چشم انداز تجارت جهانی به سرعت در حال تغییر است که با افزایش اقدامات حمایتی توسط اقتصادهای بزرگ مشخص شده است. در بحبوحه ادعاهای ایالات متحده و اروپا در مورد ظرفیت مازاد چین، اتحادیه اروپا اخیراً تصمیم گرفت تعرفه های موقتی را بر واردات خودروهای برقی باتری دار (BEV) از چین اعمال کند. علاوه بر این، ایالات متحده و مکزیک اقدامات مشترکی را برای تقویت زنجیره تامین فولاد و آلومینیوم در آمریکای شمالی اعلام کردند و مکزیک به ترتیب تعرفه های 25 و 10 درصدی را بر واردات فولاد و آلومینیوم از چین اعمال کرد.
در سال های اخیر، موانع تجاری علیه کالاهای چینی افزایش یافته است. علاوه بر ایالات متحده و اتحادیه اروپا، اقتصادهای نوظهور مانند برزیل، هند، مکزیک و اندونزی تحقیقات ضد دامپینگ را در مورد کالاهای ارزان قیمت چینی آغاز کرده اند. از ابتدای سال گذشته، بیش از 70 محدودیت واردات چین در سراسر جهان اعلام شده است. محققان ANBOUND پیشنهاد میکنند که این شیوههای حمایتگرایانه نشاندهنده یک روند بلندمدت است که ناشی از تغییرات در چشمانداز تجارت جهانی است که نه تنها بر روابط ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا و چین تأثیر میگذارد، بلکه در سطح جهانی نیز گسترش مییابد. چین باید با قوانین در حال تغییر تجارت جهانی سازگار شود و برای رقابت استراتژیک بلندمدت آماده شود.
تکامل چشم انداز تجارت جهانی
شتاب ادغام اقتصادی جهانی از زمان جنگ جهانی دوم در حال کاهش است و جای خود را به جهانیزدایی و یکپارچگی اقتصادی منطقهای میدهد. پس از بحران مالی، تقاضای مصرف کننده در کشورهای توسعه یافته ضعیف شده، پیشرفت تکنولوژی افزایش یافته است و کشورهای توسعه یافته فعالانه به دنبال تولید هستند. در عین حال، کشورهای در حال توسعه، به ویژه چین، با مدرنیزه کردن صنایع خود، اتکای خود را به تجارت کالاهای واسطه ای کاهش داده اند که منجر به کندی رشد تجارت جهانی و تجدید ساختار زنجیره ارزش جهانی می شود.
قبل از بحران مالی، متوسط نسبت واردات به تولید ناخالص داخلی جهان حدود دو برابر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی جهانی بود. با این حال، این نسبت از سال 2011 به زیر 1 رسیده است. بر اساس گزارش بانک مرکزی اروپا، بعید است تجارت جهانی به روند رشد قبل از بحران مالی بازگردد و انتظار میرود که کاهش رشد به “عادی جدید” تبدیل شود. مفهوم “محصولات مجاورت” پیشنهاد شده توسط ANBOUND نشان می دهد که کاهش سرعت تجارت جهانی با تجدید ساختار زنجیره های ارزش جهانی همراه است و تولید را به بازارهای نهایی نزدیک می کند. این به معنای تغییر از یکپارچگی اقتصادی جهانی به یکپارچگی اقتصادی منطقه ای است که به ناچار حمایت گرایی تجاری را تشویق می کند.
حمایت گرایی تجاری در سراسر جهان در حال افزایش است. حتی قبل از اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا جنگ تجاری با چین را آغاز کند، دولت اوباما تعرفه های سنگینی را بر واردات فولاد چین اعمال کرد و با حمایت از توافقنامه های منطقه ای مانند تجارت و سرمایه گذاری ترانس آتلانتیک (TTIP) و ترانس پاسیفیک موانعی در مذاکرات دوحه ایجاد کرد. مشارکت (TPP).
عوارض ضد دامپینگ و تعرفه های وارداتی، متداول ترین اقدامات حمایتی هستند که روی هم حدود 30 درصد از کل اقدامات را تشکیل می دهند. همچنین افزایش یارانههای صادراتی، صدور مجوز یا محدودیتهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی، و مقررات داخلی در تدارکات دولتی، منجر به افزایش انحرافات تجاری شده است. بر اساس هشدار تجارت جهانی، مداخلات تجاری مضر توسط دولت ها از سال 2008 به طور پیوسته افزایش یافته است و افزایش شدید آن از سال 2018 آغاز شده است. به طور کلی، مداخلات تجاری مضر جهانی از 199 در سال 2018 به 910 مورد در سال 2023 افزایش یافته است که 357 درصد افزایش یافته است. از سال 2009 تا 2023، در مجموع 58205 مداخله تجاری نامطلوب در سرتاسر جهان صورت گرفته است که از این تعداد 1752 مورد به سمت چین بوده است که بیشتر از هر کشور دیگری است.
تاثیر بر سیستم تجاری چندجانبه
حمایت گرایی تجاری سیستم تجاری چندجانبه مبتنی بر قوانین را که تحت جهانی شدن اقتصادی ایجاد شده است، به ویژه توافقنامه عمومی تعرفه ها و تجارت (GATT) و سازمان تجارت جهانی (WTO) را تضعیف می کند. موافقت نامه های تجاری منطقه ای به طور فزاینده ای جایگزین قوانین تجارت چندجانبه جهانی WTO می شود و به چندپارگی فضای تجاری و صنعتی سرعت می بخشد. اصل مطلوب ترین ملت (MFN) در سیستم تجاری چندجانبه سازمان تجارت جهانی با چالش های زیادی در محیط مدرن تجارت بین المللی مواجه است. ایالات متحده اصل شورای امنیت ملی در مورد محدودیت های دسترسی به بازار چین، عدم تعادل تجاری و حفاظت از مالکیت معنوی را زیر سوال برده است.
همه گیر COVID-19 آگاهی را در مورد خطرات ناشی از تنوع زنجیره تامین افزایش داده است. در بحبوحه رکود اقتصاد جهانی، یکجانبه گرایی و پوپولیسم تشدید شده است و عوامل ژئوپلیتیکی به طور فزاینده ای بر مسائل اقتصادی و تجاری تسلط دارند. این منجر به حمایت مجدد از تولید، روابط اقتصادی و تجاری قوی تر در داخل اتحادها و روابط ضعیف تر خارج از آن اتحادها شد. در نتیجه، علیرغم سالها تلاش، مذاکرات دور دوحه با شکست مواجه شد و مرجع استیناف سازمان تجارت جهانی از دسامبر 2019 فلج شده است.
قوانین تجارت بین الملل از دوران مطالعات جغرافیایی تکامل یافته است. قبل از اکتشافات بزرگ دریایی، تجارت تجاری جهانی منطقه ای بود. پس از آن، جهان از طریق تجارت دریایی گرد هم آمد و یک سیستم تجارت جهانی را ایجاد کرد. این امر سیستم خراج و تفکر قاره ای آن دوره در چین را مختل کرد، نظمی بین المللی که توسط تجارت دریایی شکل گرفته بود که بیش از سه قرن تحت سلطه غرب بود.
پس از جنگ جهانی دوم، گات و سازمان تجارت جهانی یک سیستم تجاری چندجانبه بر اساس منافع متقابل ایجاد کردند. ورود چین به این سیستم تجاری به این کشور اجازه داد تا عمیقاً در زنجیره ارزش جهانی مشارکت کند و از جهانی شدن اقتصادی بهره مند شود و به یک معجزه اقتصادی دست یابد. امروز، چشم انداز تجارت جهانی دستخوش تغییر ساختاری دیگری شده است و دستورات و رشته های جدیدی را تحت یک سیستم تجاری جدید معرفی می کند و چین باید آماده باشد.
پیامدهای استراتژیک برای چین
افزایش حمایت گرایی تجاری علیه چین نتیجه تغییرات ساختاری در چشم انداز تجارت جهانی است. با توجه به کاهش سرعت رشد تجارت جهانی، ساختار تجارت از یکپارچگی جهانی به یکپارچگی منطقه ای در حال حرکت است. در پاسخ، چین باید تغییرات در محیط تجاری کنونی را بشناسد و برای به چالش کشیدن حمایت گرایی تجاری بلندمدت آماده شود.
چین باید چندین رویکرد استراتژیک را در نظر بگیرد:
- تنوع بخشی به بازارهای صادراتیچین باید بازارهای صادراتی خود را برای کاهش وابستگی به بازارهای سنتی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا متنوع کند. این ممکن است شامل تقویت روابط تجاری با کشورهای در حال توسعه و کاوش در مناطق جدید باشد.
- گسترش مصرف داخلی: افزایش مصرف داخلی می تواند به کاهش تاثیر موانع تجارت خارجی کمک کند. سیاستهایی که هزینههای مصرفکننده را تشویق میکنند و پسانداز را کاهش میدهند، میتوانند نقش مهمی ایفا کنند.
- نوسازی پتانسیل صنعتی: افزایش زنجیره ارزش با سرمایه گذاری در صنایع پیشرفته و نوآوری می تواند به چین کمک کند تا با تأثیر تعرفه ها بر کالاهای ارزان قیمت مقابله کند.
- تقویت قراردادهای تجاری منطقه ای: مشارکت در توافقنامه های تجاری منطقه ای مانند مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای (RCEP) می تواند به چین کمک کند تا روابط تجاری باثباتی را در منطقه تضمین کند.
- توسل حقوقی و دیپلماسی: استفاده از مکانیسم های سازمان تجارت جهانی برای به چالش کشیدن اقدامات تجاری ناعادلانه و مشارکت در تلاش های دیپلماتیک برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات تجاری می تواند راهبردهای موثری باشد.
چشم انداز تجارت جهانی در حالت نوسانی است و حمایت گرایی فزاینده و یکپارچگی منطقه ای به یک هنجار جدید تبدیل شده است. تعرفه های اخیر اتحادیه اروپا و اقدامات مشترک ایالات متحده و مکزیک علیه کالاهای چینی نشانه این روند گسترده تر است. همانطور که چین در این محیط چالش برانگیز حرکت می کند، باید یک استراتژی چند وجهی برای انطباق با قوانین تجاری در حال تغییر و آماده شدن برای رقابت استراتژیک مداوم اتخاذ کند. شناخت و پاسخ به این تغییرات برای چین برای حفظ موقعیت خود در اقتصاد جهانی و ادامه مسیر رشد خود حیاتی خواهد بود.