نابرابری اقتصادی یا نابرابری یک مشکل فراگیر در سراسر جهان است و آسیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع، آسیا با توجه به تنوع بسیار زیاد آن از نظر فرهنگ، توسعه اقتصادی، سیستمهای سیاسی و ساختارهای اجتماعی، یک مورد منحصر به فرد و پیچیده را در مورد تفاوتهای اقتصادی ارائه میکند.
آسیا محل زندگی برخی از ثروتمندترین و فقیرترین کشورهای جهان است. کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور با سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) بالا و زیرساخت های توسعه یافته، از ثروتمندترین کشورهای جهان هستند. از سوی دیگر، کشورهایی مانند افغانستان، نپال و میانمار با تولید ناخالص داخلی پایین سرانه، مراقبت های بهداشتی ضعیف و سیستم های آموزشی ناکافی دست و پنجه نرم می کنند. شکاف در رونق اقتصادی بین این کشورها تفاوت های قابل توجهی را که در این قاره وجود دارد برجسته می کند.
تفاوت های اقتصادی در آسیا را می توان در عوامل تاریخی مانند استعمار، جنگ ها و مسیرهای تجاری جستجو کرد. به عنوان مثال، صنعتی شدن سریع ژاپن و کره جنوبی در دوره پس از جنگ جهانی دوم، آنها را در مسیر موفقیت اقتصادی قرار داد، در حالی که کشورهایی مانند ویتنام و کامبوج که از جنگ های طولانی ویران شده بودند، عقب افتادند. میراث های استعماری نیز نقش دارند. کشورهای تحت استعمار قدرت های اروپایی اغلب از منابع خود بهره برداری می کردند و پس از استقلال، ساختارهای اقتصادی ضعیفی را به جای گذاشتند.
سیاست عمومی به طور قابل توجهی بر تفاوت های اقتصادی بین کشورهای آسیایی تأثیر می گذارد. کشورهایی مانند سنگاپور و هنگ کنگ که سیاست های بازار باز را اتخاذ کرده اند، رشد و توسعه سریع اقتصادی را تجربه کرده اند. در مقابل، کشورهای دارای سیاست های حمایت گرایانه یا دولت های بی ثبات، مانند کره شمالی و افغانستان، همچنان در وضعیت نامناسب اقتصادی قرار دارند. رویکردهای مختلف به مدیریت اقتصادی، شکاف اقتصادی گسترده ای را در سراسر این قاره ایجاد کرده است.
نوآوری فناوری عامل دیگری است که به واگرایی اقتصادی در آسیا کمک می کند. کشورهای توسعه یافته ای مانند ژاپن و کره جنوبی در زمینه فناوری پیشرو هستند و به رشد اقتصادی آنها کمک می کنند. در همین حال، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در آسیا در پذیرش فناوری عقب مانده اند که بر بهره وری و چشم انداز اقتصادی آنها تأثیر می گذارد. شکاف دیجیتالی نابرابری اقتصادی را تشدید می کند، زیرا کشورهای دارای فناوری های پیشرفته می توانند از آنها برای به دست آوردن مزیت اقتصادی استفاده کنند و دیگران را بیشتر پشت سر بگذارند.
تفاوت های اقتصادی به مقایسه بین کشورها محدود نمی شود. نابرابری قابل توجهی نیز در داخل کشورها وجود دارد. یکی از آشکارترین اختلافات، شکاف شهر و روستا است. در کشورهایی مانند چین و هند، مناطق شهری در مقایسه با مناطق روستایی از زیرساخت ها، مراقبت های بهداشتی و فرصت های شغلی بهتری برخوردار هستند. این تقسیم منجر به مهاجرت داخلی می شود، جایی که بسیاری از مردم در جستجوی معیشت بهتر به شهرها نقل مکان می کنند، که اغلب منجر به ازدحام بیش از حد و فشار بر منابع شهری می شود.
در بسیاری از کشورهای آسیایی، نابرابری درآمد و ثروت یکی از مسائل مهم است. به عنوان مثال، در هند، یک درصد ثروتمندترین جمعیت، بخش قابل توجهی از ثروت ملی را در اختیار دارند که تضاد فاحشی بین نخبگان ثروتمند و توده های فقیر ایجاد می کند. به طور مشابه، در چین، با وجود رشد کلی اقتصادی، شکاف بین غنی و فقیر افزایش یافته است. این تمرکز ثروت در میان افراد معدود منجر به ناآرامی اجتماعی می شود و مانع از توسعه فراگیر می شود.
آموزش یک عامل حیاتی در توسعه اقتصادی است و تفاوت در دسترسی به آموزش به نابرابری اقتصادی در داخل کشورها کمک می کند. در بسیاری از کشورهای آسیایی، کودکان در مناطق روستایی یا فقیر دسترسی محدودی به آموزش با کیفیت در مقایسه با همتایان شهری خود دارند. این شکاف آموزشی چرخه فقر را تداوم می بخشد، زیرا افراد با تحصیلات محدود فرصت های کمتری برای مشاغل با درآمد خوب دارند و شکاف اقتصادی را بیشتر می کند.
نابرابری در مراقبت های بهداشتی یکی دیگر از ابعاد نابرابری اقتصادی در کشورهای آسیایی است. دسترسی به مراقبت های بهداشتی با کیفیت اغلب با سطح درآمد مرتبط است و افراد ثروتمندتر به مراقبت های بهداشتی بهتری دسترسی دارند. در بسیاری از کشورهای آسیایی، سیستمهای بهداشت عمومی از بودجه کافی برخوردار نیستند که منجر به نابرابری در نتایج سلامت میشود. این نابرابری ها بر بهره وری و ثبات اقتصادی تأثیر می گذارد، زیرا سلامت ضعیف می تواند توانایی افراد برای کار را محدود کند و به اقتصاد کمک کند.
نابرابری جنسیتی همچنان یک مشکل مهم است که به نابرابری اقتصادی در آسیا کمک می کند. در بسیاری از کشورها، زنان برای آموزش، اشتغال و نقش های رهبری با موانعی روبرو هستند که فرصت های اقتصادی آنها را محدود می کند. شکاف دستمزد جنسیتی غالب است، به طوری که زنان اغلب کمتر از مردان برای کار مشابه درآمد دارند. پرداختن به نابرابری جنسیتی برای کاهش نابرابری اقتصادی و حصول اطمینان از اینکه همه شهروندان فرصت مشارکت و بهره مندی از رشد اقتصادی را دارند، ضروری است.
نابرابری قومی و اجتماعی نیز در نابرابری های اقتصادی در کشورهای آسیایی نقش دارد. گروه های اقلیت اغلب با تبعیض مواجه می شوند که دسترسی آنها به آموزش، اشتغال و منابع اقتصادی را محدود می کند. برای مثال، مردم روهینگیا در میانمار با انزوای شدید اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند. پرداختن به این نابرابری ها مستلزم سیاست هایی است که شمول اجتماعی و فرصت های برابر را برای همه گروه های قومی و اجتماعی ارتقا دهد.
جهانی شدن اثرات متفاوتی بر نابرابری اقتصادی در آسیا داشته است. در حالی که این امر منجر به رشد و توسعه اقتصادی در برخی کشورها شده است، در برخی دیگر نیز نابرابری را تشدید کرده است. مزایای جهانی شدن اغلب در مناطق شهری و در میان مناطقی که به آموزش و فناوری دسترسی دارند متمرکز است و جمعیت روستایی و کمتر تحصیلکرده را پشت سر می گذارد. اطمینان از توزیع یکنواختتر مزایای جهانیسازی برای کاهش نابرابری اقتصادی بسیار مهم است.
کمک های بین المللی و برنامه های توسعه می تواند نقش مهمی در رسیدگی به نابرابری های اقتصادی در آسیا ایفا کند. سازمان های بین المللی با ارائه کمک های مالی، تخصص فنی و توسعه زیرساخت ها می توانند به پر کردن شکاف بین کشورهای ثروتمند و فقیر کمک کنند. با این حال، اثربخشی کمکها بستگی به این دارد که چقدر با تمرکز بر توسعه پایدار و ظرفیتسازی هدفگذاری و مدیریت شود.
توصیه های سیاستی برای کاهش نابرابری اقتصادی
برای کاهش نابرابری های اقتصادی در آسیا، دولت ها و سیاست گذاران باید سیاست های اقتصادی همه جانبه ای را دنبال کنند که فرصت های برابر را برای همه شهروندان ارتقا دهد. این شامل سرمایه گذاری در آموزش، بهداشت و زیرساخت ها در مناطق روستایی و محروم، ترویج برابری جنسیتی و از بین بردن نابرابری های قومی و اجتماعی است. علاوه بر این، تحریک نوآوری و پذیرش فناوری می تواند به پر کردن شکاف بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته کمک کند.
نابرابری های اقتصادی در آسیا، چه بین کشورها و چه در داخل کشورها، چالش های جدی برای توسعه و ثبات منطقه ایجاد می کند. پرداختن به این نابرابری ها نیازمند رویکردی چند جانبه از جمله اصلاحات سیاستی، سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و همکاری بین المللی است. کشورهای آسیایی با پرداختن به علل ریشه ای نابرابری اقتصادی، می توانند آینده ای فراگیرتر و مرفه را برای همه شهروندان خود ایجاد کنند.