نیروهای آمریکایی در ژاپن قصد دارند فرماندهی را تغییر دهند: چه کسی مسئول خواهد بود؟


در اوایل ژوئن، در گفتگوی شانگری-لا در سنگاپور، لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، اظهار نظر قابل توجهی را به خبرنگاران ارائه کرد: پنتاگون در حال بررسی انتصاب یک ژنرال چهار ستاره برای فرماندهی نیروهای ایالات متحده در ژاپن (USFJ) است. این سمت در حال حاضر در اختیار یک ژنرال سه ستاره است. این توسعه بحث های قابل توجهی را در مورد تأثیر بالقوه و اهمیت آن ایجاد کرده است.

اخیراً یکی از دوستان از من در مورد پیامدهای چنین حرکتی پرسید. در نگاه اول، نصب یک ژنرال چهار ستاره به جای سه ستاره ممکن است تغییر قابل توجهی به نظر برسد. با این حال، اگر هدف افزایش توانایی جنگیدن (و پیروزی) در جنگ، با یا بدون متحدان ژاپنی ما باشد، تعداد ستاره ها اهمیت چندانی ندارد. USFJ به یک ساختار مستحکم، منابع گسترده، نیروهای متخصص، اقتدار فرماندهی و یک مأموریت واضح برای تبدیل شدن به یک فرماندهی جنگجوی مهیب نیاز دارد.

به عبارت ساده تر، ارتقاء به فرمانده ذاتاً قابلیت های رزمی USFJ را بهبود نمی بخشد. ایجاد یک ساختار جامع که شامل تمام عناصر لازم برای تبدیل USFJ به یک نیروی قدرتمند باشد، مهم است. بدون آنها فرقی نمی کند که فرمانده چهار ستاره باشد یا سه ستاره یا هر درجه دیگری.

در حال حاضر، USFJ اغلب خود را در موقعیتی می‌بیند که وظیفه اصلی آن عذرخواهی از دولت ژاپن در هر زمان که سربازان آمریکایی رفتار نادرست دارند، می‌یابد. علاوه بر این، به عنوان یک واسطه، پیام ها را بین توکیو و مقر فرماندهی هند و اقیانوس آرام ایالات متحده (INDOPACOM) در هونولولو منتقل می کند. این نقش اگرچه از نظر دیپلماتیک مهم است، اما لزوماً به اثربخشی نظامی مورد نیاز در یک درگیری احتمالی کمک نمی کند.

از دیدگاه ژاپن، داشتن یک ژنرال چهار ستاره به عنوان فرمانده USFJ را می توان نشانه ای از اهمیت و تعهد بیشتر ایالات متحده دانست. این دیدگاه از این واقعیت ناشی می شود که همتای فوری ژاپنی در ستاد مشترک نیروهای دفاع شخصی ژاپن (JSDF) که به زودی فعال می شود، یک ژنرال چهار ستاره خواهد بود. تا مارس 2025، ژاپن قصد دارد یک ستاد مشترک دائمی برای نظارت و هماهنگی فعالیت‌های بخش‌های زمینی، دریایی و هوایی JSDF ایجاد کند.

در حوزه نمادگرایی نظامی، رتبه می تواند وزن قابل توجهی داشته باشد. یک ژنرال چهار ستاره ممکن است معتقد باشد که ایالات متحده برای روابط نظامی خود با ژاپن اولویت بیشتری نسبت به ژنرال سه ستاره دارد. در دنیای ژنرال ها و دریاسالارها، تأثیر یک چهار ستاره اغلب بسیار بیشتر از یک سه ستاره است.

با این حال، در حالی که نمادگرایی مهم است، در جنگ ها پیروز نمی شود. هدف نهایی آموزش و تجهیز USFJ برای تبدیل شدن به یک نیروی رزمی موثر است. اگر دشمن بداند که درگیری را از دست خواهد داد، احتمال کمتری دارد که آن را آغاز کند. این مفهوم که به عنوان بازدارندگی شناخته می شود، حیاتی است.

ثبت موفقیت نکته مهم دیگری است. هیجانی که پیرامون احتمال انتصاب یک ژنرال چهار ستاره به USFJ وجود دارد این سوال منطقی را مطرح می کند: چه کسی در بین پرچمداران ایالات متحده در بیست و به علاوه در گذشته کمپین موفقیت آمیز فراتر از سطح تاکتیکی را رهبری کرده یا در آن شرکت کرده است؟ جواب متأسفانه زیاد نیست. تنها چند نام به ذهن متبادر می شود، مانند ژنرال بن هاجز و سرتیپ دونالد بولدوک، که هر دو در حال حاضر بازنشسته شده اند، که به خصوص در مورد عدم موفقیت در کمپین های نظامی اخیر مشکوک بوده اند.

بنابراین توکیو یا هر کس دیگری نباید بیش از حد نگران اظهارات وزیر آستین باشد. توجه به سوابق فرماندهان و اثربخشی آنها در نقش های قبلی بسیار مهم است. به عنوان مثال، آستین به عنوان فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM)، تلاش ها برای ایجاد یک نیروی مقاومت سوریه برای مبارزه با تروریست های دولت اسلامی را رهبری کرد. این ابتکار در نهایت نیم میلیارد دلار هزینه داشت، اما چیزی برای نشان دادن نداشت. با وجود این، چنین شاخص هایی در ارتش مدرن اغلب منجر به ارتقاء بیشتر و انتصابات معتبر می شود.

ژاپن باید این پویایی را مورد توجه قرار دهد و برای تقویت بیشتر قابلیت‌های JSDF تلاش کند. همچنین باید برای غلبه بر اتکای شدید خود به نیروهای آمریکایی برای دفاع ملی خود تلاش کند. فرمانده کنونی USINDOPACOM، دریاسالار ساموئل پاپارو، در مقایسه با برخی از اسلاف خود مردی رزمی‌تر به حساب می‌آید. نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد مسئله USFJ بیش از رتبه‌بندی جدی می‌شود، اما پیشرفت ممکن است به آن سرعتی که می‌خواهد نباشد.

ژاپن همچنین می‌تواند از انتقال شفاف انتظارات و خواسته‌های خود در مورد نقش USFJ و روابط عملیاتی آن با نیروهای آمریکایی در آسیا به ایالات متحده سود ببرد. ارتباطات شفاف و باز می تواند به اطمینان حاصل شود که هر دو کشور در یک صفحه هستند و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش می کنند کمک کند.

افسران توانمند زیادی در ارتش آمریکا وجود دارد. با این حال، شناسایی و ارتقای کسانی که واقعاً در مورد نقش خود جدی هستند و صرفاً بازی سیاسی نمی کنند، می تواند دشوار باشد. یافتن افسری که متعهد به این مأموریت باشد، منابع و اختیارات لازم را داشته باشد و به جای نقش یک سیاستمدار یونیفرم پوش، بر روی جنگ متمرکز باشد، بسیار مهم است.

در نهایت، تعداد ستاره های روی شانه یک ژنرال باید ثانویه باشد. آنچه بیش از همه مهم است توانایی، تجربه و تعهد یک فرد به ماموریت است. اگر انتصاب یک ژنرال چهار ستاره به چیزی کمک می کند، باید انجام شود. با این حال، تمرکز باید بر اطمینان از این باشد که فرمانده، بدون در نظر گرفتن درجه، آنچه لازم است برای رهبری مؤثر USFJ و افزایش قابلیت‌های جنگی آن لازم است.

در خاتمه، انتصاب بالقوه یک ژنرال چهار ستاره برای فرماندهی نیروهای مسلح ایالات متحده در ژاپن یک تحول قابل توجه است، اما نباید به خودی خود به عنوان یک تصمیم تلقی شود. معیار واقعی موفقیت در بهبود ساختار، منابع و ماموریت همراه با این تغییرات خواهد بود. ژاپن و ایالات متحده باید با هم کار کنند تا اطمینان حاصل کنند که USFJ نیرویی قدرتمند است که قادر به بازدارندگی و در صورت لزوم برنده شدن در درگیری ها در منطقه است. تنها در این صورت است که امکان تحقق پتانسیل کامل این مشارکت استراتژیک وجود خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید