یک عرصه ژئوپلیتیکی جدید بین ایالات متحده و چین


آمریکا-چین

منطقه هند و اقیانوس آرام به مهمترین عرصه ژئوپلیتیکی تبدیل شده است که ایالات متحده و چین برای نفوذ در آن رقابت می کنند. این رقابت منعکس کننده یک مبارزه گسترده تر برای تسلط جهانی است زیرا هر دو ابرقدرت به دنبال شکل دادن به آینده منطقه ای با اهمیت اقتصادی، استراتژیک و سیاسی فزاینده هستند. درباره قدرت نظامی، اما شامل نفوذ اقتصادی، گسترش دیپلماتیک و قدرت نرم است. با ادامه افزایش مخاطرات، منطقه هند و اقیانوس آرام به کانون نوع جدیدی از رقابت ژئوپلیتیکی تبدیل شده است.

در قلب این رقابت، اهمیت استراتژیک منطقه هند و اقیانوس آرام نهفته است که از سواحل شرقی آفریقا تا سواحل غربی قاره آمریکا امتداد دارد و برخی از شلوغ ترین خطوط دریایی جهان و پویاترین اقتصادها را در بر می گیرد. این منطقه بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده و بخش قابل توجهی از تجارت جهانی و تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. کنترل بر این منطقه از نظر نفوذ اقتصادی و موقعیت نظامی مزایای قابل توجهی را به همراه خواهد داشت و آن را به منطقه ای حساس برای واشنگتن و پکن تبدیل می کند.

ایالات متحده برای مدت طولانی حضور قوی خود را در منطقه هند و اقیانوس آرام حفظ کرده است و این منطقه را برای منافع استراتژیک خود ضروری می داند. ایالات متحده از طریق اتحاد با بازیگران کلیدی منطقه مانند ژاپن، کره جنوبی و استرالیا و از طریق حضور دریایی خود، به دنبال تضمین ثبات و حفظ آزادی دریانوردی در این آب‌های حساس بوده است. این رویکرد مبتنی بر این باور است که یک منطقه آزاد و باز هند و اقیانوس آرام برای تجارت و امنیت جهانی و حفظ نظم بین‌المللی موجود حیاتی است.

از سوی دیگر، چین از طریق ترکیبی از ابتکارات اقتصادی و گسترش نظامی، به طور پیوسته نفوذ خود را در اقیانوس هند و اقیانوس آرام گسترش داده است. طرح کمربند و جاده (BRI)، یک پروژه زیرساختی و سرمایه گذاری عظیم، به سنگ بنای استراتژی چین برای گسترش دامنه دسترسی خود در سراسر منطقه تبدیل شده است. چین با تامین مالی و ایجاد زیرساخت ها در کشورهای منطقه هند و اقیانوس آرام به دنبال ایجاد شبکه ای از وابستگی هاست که می تواند به نفوذ سیاسی و استراتژیک تبدیل شود. علاوه بر این، نوسازی نظامی چین و افزایش حضور نیروی دریایی در دریای چین جنوبی نشان دهنده جاه طلبی های این کشور برای ایجاد کنترل بر خطوط اصلی دریایی است.

رقابت بین ایالات متحده و چین در منطقه هند و اقیانوس آرام به رویارویی مستقیم محدود نمی شود. همچنین شامل نبردی برای قلب و ذهن کشورهای منطقه است. هر دو کشور درگیر یک کشمکش دیپلماتیک هستند و انگیزه های اقتصادی، تضمین های امنیتی و حمایت سیاسی را برای جلب نظر بازیگران منطقه ارائه می دهند. برای مثال، کشورهای کوچک آسیای جنوب شرقی اغلب خود را در میانه می بینند و روابط خود را با هر دو کشور متعادل می کنند، سعی می کنند حاکمیت خود را حفظ کنند و در بازی ژئوپلیتیک گسترده تر تبدیل به مهره نشوند.

رقابت اقتصادی یکی از جنبه های اصلی رقابت ایالات متحده و چین در منطقه هند و اقیانوس آرام است. ایالات متحده از طریق ابتکاراتی مانند برنامه اقتصادی هند و اقیانوس آرام (IPEF) و با تقویت روابط تجاری با اقتصادهای کلیدی منطقه، به دنبال مقابله با نفوذ اقتصادی چین است. با این حال، نفوذ اقتصادی چین، تقویت شده توسط BRI و موقعیت آن به عنوان یک شریک تجاری پیشرو برای بسیاری از کشورهای منطقه، یک چالش مهم است. نتایج این رقابت اقتصادی احتمالاً موازنه قوا در آینده را در منطقه هند و اقیانوس آرام شکل خواهد داد.

بُعد نظامی رقابت آمریکا و چین در منطقه هند و اقیانوسیه نیز در حال تشدید است. ایالات متحده در حال تقویت اتحادها و مشارکت های نظامی خود در منطقه، برگزاری رزمایش های مشترک و افزایش تعداد نیروهای دریایی است. در پاسخ، چین به سرعت در حال مدرنیزه کردن ارتش خود، به ویژه نیروی دریایی، و گسترش حضور خود در دریای جنوبی چین است، جایی که جزایر مصنوعی و تأسیسات نظامی ساخته است. این افزایش نظامی نگرانی‌هایی را در مورد احتمال درگیری، به‌ویژه در مناطق مورد مناقشه مانند تنگه تایوان و دریای چین جنوبی ایجاد کرده است.

علاوه بر عوامل اقتصادی و نظامی، قدرت نرم نقش مهمی در رقابت آمریکا و چین در منطقه هند و اقیانوس آرام دارد. ایالات متحده به طور سنتی از نفوذ فرهنگی، ارزش های دموکراتیک و کمک های توسعه ای خود برای ایجاد حسن نیت و تقویت روابط با کشورهای منطقه استفاده کرده است. در همین حال، چین در حال سرمایه گذاری در مبادلات فرهنگی، برنامه های آموزشی و رسانه هایی است که تصویر خود را به عنوان یک کشور دوست و در حال رشد نشان می دهد. اثربخشی این استراتژی‌های قدرت نرم بر نحوه درک آمریکا و چین در منطقه و در نهایت توانایی آنها برای اعمال نفوذ تأثیر خواهد گذاشت.

پیامدهای رقابت ایالات متحده و چین در هند و اقیانوس آرام فراتر از خود منطقه است و بر ژئوپلیتیک جهانی و نظم بین المللی تأثیر می گذارد. نتیجه این رقابت احتمالاً آینده مسیرهای تجارت جهانی، توازن قدرت در آسیا و توانایی جامعه بین‌المللی برای مقابله با چالش‌های جهانی مانند تغییرات آب و هوایی، امنیت و ثبات اقتصادی را تعیین می‌کند. بنابراین، منطقه هند و اقیانوس آرام به دنیای کوچکی از مبارزه بزرگتر برای رهبری جهانی بین ایالات متحده و چین تبدیل شده است.

مبارزه برای نفوذ در منطقه هند و اقیانوس آرام بین ایالات متحده و چین نشان دهنده رقابت ژئوپلیتیکی تعیین کننده قرن بیست و یکم است. از آنجایی که هر دو ابرقدرت به دنبال اثبات تسلط خود در این منطقه استراتژیک حیاتی هستند، خطرات نه تنها برای کشورهای درگیر، بلکه برای کل جهان بالاست. نتیجه این رقابت آینده روابط بین‌الملل را تعیین می‌کند و تعیین می‌کند که آیا هند و اقیانوس آرام منطقه ثبات و همکاری باقی خواهد ماند یا به کانون درگیری و تفرقه تبدیل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید