نسبت به خطرات واقعی این تصمیمات ناآگاه خواهند ماند.

دیدگاهتان را بنویسید