شیخ حسینه آمریکا را به همدستی در برکناری خود در میان ناآرامی های فزاینده متهم می کند


شیخ حسینه

شیخ حسینه، نخست‌وزیر سابق بنگلادش که هفته گذشته در بحبوحه تشدید اعتراض‌ها علیه سیستم سهمیه‌بندی بحث‌برانگیز این کشور از سمت خود استعفا داد، اتهامات جدی را علیه ایالات متحده مطرح کرده و ادعا می‌کند که این کشور در برکناری او دست داشته است. روز یکشنبه، رسانه های هندی افشای شگفت انگیزی را گزارش کردند که حسینا مدعی است استعفای خود در نتیجه امتناع وی از واگذاری کنترل جزیره سنت مارتین و اجازه نفوذ ایالات متحده در خلیج بنگال بوده است. این اتهامات جامعه بین المللی را شوکه کرد و سؤالاتی را در مورد پیامدهای ژئوپلیتیک گسترده تر و ثبات آینده بنگلادش ایجاد کرد.

شیخ حسینه، رهبر قدیمی لیگ عوامی و یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های سیاست بنگلادش، در سخنرانی به نقل از اکونومیک تایمز، ادعاهای خود را علنی کرد. او استدلال کرد که ادامه تصدی او به عنوان نخست وزیر به واگذاری حق حاکمیت بر جزیره سنت مارتین، خشکی کوچک اما از نظر استراتژیک مهم در شمال شرقی خلیج بنگال بستگی دارد.

حسینا گفت: «اگر حاکمیت جزیره سنت مارتین را رها می کردم و به آمریکا اجازه می دادم قدرت را بر خلیج بنگال حفظ کند، می توانستم در قدرت بمانم. اظهارات او طوفانی از بحث ها و گمانه زنی ها را برانگیخت و ناظران و تحلیلگران میزان واقعی دخالت ایالات متحده در خروج او را زیر سوال بردند.

جزیره کوچک سنت مارتن که تنها سه کیلومتر مربع وسعت دارد در نگاه اول ناچیز به نظر می رسد. با این حال، اهمیت استراتژیک آن را نمی توان نادیده گرفت. به گزارش پرینت، ارزش این جزیره در پتانسیل آن به عنوان یک پایگاه نظامی است، به ویژه برای نظارت بر فعالیت در تنگه مالاکا، یکی از شلوغ ترین خطوط دریایی در جهان و نقطه حساسی برای کشتیرانی چینی.

کنترل جزیره سنت مارتین نه تنها موقعیتی برای مشاهده تحرکات ارتش چین و میانمار فراهم می کند، بلکه می تواند به عنوان نقطه شنیداری مهم برای دستگاه دفاعی هند نیز عمل کند. چشم انداز حضور نظامی ایالات متحده در این جزیره به عنوان یک چالش مستقیم برای نفوذ چین در منطقه تلقی می شود و می تواند به طور چشمگیری توازن قوا را در جنوب آسیا تغییر دهد.

روابط شیخ حسینه با غرب، به ویژه ایالات متحده، با تنش و سوء ظن متقابل همراه بوده است. حسینا در طول دوران تصدی خود موضعی قاطعانه در برابر آنچه مداخله غرب در امور داخلی بنگلادش می دانست، اتخاذ کرد. این امر اغلب او را در تضاد با ایالات متحده قرار داده است، به ویژه در مورد مسائل مربوط به حکومت، حقوق بشر و روابط نزدیک دولت او با چین.

لیو جونی، مدیر مرکز مطالعات آسیای جنوبی در موسسه مطالعات بین‌المللی شانگهای در مصاحبه با گلوبال تایمز بر این موضوع تاکید کرد. وی خاطرنشان کرد که امتناع حسینه از انطباق با منافع ایالات متحده در موضوعات مختلف ژئوپلیتیکی احتمالاً به تلاش های واشنگتن برای بی ثبات کردن دولتش کمک کرده است. احتمال کودتا یا مانور سیاسی تحت حمایت ایالات متحده در داکا موضوعی است که در میان کارشناسان و مفسران، به ویژه با توجه به روابط قوی حسینا با چین، مورد گمانه زنی قرار گرفته است.

نفوذ فزاینده چین در جنوب آسیا موضوعی بحث برانگیز برای ایالات متحده و هند بوده است. بنگلادش در زمان حسینه روابط اقتصادی و نظامی خود را با پکن تعمیق بخشید که نه دهلی نو و نه واشنگتن آن را دوست نداشتند. مشارکت چین در توسعه زیرساخت‌های بنگلادش، از جمله ساخت بندر پائیرا و سرمایه‌گذاری در انرژی و مخابرات، به عنوان بخشی از طرح گسترده‌تر کمربند و جاده (BRI) تلقی می‌شود.

ایالات متحده که به دنبال مقابله با ظهور چین است، ممکن است دولت حسینه را مانعی برای اهداف استراتژیک خود در منطقه می‌دانست. برخی تحلیلگران بر این باورند که واشنگتن با استفاده از کانال های دیپلماتیک مختلف برای ابراز نارضایتی خود، به دنبال فشار به حسینه بود تا بنگلادش را مجبور کند از چین فاصله بگیرد. به گزارش منابع به نقل از پرینت، سفر یک دیپلمات ارشد آمریکایی به داکا در ماه مه توسط برخی از اعضای اتحادیه عوامی به عنوان تلاشی برای واداشتن حسینا به همسویی با منافع ایالات متحده، به ویژه در مورد مسائل مربوط به چین، تفسیر شد.

اعتراضات و احساسات ضد هندی: یک مبارزه داخلی

اعتراضاتی که به استعفای حسینه انجامید، در ابتدا به دلیل نارضایتی گسترده از سیستم سهمیه‌بندی شغلی دولت، که بسیاری آن را تبعیض‌آمیز و ناعادلانه می‌دانستند، برانگیخت. با این حال، با افزایش حجم و شدت اعتراضات، آنها شروع به اتخاذ احساسات ضد دولتی و ضد هندی کردند.

رابطه نزدیک حسینه با هند، که سنگ بنای سیاست خارجی او بوده است، به کانون انتقادات معترضان تبدیل شده است. بسیاری او را متهم کرده اند که بیش از حد با منافع هند، به ویژه در توافقات تجاری و تقسیم آب سازگار است، در حالی که منافع ملی بنگلادش را نادیده می گیرد. این لفاظی های ضد هند توسط احزاب مخالف و گروه های رادیکال که فرصتی برای بسیج حمایت عمومی علیه دولت می دیدند، تقویت شد.

بنابراین استعفای حسینه برای هند بلاتکلیفی قابل توجهی ایجاد کرده است. همانطور که اکونومیک تایمز اشاره می کند، بنگلادش حسینه “قوی ترین متحد” دهلی نو در منطقه بوده است و روابط دوجانبه در دوران تصدی وی به اوج بی سابقه ای رسیده است. با خروج او، نگرانی فزاینده ای در دهلی نو در مورد مسیر آینده سیاست خارجی بنگلادش و اینکه آیا دولت جدید می تواند تمرکز کشور را از هند و به سمت چین یا دیگر قدرت های منطقه ای تغییر دهد، وجود دارد.

دیدگاه ایالات متحده: ترویج دموکراسی یا منافع استراتژیک؟

ایالات متحده سابقه طولانی در ترویج دموکراسی و حقوق بشر به عنوان بخشی از سیاست خارجی خود دارد. با این حال، اقدامات او در بنگلادش سوالاتی را در مورد اینکه آیا انگیزه اصلی او ترویج ارزش‌های دموکراتیک یا دنبال کردن منافع استراتژیک است، ایجاد کرده است. منتقدان استدلال می کنند که ایالات متحده اغلب نقض حقوق بشر یا عقب نشینی از دموکراسی را نادیده می گیرد که با اهداف ژئوپلیتیکی خود مطابقت داشته باشد، همانطور که در برخورد با سایر رژیم های استبدادی در سراسر جهان دیده می شود.

در مورد بنگلادش، ایالات متحده از شیوه حکومت داری استبدادی فزاینده حسینه انتقاد کرده است که شامل سرکوب احزاب مخالف، محدودیت در رسانه ها و اتهامات تقلب در انتخابات می شود. با این حال، این انتقاد اغلب به دلیل اهمیت استراتژیک بنگلادش به عنوان وزنه تعادلی در برابر چین در جنوب آسیا کاهش یافته است.

اتهامات وارد شده توسط حسینا نشان می دهد که ایالات متحده ممکن است در ازای امتیازات استراتژیک مانند کنترل جزیره سنت مارتین، نگرانی های خود در مورد دموکراسی در بنگلادش را نادیده بگیرد. اگر درست باشد، این اولین بار نیست که ایالات متحده متهم به اولویت دادن به منافع ژئوپلیتیکی خود بر تعهد ادعایی خود به ارزش‌های دموکراتیک است.

استعفای شیخ حسینه بنگلادش را در یک دوره عدم اطمینان داخلی و خارجی فرو برد. خلاء سیاسی ایجاد شده با خروج او می تواند منجر به افزایش بی ثباتی شود زیرا جناح های مختلف برای قدرت و نفوذ رقابت می کنند. احتمال تشکیل دولت جدید با جهت گیری سیاست خارجی متفاوت می تواند پیامدهای گسترده ای برای منطقه داشته باشد.

برای هند، از دست دادن حسینه به عنوان یک متحد ضربه مهمی است. روابط دوجانبه بین هند و بنگلادش تحت رهبری او با همکاری در زمینه هایی مانند امنیت، تجارت و انرژی شکوفا شده است. با این حال، افزایش احساسات ضد هند در بنگلادش می تواند منجر به سرد شدن روابط شود، به خصوص که دولت جدید به دنبال فاصله گرفتن از دهلی نو به نفع روابط نزدیک تر با چین است.

از سوی دیگر، چین ممکن است خروج حسینه را فرصتی برای گسترش بیشتر نفوذ خود در بنگلادش ببیند. پکن با داشتن جیب های عمیق و تمایل به سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی، موقعیت خوبی برای پر کردن خلاء ناشی از رکود احتمالی در روابط هند و بنگلادش دارد. این امر می تواند منجر به همسویی مجدد اتحادها در جنوب آسیا شود و بنگلادش می تواند شرکت فعال تری در طرح کمربند و جاده چین شود.

برای ایالات متحده، وضعیت بنگلادش آزمونی برای توانایی آن در مدیریت چالش های پیچیده ژئوپلیتیکی در منطقه ای است که در آن با رقابت فزاینده چین مواجه است. اگر این ادعا درست باشد، می‌تواند به اعتبار ایالات متحده به عنوان مروج دموکراسی آسیب برساند و در مورد استراتژی بلندمدت آن در جنوب آسیا سؤالاتی را ایجاد کند.

جامعه بین المللی به دقت تحولات بنگلادش را زیر نظر دارد و بسیاری از احتمال افزایش بی ثباتی در منطقه نگران هستند. دخالت قدرت‌های خارجی، مانند ایالات متحده و چین، در سیاست داخلی بنگلادش، نگرانی‌هایی را در مورد پیامدهای گسترده‌تر برای امنیت منطقه‌ای و توازن قوا در جنوب آسیا افزایش داده است.

کارشناسان هشدار می‌دهند که وضعیت بنگلادش می‌تواند به نقطه‌ای برای افزایش رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و چین تبدیل شود و هر دو طرف به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه باشند. این رقابت می تواند تأثیرات موجی در سراسر جنوب آسیا داشته باشد و به طور بالقوه تنش بین هند و چین را تشدید کند و تلاش ها برای حل و فصل دیگر مسائل منطقه ای مانند بحران روهینگیا در میانمار را پیچیده کند.

استعفای شیخ حسینه یک لحظه مهم در تاریخ بنگلادش است زیرا این کشور در تقاطع مسیرهای مختلف سیاسی، اقتصادی و استراتژیک قرار دارد. اتهامات مربوط به دخالت ایالات متحده در برکناری وی، در صورت اثبات صحت، تشدید بزرگی در رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و چین و بنگلادش در وسط خواهد بود.

همانطور که بنگلادش دستخوش این گذار می شود، انتخاب های رهبران آن پیامدهای عمیقی نه تنها برای آینده این کشور، بلکه برای پویایی گسترده تر قدرت و نفوذ در جنوب آسیا خواهد داشت. اینکه آیا ملت به مسیر فعلی خود ادامه خواهد داد یا مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت، باید دید، اما یک چیز واضح است: اکنون چشمان جهان محکم به داکا دوخته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید