رقابت آمریکا و چین یکی از حیاتی ترین عوامل ژئوپلیتیکی است که قرن بیست و یکم را تعریف می کند. از آنجایی که هر دو کشور برای نفوذ جهانی رقابت می کنند، رقابت بین ایالات متحده و چین چند بعدی است و حوزه های اقتصادی، فناوری و نظامی را در بر می گیرد. پیامدهای این رقابت بسیار گسترده است و بر تجارت جهانی، امنیت و توازن قوا تأثیر می گذارد.
از نظر اقتصادی، ایالات متحده و چین به ترتیب بزرگترین و دومین اقتصادهای بزرگ جهان هستند. این دو کشور مدتهاست که از طریق تجارت، سرمایهگذاری و زنجیره تامین جهانی در هم تنیده شدهاند. با این حال، رقابت اقتصادی در سالهای اخیر تشدید شده است که با اختلافات تجاری، تعرفهها و رقابت برای تسلط بر بازارهای نوظهور مشخص شده است. ایالات متحده چین را به اقدامات تجاری ناعادلانه، سرقت مالکیت معنوی و دستکاری ارز متهم کرده است که منجر به یک سری جنگ تجاری شده است. در همین حال، چین در حال گسترش نفوذ اقتصادی خود از طریق ابتکاراتی مانند ابتکار کمربند و جاده (BRI) است که هدف آن ایجاد شبکه گسترده ای از تجارت و سرمایه گذاری در سراسر آسیا، آفریقا و اروپا است. این رقابت اقتصادی تنها در مورد کسری ها یا مازاد تجاری نیست، بلکه در مورد اینکه کدام کشور قوانین نظم اقتصادی جهانی را تعیین خواهد کرد نیز مطرح است.
در عرصه فناوری، رقابت بین ایالات متحده و چین شاید واضح ترین باشد. فناوری به عنوان کلید برتری اقتصادی و نظامی تلقی می شود و هر دو کشور سرمایه گذاری زیادی بر روی فناوری های جدید مانند هوش مصنوعی (AI)، 5G، محاسبات کوانتومی و بیوتکنولوژی انجام می دهند. ایالات متحده از لحاظ تاریخی در نوآوری های تکنولوژیکی پیشتاز بوده است و سیلیکون ولی مرکز فناوری جهانی است. با این حال، پیشرفت سریع تکنولوژیکی چین، با حمایت سرمایه گذاری قابل توجه دولت و تاکید بر آموزش STEM، این سلطه را به چالش کشیده است. غول های فناوری چینی مانند هواوی، علی بابا و تنسنت به بازیگران جهانی تبدیل شده اند. این رقابت منجر به جدایی فناوری شده است و هر دو کشور به دنبال کاهش اتکای خود به اکوسیستم های فناوری یکدیگر هستند که پیامدهای مهمی برای زنجیره تامین جهانی و امنیت سایبری دارد.
از نظر نظامی، ایالات متحده و چین درگیر یک رقابت استراتژیک هستند که سراسر جهان را در بر می گیرد، از منطقه آسیا و اقیانوسیه گرفته تا فضای سایبری و فضای بیرونی. ایالات متحده با شبکه ای از اتحادهای جهانی و هزینه های نظامی بی نظیر خود، به طور سنتی قدرت نظامی برتر جهان بوده است. با این حال، تلاشهای مدرنسازی نظامی چین با تمرکز بر توسعه قابلیتهای پیشرفته در جنگ سایبری، فناوری موشکی و قدرت دریایی، قابل توجه بوده است. دریای چین جنوبی با ساخت جزایر مصنوعی و نظامی کردن منطقه توسط چین، به نقطه عطف تبدیل شده است و آزادی کشتیرانی ایالات متحده و متحدانش را به چالش می کشد. هر دو کشور همچنین در حال سرمایه گذاری در قابلیت های فضایی هستند و فضا را به عنوان مرز بعدی برای تسلط نظامی می بینند.
ابعاد اقتصادی، فنی و نظامی رقابت آمریکا و چین به هم مرتبط است. قدرت اقتصادی منابع مورد نیاز برای نوآوری های تکنولوژیکی و نوسازی نظامی را فراهم می کند. مزیت تکنولوژیکی به نوبه خود، رقابت اقتصادی و پتانسیل نظامی را افزایش می دهد. قدرت نظامی می تواند از منافع اقتصادی و دارایی های فناوری محافظت کند و یک حلقه بازخورد ایجاد کند که به رقابت دامن می زند. این وابستگی متقابل به این معنی است که رقابت در یک حوزه می تواند به حوزه های دیگر سرایت کند و تنش ها را افزایش دهد و خطر درگیری را افزایش دهد.
علیرغم رقابت، ایالات متحده و چین عمیقاً به یکدیگر وابسته هستند. ایالات متحده برای تولید مواد خاکی کمیاب و به عنوان بازار عمده محصولات ایالات متحده به چین متکی است. به طور مشابه، چین برای دسترسی به فناوری پیشرفته، بازارهای مالی و به عنوان مصرف کننده اصلی صادرات خود به ایالات متحده متکی است. این وابستگی متقابل به عنوان یک نیروی تثبیت کننده عمل می کند و احتمال درگیری آشکار را کمتر می کند. با این حال، رقابت را نیز پیچیدهتر میکند، زیرا اقدامات در یک حوزه، مانند تعرفهها یا تحریمها، میتواند پیامدهای گستردهای هم برای اقتصاد و هم برای بازار جهانی داشته باشد.
بعد ایدئولوژیک رقابت آمریکا و چین را نمی توان نادیده گرفت. ایالات متحده نماینده نظم جهانی دموکراتیک و لیبرال مبتنی بر بازارهای آزاد، حقوق بشر و حاکمیت قانون است. در مقابل، چین مدلی استبدادی ارائه می دهد که بر کنترل دولت، برنامه ریزی اقتصادی و ثبات سیاسی تاکید دارد. این شکاف ایدئولوژیک پیامدهای جهانی دارد زیرا کشورهای سراسر جهان ممکن است برای انطباق با یک مدل به جای مدل دیگر تحت فشار باشند. رقابت بین این دو مدل در نهادهای بین المللی در حال گسترش است و هر دو کشور به دنبال شکل دادن به حکومت جهانی به روشی هستند که ارزش ها و منافع آنها را منعکس کند.
از نظر دیپلماتیک، رقابت بین ایالات متحده و چین منجر به تغییر اتحادها و مشارکت ها شده است. ایالات متحده اتحادهای خود را با شرکای سنتی خود مانند ژاپن، کره جنوبی و ناتو تقویت کرده است، در حالی که مشارکت های جدیدی را در منطقه هند و اقیانوس آرام ایجاد کرده است، مانند گفتگوی چهارجانبه امنیتی (چهار جانبه) با هند، ژاپن و استرالیا. از سوی دیگر، چین به دنبال گسترش نفوذ خود از طریق ابتکاراتی مانند BRI، بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا (AIIB) و با ایجاد روابط نزدیکتر با کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه بوده است. این رقابت دیپلماتیک در حال تغییر نظم جهانی است و می تواند روابط بین المللی را برای دهه های آینده بازتعریف کند.
رقابت همچنین پیامدهای مهمی برای حکومت جهانی و نظام بینالمللی دارد. ایالات متحده و چین دیدگاه های متفاوتی در مورد آینده نهادهای بین المللی، توافق نامه های تجاری و هنجارهای رفتاری دارند. ایالات متحده به طور سنتی از نظم بین المللی مبتنی بر قوانین حمایت می کند، در حالی که چین اغلب به دنبال تغییر این قوانین برای مطابقت بهتر با منافع خود بوده است. این رقابت میتواند منجر به پراکندگی سیستم بینالمللی شود، با تشکیل بلوکهای مختلف حول مجموعههای رقیب قوانین و هنجارها، که منجر به جهانی کمتر باثبات و قابل پیشبینی میشود.
در پایان، رقابت آمریکا و چین یکی از ویژگیهای تعیینکننده عصر کنونی است که اقتصاد جهانی، فناوری، پویایی نظامی و روابط بینالملل را تعریف میکند. با وجود رقابت شدید، هر دو کشور چیزهای زیادی برای از دست دادن از درگیری آشکار دارند. مدیریت این رقابت مستلزم دیپلماسی دقیق، آینده نگری استراتژیک و به رسمیت شناختن وابستگی متقابل دو ابرقدرت است. نتیجه این رقابت نه تنها برای ایالات متحده و چین، بلکه برای کل جهان پیامدهای عمیقی خواهد داشت که بر مسیر آینده جهانی شدن، امنیت و حکومت در قرن بیست و یکم تأثیر می گذارد.
جامعه بینالملل از نزدیک نظاره گر روابط پیچیده آمریکا و چین خواهد بود. چالش پیش روی رهبران جهانی یافتن راههایی برای مدیریت رقابت بدون توسل به درگیری، مشارکت در گفتوگو در حالی که برای رقابت آماده میشوند، و درک این موضوع است که آینده نظم جهانی نه تنها به اقدامات ایالات متحده و چین بستگی دارد، بلکه همچنین در مورد اقدامات ایالات متحده و چین. اما در مورد انتخاب های کشورهای سراسر جهان در پاسخ به این رقابت قدرت های بزرگ.