پرونده ترور شیخ حسینه و مقامات عالی رتبه در ارتباط با قتل در اعتراضات دانشجویی


شیخ حسینه

یکی از ساکنان داکا پرونده قتلی را علیه شیخ حسینه، نخست وزیر سابق بنگلادش، دو تن از وزرای کابینه و چهار مقام ارشد پلیس به راه انداخته و آنها را به دست داشتن در قتل یک خواربارفروش در جریان اعتراضات دانشجویی در ماه گذشته متهم کرده است. این پرونده که موجی از شوک در سراسر کشور وارد کرده است، اولین اقدام قانونی علیه حسینه از زمان خروج چشمگیر وی از کشور در اوایل ماه جاری پس از فروپاشی دولتش است.

این شکایت به اس ام امیر حمزه، یک تاجر اهل منطقه محمدپور داکا، در رابطه با قتل ابوسعید، خواربارفروش محلی، در جریان سرکوب معترضان صلح آمیز توسط نیروهای امنیتی تسلیم شد. دادگاه در پاسخ به پلیس دستور داد تا به طور رسمی پرونده ای را ثبت کند و به طور بالقوه فصل جدیدی را در فضای پرتلاطم سیاسی کشور باز کند.

این شکایت جزئیات حوادثی را که منجر به مرگ ابوسعید شد، که در 19 ژوئیه در منطقه باسیله محمدپور رخ داد، بیان می کند. بر اساس این پرونده، دانشجویان با راهپیمایی مسالمت آمیز خواستار اصلاحات عمیق در بخش استخدام دولتی، به ویژه در مورد سیستم بحث برانگیز سهمیه بندی شدند. سیستم سهمیه بندی درصد قابل توجهی از مشاغل دولتی را برای نوادگان کهنه سربازان جنگ استقلال بنگلادش در سال 1971 و سایر گروه های منتخب در نظر می گرفت، سیاستی که مدت ها محل اختلاف بین جوانان بوده است.

این اعتراض بخشی از یک جنبش گسترده‌تر سراسری بود که در ماه جولای قوت گرفت و به عنوان یک خواست مسالمت‌آمیز برای اصلاحات آغاز شد اما تا اواسط ماه به درگیری‌های خشونت‌آمیز تبدیل شد. به گفته مقامات پلیس و بیمارستان، تظاهرات در یک دوره 35 روزه حداقل 528 کشته برجای گذاشت، تعداد خیره‌کننده‌ای که بر شدت اعتراض عمومی تاکید کرد.

در آن روز سرنوشت ساز، هنگامی که دانش آموزان در باسیلیا قدم می زدند، با یک نیروی پلیس قوی مواجه شدند. زمانی که گفته می شود پلیس به سوی جمعیت شلیک کرد، اوضاع به سرعت تشدید شد. در هرج و مرج، ابوسعید که در حال عبور از جاده در نزدیکی مغازه خود بود، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بلافاصله جان باخت. مرگ او به یکی از نمادهای غم انگیز واکنش وحشیانه مقامات به اعتراضات تبدیل شد.

در این پرونده که توسط امیر حمزه راه اندازی شد، نام چند شخصیت برجسته از جمله شیخ حسینه که در آن زمان نخست وزیر بود و دو تن از اعضای کلیدی کابینه وی: عبیدالقوادر، وزیر اسبق حمل و نقل جاده ای و پل ها و دبیر کل عوامی نام می برد. لیگ و اسدوزمان خان کمال، وزیر کشور سابق.

در این شکایت از چهار مقام عالی رتبه پلیس نیز نام برده شده است: چودری عبدالله الممون، بازرس کل سابق پلیس. حبیبور رحمان، کمیسر سابق پلیس کلان شهر داکا (DMP)؛ هارون-اور-رشید، کمیسر اضافی و رئیس سابق شعبه کارآگاه؛ و Biplob Kumar Sarkar، کمیسر مشترک سابق DMP. این افراد متهم به سازماندهی و انجام سرکوب خشونت آمیز اعتراضات دانشجویی هستند که به کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان از جمله ابوسید منجر شد.

مامون میا وکیل شاکی تاکید کرد که دادگاه به این پرونده رسیدگی جدی کرده است. میا گفت: «راجش چاودوری، رئیس کلان شهر داکا، به ایستگاه پلیس محمدپور دستور داده است که شکایت را بپذیرد و آن را به عنوان یک پرونده عادی تشکیل دهد. این اقدام بسیار مهم است زیرا نه تنها ادعاها را مشروع می کند، بلکه زمینه را برای یک نبرد حقوقی بالقوه انفجاری شامل برخی از قدرتمندترین شخصیت های تاریخ سیاسی اخیر بنگلادش فراهم می کند.

