بیش از یک سال است که اوکراین هجوم بی امان سربازان روسیه را تحمل کرده است و شهروندانش به اخبار تلخ از خط مقدم عادت کرده اند. با این حال، یک تحول غیرمنتظره اخیر حس خوشبینی نادری را در اتاقهای خبر اوکراین به ارمغان آورده است: سربازان اوکراینی تهاجم بزرگی را به منطقه کورسک روسیه آغاز کردهاند، اولین باری است که درگیری به خاک روسیه سرایت میکند. این حرکت جسورانه پویایی جنگ را تغییر داد و تحلیلگران و سیاستگذاران را به تکاپو انداخت تا اهداف کیف و پیامدهای گسترده تر این تشدید را درک کنند.
تهاجم اوکراین به منطقه کورسک بسیار بیشتر از یک ضربه نمادین است. گزارش شده است که نیروهای اوکراینی تا 70 شهرک را تصرف کردند و حدود 1000 کیلومتر مربع از خاک روسیه را تحت کنترل گرفتند و به عمق 30 کیلومتری روسیه نفوذ کردند. این عملیات که توسط برخی از باتجربهترین واحدهای نظامی اوکراین انجام شد، نشاندهنده انحراف شدید از حملات قبلی شبهنظامیان ضد پوتین مانند لژیون آزادی روسیه است.
برخلاف عملیاتهای قبلی، که عمدتاً با هدف ایجاد آشوب و منحرف کردن منابع روسیه انجام میشد، به نظر میرسد این حمله یک مانور نظامی حساب شده با اهداف بالقوه متعدد باشد. مقیاس و اجرای این حمله نشان می دهد که اوکراین جاه طلبی های مهم تری نسبت به دفاع از مرزهای روسیه دارد.
اهداف دقیق تهاجم اوکراین به خاک روسیه همچنان نامشخص است، اما چندین نظریه مطرح شده است:
- ایجاد زمینه برای مذاکره: یک نظریه این است که اوکراین به دنبال تامین یک پایگاه مهم در روسیه است که می تواند به عنوان ابزاری برای چانه زنی در مذاکرات صلح آتی مورد استفاده قرار گیرد. کییف با در اختیار داشتن خاک روسیه، میتواند آن را با بازگرداندن اراضی اوکراین که اکنون تحت کنترل روسیه است، مبادله کند. گزارشهای اخیر مبنی بر اینکه نیروهای اوکراینی در حال حفاری و تقویت مواضع خود هستند، به این نظریه اعتبار میبخشد.
- اختلال در لجستیک روسیه: یک کار ساده تر ممکن است نگهداری شهرهای کلیدی و مراکز حمل و نقل در منطقه کورسک باشد که در نتیجه کار لجستیکی مسکو را پیچیده می کند. این استراتژی روسیه را وادار می کند تا منابع نظامی قابل توجهی را برای دفاع از مرزهای خود مستقر کند و به طور بالقوه فشار بر نیروهای اوکراینی را در جاهای دیگر کاهش دهد. حتی اگر اوکراین این سرزمین را برای همیشه حفظ نکند، اختلالات ناشی از آن می تواند عواقب پایداری برای عملیات نظامی روسیه داشته باشد.
- تحمیل خرابکاری روسیه: احتمال دیگر این است که نیروهای اوکراینی ممکن است در نهایت پس از دستیابی به هدف خود یعنی وادار کردن مسکو به حفاظت از مرزهایش، از خاک روسیه خارج شوند. این امر نیروها و منابع روسیه را از خطوط مقدم در اوکراین دور میکند و فشار بر دفاع اوکراین را کاهش میدهد و به طور بالقوه فرصتهایی را برای حملات متقابل در جاهای دیگر ایجاد میکند.
به طور کلی، نظریه دوم و سوم محتمل تر به نظر می رسند. در درازمدت، مهار بخشهای وسیعی از خاک روسیه برای اوکراین دشوار خواهد بود، بهویژه اگر اینرسی نظامی روسیه جای خود را به پاسخ هماهنگتری بدهد. اشغال طولانی مدت برخی از بهترین سربازان کی یف را به بند می کشد و آنها را در معرض خطر مرگ یا اسارت قرار می دهد و می تواند منابع نظامی اوکراین را تحت فشار قرار دهد.
علاوه بر ملاحظات تاکتیکی فوری، تهاجم اوکراین به روسیه چندین هدف گستردهتر را دنبال میکند:
- تقویت روحیه: پس از ماهها درگیری و شکست وحشیانه، مردم و ارتش اوکراین به تقویت روحیه نیاز داشتند. تهاجم موفقیت آمیز به خاک روسیه دقیقاً این را تضمین کرد و نشان داد که اوکراین نه تنها قادر به دفاع از خود، بلکه قادر به مبارزه با دشمن خود نیز است.
- بازیابی سربازان اسیر شدهولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین پیشنهاد کرده است که یکی از دلایل این عملیات «پر کردن صندوق مبادله» است – به عبارت دیگر، دستگیری سربازان روسی که میتوانند با اسیران جنگی اوکراینی مبادله شوند. این نه تنها تعدادی از سربازان اسیر اوکراینی را به خانه باز می گرداند، بلکه پیامی را نیز در مورد هزینه ادامه درگیری به روسیه ارسال می کند.
- ارسال پیام به روسیه: اوکراین با حمله به خاک روسیه، سیگنال روشنی به مسکو میفرستد مبنی بر اینکه جنگ عواقبی برای روسها و نه فقط برای اوکراینیها خواهد داشت. این می تواند کرملین را وادار کند تا در استراتژی و رویکرد خود به جنگ تجدید نظر کند، به خصوص که تهاجم یکی از روایت های کلیدی پوتین را تضعیف می کند – اینکه روسیه قلعه تحت محاصره است و شهروندانش از وحشت جنگ محافظت می شوند.
- افزایش حمایت از غرب: شاید مهمترین چیز این باشد که این عملیات پیامی برای متحدان غربی اوکراین به ویژه آمریکا و ناتو باشد. واشنگتن تمایلی به ارائه تسلیحات دوربرد به اوکراین که قادر به حمله به خاک روسیه هستند، ندارد، زیرا می ترسد که چنین تنش هایی بتواند ناتو را مستقیماً وارد درگیری کند. کیف با به دست آوردن نتایج قابل توجهی با منابع محدود، کارایی بالقوه چنین سلاح هایی را نشان می دهد و به دنبال حمایت بیشتر است.
پاسخ کرملین به تهاجم اوکراین به استان کورسک، سردرگم و مردد بوده است، که بیشتر بر چالش های پیش روی رهبری نظامی و سیاسی روسیه تاکید می کند. پاسخ اولیه مسکو با سردرگمی در مورد اینکه چه کسی مسئول پاسخگویی بود مشخص شد، با گزارشهای متناقضی مبنی بر اینکه عملیات توسط افراد مختلفی از جمله والری گراسیموف، الکساندر بورتنیکوف و الکسی دیومین رهبری میشد.
این آشفتگی نشان دهنده ضعف نیروهای مسلح روسیه و گستاخی رهبران آن است که به طور مداوم توانایی های اوکراین را دست کم گرفته اند. موفقیت سریع عملیات اوکراین نشان می دهد که نیروهای روسی در منطقه آمادگی ضعیفی داشتند و انسجام لازم برای ایجاد یک دفاع موثر را نداشتند. گزارشهای غارت توسط نیروهای روسی در منطقه درگیری و خشم رهبران منطقه و نیروهای امنیتی توسط روسهای آواره، وضعیت متزلزل دستگاه نظامی روسیه را بیشتر نشان میدهد.
از منظر سیاسی، تهاجم اوکراین به خاک روسیه مایه شرمساری جدی برای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه است. این روایت کرملین را تضعیف می کند که جنگ یک عملیات دفاعی برای محافظت از شهروندان روسیه است و آسیب پذیری مرزهای روسیه را نشان می دهد. این وضعیت یادآور تلاش گروه واگنر برای قیام کمی بیش از یک سال پیش است که شاهد بود کاروانی از نیروهای شورشی قبل از توافق عفو به مسکو نزدیک شدند.
پاسخ آهسته و بی اثر پوتین به تهاجم کورسک می تواند عواقب جدی برای ثبات رژیم او داشته باشد. سه نتیجه بالقوه وجود دارد:
- خشم عمومی: این تهاجم می تواند خشم عمومی گسترده ای را در روسیه، به ویژه در میان کسانی که مستقیماً در استان کورسک تحت تأثیر قرار گرفته اند، برانگیزد. اگر این خشم گسترش یابد، می تواند حکومت پوتین را به چالش بکشد و به مخالفت فزاینده با جنگ و رهبری او منجر شود.
- ناسیونالیسم را تجمع کنید: برعکس، پوتین می تواند از تهاجم به عنوان فراخوانی برای متحد کردن جمعیت روسیه علیه اوکراین و متحدان غربی آن استفاده کند. با در نظر گرفتن درگیری به عنوان یک تهدید وجودی برای روسیه، او می تواند حمایت از جنگ و رژیم خود را تقویت کند.
- ادامه بی تفاوتی: با این حال، محتمل ترین سناریو این است که بیشتر روس ها بی تفاوت بمانند. علیرغم تهاجم، نخبگان کرملین انگیزه چندانی برای مخالفت با پوتین ندارند و خشم مردم بیشتر به منطقه کورسک محدود می شود تا به مراکز قدرت در مسکو و سن پترزبورگ.
گام جسورانه اوکراین در خاک روسیه فراتر از دستاوردهای نظامی فوری است. این نشاندهنده یک پیروزی استراتژیک گستردهتر است که روحیه را تقویت کرده، آسیبپذیری کرملین را آشکار کرده و انعطافپذیری اوکراین را به جهان یادآوری کرده است. برای جمعیت خسته از جنگ اوکراین، این عملیات یادآوری قوی است که کشور آنها نه تنها قادر به دفاع از خود است، بلکه می تواند به متجاوزان خود نیز پاسخ دهد.
برای غرب، این تهاجم به عنوان یک سیگنال هشدار دهنده عمل می کند که اوکراین همچنان یک بازیگر مهم در چشم انداز ژئوپلیتیکی است که مستحق حمایت مستمر است. همانطور که درگیری وارد مرحله جدیدی می شود، هفته ها و ماه های آینده نشان خواهند داد که آیا کی یف می تواند شتاب خود را حفظ کند و پیامدهای بلندمدت این عملیات جسورانه برای اوکراین و روسیه چه خواهد بود.
همانطور که اوکراین دستاوردهای خود را در استان کورسک تثبیت می کند، چندین عامل کلیدی مسیر آینده درگیری را تعیین می کند:
- پاسخ نظامی روسیه: بسیار مهم است که روسیه چقدر سریع و موثر می تواند نیروهای خود را برای پاسخ به تهاجم اوکراین سازماندهی کند. اگر مسکو نتواند به سرعت نیروهای اوکراینی را بیرون کند، ممکن است با نبردی طولانی مواجه شود که منابع و روحیه را از بین می برد.
- حمایت غرب: توانایی اوکراین برای ادامه عملیات خود در روسیه ممکن است به حمایت مستمر متحدان غربی آن بستگی داشته باشد. موفقیت عملیات کورسک میتواند باعث تقویت کییف برای تسلیحات پیشرفتهتر، از جمله موشکهای دوربرد شود، اما بیشتر به نحوه واکنش دولت بایدن و ناتو به تشدید تنش بستگی دارد.
- سیاست داخلی روسیه: تاثیر تهاجم بر سیاست داخلی روسیه می تواند عمیق باشد. اگر این عملیات باعث ناآرامی قابل توجهی در روسیه شود، میتواند کرملین را مجبور کند در استراتژی خود تجدید نظر کند و احتمالاً به دنبال راهحلی از طریق مذاکره باشد. برعکس، اگر پوتین موفق شود جمعیت را جمع کند، جنگ ممکن است به طول انجامد و پایانی متصور نخواهد بود.
- استراتژی نظامی اوکراین: گام های بعدی کی یف به دقت رصد خواهد شد. این که اوکراین تصمیم بگیرد موقعیت خود را در روسیه حفظ کند، از نظر استراتژیک عقب نشینی کند یا عملیات بیشتری را آغاز کند، پیامدهای مهمی برای نتیجه جنگ خواهد داشت. برنامه ریزان نظامی اوکراین باید بین مزایای فوری تهاجم و خطرات بلندمدت ساخت بیش از حد نیروهای خود تعادل ایجاد کنند.
تهاجم اوکراین به استان کورسک، تشدید قابل توجهی از درگیری با روسیه را نشان میدهد که چشمانداز استراتژیک را تغییر داده و عدم قطعیت جدیدی را در یک وضعیت بیثبات ایجاد کرده است. در حالی که این عملیات به چندین هدف فوری دست یافت، از جمله تقویت روحیه اوکراین و اختلال در لجستیک روسیه، اثرات بلندمدت آن همچنان نامشخص است.
با تطبیق کیف و مسکو با واقعیت جدید روی زمین، جهان از نزدیک شاهد آغاز آخرین فصل جنگ در اوکراین خواهد بود. با این حال، آنچه واضح است این است که اوکراین بار دیگر مقاومت و تدبیر خود را در مواجهه با یک دشمن بزرگ نشان داد و به دشمنان و متحدان خود یادآوری کرد که همچنان نیرویی است که باید با آن حساب کرد.
در ماههای آینده، حمله کورسک میتواند نقطه عطفی در درگیری باشد، اما خیلی به اقدامات اوکراین و روسیه و همچنین واکنش جامعه بینالمللی به این تشدید جسورانه و بیسابقه بستگی دارد.