تشکیل این پرونده پس از تحولات لرزه ای در چشم انداز سیاسی بنگلادش صورت می گیرد. در 5 اوت، نخست وزیر شیخ حسینه در بحبوحه یک قیام توده ای بی سابقه به رهبری دانشجویان و حمایت اقشار وسیعی از مردم از کشور گریخت. اعتراضات که در ابتدا بر سیستم سهمیه‌بندی شغلی دولت متمرکز بود، به سرعت به جنبشی گسترده‌تر مبدل شد که خواستار اصلاحات سیاسی و پاسخگویی حزب حاکم بود.

هنگامی که اوضاع از کنترل خارج شد، دولت حسینه تحت فشار فروپاشید و منجر به استعفا و فرار وی به هند شد. در غیاب او، دولت موقت به رهبری محمد یوسف برنده جایزه صلح نوبل که هفته گذشته به قدرت رسید، تشکیل شد. دولت یوسف با کار دشواری برای ایجاد ثبات در کشور و رسیدگی به نارضایتی های عمیقی که به اعتراضات دامن زده است، روبروست.

پرونده علیه حسینه و همکارانش نشان دهنده اولین چالش قانونی علیه او از زمانی است که او از سمت خود کنار رفت. برای بسیاری، این امر به عنوان آزمونی برای تعهد دولت موقت به عدالت و حاکمیت قانون در کشوری تلقی می شود که با خشونت سیاسی و مصونیت از مجازات مواجه است.

شیخ حسینه از تبعید خودخواسته در هند در پاسخ به این اتهامات خواستار تحقیق در مورد حوادثی شد که منجر به کشته شدن مردم در جریان اعتراضات شد. حسینه در بیانیه‌ای که توسط پسرش ساجب وازد جوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، علیرغم اینکه خودش در این شکایت دست داشت، ابراز تمایل کرد که مجرمان را به دست عدالت بسپارد.

به گزارش آسوشیتدپرس، حسینه گفت: “خواهان تحقیقات و مجازات کسانی هستم که در قتل ها و خرابکاری ها انجام شده اند.” با این حال، درخواست او برای عدالت، با توجه به نقش قبلی او در دولت و تصور گسترده مبنی بر اینکه سرکوب به دستور مستقیم او بوده است، با بدبینی بسیاری روبرو شد.

حسینه در همین بیانیه از حامیان خود خواست تا در یک روز عزای ملی در داکا برای بزرگداشت چهل و نهمین سالگرد ترور پدرش شیخ مجیب الرحمن شرکت کنند. با این حال، دولت موقت تعطیلات ملی را که به طور سنتی به یاد رحمان برگزار می شد، لغو کرد، که نشان دهنده گسست از رویه دولت قبلی و احتمالاً حرکتی برای فاصله گرفتن از حزب حاکم سابق است.

هزینه انسانی خشونت به وضوح با داستان ابوسعید، بقالی که مرگ او در کانون پرونده دادگاه قرار گرفت، به تصویر کشیده شده است. سید، ساکن داکا، در روستای زادگاهش در ناحیه شمالی پنچاگر، دور از پایتخت آشفته جایی که جان خود را از دست داد، به خاک سپرده شد.

مرگ او خانواده اش را ویران کرد. مادر، همسر و پسر او که در پانچاگاره زندگی می کنند، نتوانستند برای از دست دادن خود به داکا بروند. به گفته وکیل شاکی، به همین دلیل امیر حمزه یکی از هموطنان محمدپور برای تشکیل پرونده از طرف آنها حاضر شده است.

«مادر، همسر و پسرش آنجا زندگی می کنند. آنها نمی توانند برای باز کردن پرونده به داکا بیایند. به همین دلیل است که شاکی امیر حمزه برای برقراری حاکمیت قانون این پرونده را تشکیل داد.» وکیل مامون میا توضیح داد. تصمیم حمزه برای شروع مراحل قانونی توسط برخی به عنوان یک موضع شجاعانه در برابر معافیت از مجازات مورد ستایش قرار گرفته است، در حالی که برخی دیگر آن را اقدامی با انگیزه سیاسی در فضای متشنج پس از خروج حسینه می دانند.

سابقه حقوقی: دعواهای حقوقی گذشته حسینه

این اولین بار نیست که شیخ حسینه با مشکلات حقوقی مواجه می شود. حسینه در طول دولت موقت تحت حمایت ارتش در سال های 2007-2008 درگیر یک سری درگیری های دادگاهی بود. 15 پرونده علیه وی تشکیل شده است که 9 مورد به اتهام فساد مالی و 6 مورد اخاذی و سایر اتهامات است.

با این حال، حسینه پس از بازگشت به قدرت در سال 2009، پرونده ها را توسط دیوان عالی رد یا رد کرد و شاکیان در بقیه پرونده ها شکایت خود را پس گرفتند. این سابقه درگیری های قانونی بر دشواری دستیابی به عدالت در برابر شخصیت قدرتمندی مانند حسینه که دهه ها بر چشم انداز سیاسی بنگلادش تسلط داشته است، تأکید می کند.

با این حال، پرونده فعلی به طور قابل توجهی با آن نبردهای دادگاه قبلی متفاوت است. این بار حسینه دیگر در قدرت نیست و فضای سیاسی بنگلادش دستخوش تغییرات شگرفی شده است. نتیجه این پرونده می تواند سابقه جدیدی برای پیگرد قانونی در کشور ایجاد کند، به ویژه اگر منجر به تحقیقات کامل و محاکمه احتمالی افراد مسئول این خشونت ها شود.

در همین راستا، دو تن از اعضای سابق کابینه حسینه، انیصول حق و سلمان ف. رحمان، در حالی که قصد فرار از پایتخت را داشتند، توسط پلیس متروپولیتن داکا دستگیر شدند. حوک که به عنوان وزیر حقوق حسینه خدمت می کرد و رحمان، مشاور او در صنعت خصوصی و سرمایه گذاری، از زمانی که حسینه در 5 اوت از کشور فرار کرد، مخفی شده اند.

به گفته کمیسر پلیس شهر داکا، M. Mainul Hasan، این دو در منطقه Sadarghat داکا در حالی که سعی داشتند با قایق فرار کنند، بازداشت شدند. آنها اکنون در یک پرونده قتل که در ایستگاه پلیس نیو مارکت باز شده است، با اتهاماتی روبرو هستند که فضای قانونی را برای حزب حاکم سابق پیچیده تر کرده است.

این دستگیری ها توسط برخی به عنوان سیگنالی تعبیر شد که دولت موقت در مورد پاسخگویی مقامات سابق به خاطر اقدامات خود جدی است. با این حال، این موضوع همچنین سوالاتی را در مورد انگیزه‌های پشت این حرکت‌ها ایجاد می‌کند و برخی معتقدند که ممکن است بخشی از تلاش گسترده‌تر برای از بین بردن نفوذ سیاسی حسینه و متحدانش باشد.

در حالی که بنگلادش این دوره پرتلاطم را پشت سر می گذارد، پرونده ترور شیخ حسینه و یارانش می تواند نقطه عطفی برای این کشور باشد. دولت موقت به رهبری محمد یوسف برای بازگرداندن نظم، رسیدگی به شکایات معترضان و اجرای عدالت تحت فشار بسیار زیادی قرار دارد.

محاکمه ها احتمالاً هم در داخل و هم در سطح بین المللی به دقت زیر نظر خواهند بود زیرا می توانند سابقه ای را برای نحوه برخورد کشور با خشونت سیاسی و پاسخگویی در آینده ایجاد کنند. بسیاری از بنگلادشی ها امیدوارند که این پرونده به یک سیستم سیاسی عادلانه تر و شفاف تر منجر شود که در آن حاکمیت قانون بر منافع صاحبان قدرت غالب باشد.

در همین حال، خانواده های کسانی که در جریان تظاهرات جان باختند، مانند خانواده ابوسعید، همچنان برای عدالت و تعطیلی تلاش می کنند. داستان‌های آن‌ها به‌عنوان یادآوری قدرتمند از هزینه‌های انسانی درگیری‌های سیاسی و نیاز فوری به اصلاحاتی است که به مسائل اساسی منجر به ناآرامی در بنگلادش می‌پردازد.

با آغاز محاکمه، ملت از نزدیک نظاره گر خواهند بود و منتظر خواهند بود ببینند آیا این پرونده عدالتی را که خیلی ها آرزوی آن را داشتند به ارمغان می آورد یا اینکه فصل دیگری از تاریخ طولانی مبارزات سیاسی و معافیت از مجازات کشور خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید